۱. ریشهها و شکلگیری (۲۰۰۲ – ۲۰۰۷): زمینههای ظهور یک تهدید داخلی:
در اوایل دهه ۲۰۰۰، ورود ارتش پاکستان به مناطق قبیلهای فدرال (FATA) – که پیامد ناخواسته و متناقضنمای همسویی پاکستان با «جنگ علیه تروریسم» پس از ۱۱ سپتامبر بود – زمینه را برای ظهور یک تهدید داخلی قدرتمند فراهم آورد.
این اقدام بیسابقه، که با هدف مقابله با جنگجویان خارجی القاعده و متحدانشان صورت گرفت، جنگ علیه تروریسم جهانی را عملاً به یک جنگ اعلامنشده با قبایل محلی تبدیل کرد. این قبایل که حضور ارتش را تلاشی برای سلطه بر خود میدانستند، در ترکیب با نارضایتیهای عمیق پیشین، بستری را برای ظهور یک جنبش شورشی فراهم کردند که در نهایت به تحریک طالبان پاکستان تبدیل شد.
* ۲۰۰۲:
ارتش پاکستان برای نخستین بار وارد مناطق قبیلهای شد.
اهمیت: این اقدام که هدف آن مقابله با جنگجویان خارجی گریخته از افغانستان بود، به عنوان ریشه اصلی و نقطه آغازین شکلگیری TTP شناخته میشود.
* ژوئیه ۲۰۰۲:
عملیات ارتش به دره تیراه، دره شوال و سپس وزیرستان جنوبی گسترش یافت.
اهمیت: این عملیات، جنگ علیه القاعده را عملاً به جنگی میان ارتش و قبایل شورشی محلی تبدیل کرد که حضور نظامیان را تلاشی برای سلطه بر خود و نقض خودمختاری تاریخیشان میدانستند.
* ۲۰۰۴:
گروههای مختلف قبیلهای که بعدها TTP را تشکیل دادند، قدرت خود را تحکیم کردند.
اهمیت: این گروهها با ترور حدود ۲۰۰ تن از سران قبایل رقیب، نفوذ خود را در مناطق قبیلهای فدرال (FATA) تثبیت کرده و خلأ قدرت ناشی از تضعیف ساختارهای سنتی را پر کردند.
* اکتبر ۲۰۰۶:
حمله موشکی آمریکا به مدرسهای در منطقه باجور که توسط نفاذ شریعت محمدی اداره میشد.
اهمیت: این حمله از سوی بسیاری از تحلیلگران پاکستانی به عنوان یک نقطه عطف کلیدی در تشدید افراطگرایی و تسریع رشد طالبانیسم در پاکستان محسوب میشود.
* دسامبر ۲۰۰۷:
موجودیت تحریک طالبان پاکستان رسماً توسط بیت الله محسود یکی از نظامیان قبیله محسود اعلام شد.
اهمیت: این رویداد، اتحاد رسمی جناحهای مختلف شبهنظامی را تحت رهبری بیتالله محسود رقم زد و واکنشی مستقیم به عملیات نظامی پاکستان علیه القاعده در مناطق قبیلهای بود.
این اتحاد رسمی، پایان دوره جنینی گروه را رقم زد و صحنه را برای مرحلهای نوین از تحکیم قدرت و تشدید شورش تحت فرماندهی اولین امیر آن آماده کرد.
۲. اوجگیری و رهبری محسودها (۲۰۰۸ – ۲۰۱۳): تبدیل شدن به یک سازمان تروریستی جهانی
این دوره نمایانگر یک چرخش استراتژیک از یک شورش محلی به سازمانی با جاهطلبیهای تروریستی فراملی بود که مستقیماً از کتاب راهنمای جهاد جهانی مربیان خود در القاعده الگوبرداری میکرد. تحت رهبری بیتالله و سپس حکیمالله محسود، TTP نه تنها جنگ علیه دولت پاکستان را تشدید کرد، بلکه رابطه همزیستانه و درهمتنیده خود با القاعده را نیز تعمیق بخشید. این گروه به عنوان یک «عامل چندبرابرکننده قدرت» برای القاعده عمل کرد و با ارائه پناهگاه، نیرو و پشتیبانی لجستیکی، تهدید خود را به خارج از مرزهای منطقه گسترش داد و به یک بازیگر مهم در صحنه تروریسم جهانی تبدیل شد.
* ۲۵ اوت ۲۰۰۸:
فعالیت TTP توسط دولت پاکستان رسماً ممنوع اعلام شد.
اهمیت: این اقدام، اعتراف رسمی دولت به تهدید بزرگ TTP بود و به مسدودسازی داراییها، توقیف اموال و تعیین جایزه برای دستگیری رهبران آن منجر شد.
* اواخر ۲۰۰۸ – اوایل ۲۰۰۹:
تلاش ناکام ملا عمر، رهبر طالبان افغانستان، برای متحد کردن جناحهای TTP
اهمیت: این اقدام، شکافهای داخلی و رقابتهای درونی TTP را برجسته کرد، حتی در شرایطی که نیروهای خارجی به دنبال استفاده از آنها برای جنگ در افغانستان بودند.
* فوریه ۲۰۰۹:
تشکیل «شورای اتحادالمجاهدین» توسط بیت الله محسود، حافظ گل بهادر و مولوی نذیر
اهمیت: این اتحاد موقت، بیعت مجدد گروه با رهبران جهاد جهانی مانند ملا عمر و اسامه بن لادن را نشان داد، هرچند این وحدت بسیار شکننده بود و دیری نپایید.
* اوت ۲۰۰۹:
کشته شدن بیتالله محسود در حمله پهپادی آمریکا.
اهمیت: این رویداد یک ضربه استراتژیک به TTP بود که رهبری سازمان را از بین برد و بحران جانشینی و درگیریهای شدید داخلی را برای تصاحب قدرت به دنبال داشت.
* دسامبر ۲۰۰۹:
حمله انتحاری به پایگاه کمپ چپمن سازمان سیا در أفغانستان توسط تی تی پی
اهمیت: این حمله، توان عملیاتی بالای TTP و همکاری نزدیک آن با القاعده را در هدف قرار دادن یکی از مهمترین مراکز اطلاعاتی آمریکا در منطقه به نمایش گذاشت.
* آوریل ۲۰۱۰:
اعلام ایالات متحده به عنوان «هدف اصلی» توسط TTP
اهمیت: این یک تغییر استراتژیک آشکار بود که نشان از جاهطلبی صریح گروه برای انجام تروریسم فراملی و تهدید مستقیم منافع آمریکا داشت.
* مه ۲۰۱۰:
تلاش نافرجام برای بمبگذاری در میدان تایمز نیویورک.
اهمیت: این جسورانهترین اقدام TTP برای حمله به خاک آمریکا بود که جایگاه آن را به عنوان یک تهدید تروریستی جهانی تثبیت کرد و زنگ خطر را برای نهادهای امنیتی غربی به صدا درآورد.
* ۱ سپتامبر ۲۰۱۰:
قرار گرفتن TTP در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی (FTO) توسط آمریکا.
اهمیت: این اقدام، واکنش بینالمللی علیه TTP را رسمیت بخشید و امکان اعمال تحریمهای قانونی و مالی علیه گروه و رهبرانش را فراهم آورد.
* ۲۰۱۳:
کشته شدن حکیمالله محسود و ولیالرحمن در حملات پهپادی جداگانه.
اهمیت: حذف دو رهبر ارشد و بانفوذ گروه در یک سال، خلأ رهبری بزرگی ایجاد کرد و زمینه را برای دورهای طولانی از انشعاب، پراکندگی و درگیریهای داخلی فراهم نمود.
حذف پیدرپی فرماندهان ارشد، TTP را از اوج شهرت جهانی به دورهای طولانی از تفرقه کشاند و خلأ قدرتی ایجاد کرد که بازیگران جدید و رادیکالتری مشتاق پر کردن آن بودند.
۳. انشعاب و بحران داخلی (۲۰۱۴ – ۲۰۱۹): دوره پراکندگی و ظهور داعش
این دوره با تضعیف چشمگیر ساختار فرماندهی مرکزی TTP مشخص میشود، که ریشه در بحرانهای رهبری پس از مرگ بیتالله محسود داشت؛ بحرانهایی که با درگیری شدید میان حکیمالله محسود و ولیالرحمن و دستگیری سخنگوی وقت گروه آشکار شده بود.
عملیات نظامی گسترده ارتش پاکستان موسوم به «ضرب عضب» که بسیاری از اعضای گروه را به افغانستان راند، و ظهور یک رقیب ایدئولوژیک جدید به نام «دولت اسلامی ولایت خراسان» (داعش)، همگی به انشعاب و پراکندگی TTP دامن زدند. داعش با جذب فرماندهان و جنگجویان ناراضی، انحصار TTP بر صحنه جهادی منطقه را به چالش کشید و گروه را وارد یک بحران موجودیت ساخت.
* فوریه ۲۰۱۴:
تشکیل گروه انشعابی «احرارالهند» توسط مولوی عمر قاسمی
اهمیت: این اولین انشعاب بزرگ بود که به دلیل اختلاف داخلی بر سر مذاکرات صلح با دولت پاکستان، شکافهای ایدئولوژیک عمیقشونده در بدنه سازمان را آشکار ساخت.
* مه ۲۰۱۴:
جدایی جناح قدرتمند خالد محسود و تشکیل تحریک طالبان و زیرستان جنوبی
اهمیت: خروج یکی از بانفوذترین جناحهای TTP ضربهای جدی به یکپارچگی ساختاری آن وارد کرد. این گروه انشعابی، تاکتیکهای «غیراسلامی» گروه اصلی مانند «گروگانگیری برای باج، اخاذی، آسیب به تأسیسات عمومی و بمبگذاریهای کور» را محکوم کرد.
* اوت ۲۰۱۴:
تشکیل «جماعت الاحرار» توسط عمر خالد خراسانی با تلفیق عناصر چهار منطقه قبیله ای در مهمند
اهمیت: این یک انشعاب مهم دیگر توسط عناصر تندرو مخالف ملا فضلالله، رهبر وقت، بود که ساختار فرماندهی مرکزی را بیش از پیش تضعیف کرد.
* اکتبر ۲۰۱۴:
بیعت فرماندهان کلیدی همانند شیهد الله شاهد با داعش.
اهمیت: این رویداد، ظهور یک رقیب بزرگ ایدئولوژیک و استخدامی در منطقه را نشان داد، زیرا شاخه خراسان داعش (ISIS-K) شروع به جذب اعضای ناراضی و تندروتر TTP کرد.
* دسامبر ۲۰۱۴:
کشتار دانش آموزان در مدرسه دولتی ارتش در پیشاور که باعث کشته شدن ۱۳۰ کودک دانش آموز شد.
اهمیت: این مرگبارترین و بدنامترین حمله TTP بود که نفرت گستردهای را در پاکستان و جهان برانگیخت، با محکومیت طالبان افغانستان مواجه شد و یک اشتباه محاسباتی استراتژیک بود که حمایت مردمی اندک آن را نیز از بین برد.
* فوریه ۲۰۱۷:
پیوستن مجدد جناح اصلی محسود به TTP
اهمیت: این یک گام حیاتی در مسیر اتحاد مجدد گروه بود که نشان از تلاش برای غلبه بر اختلافات گذشته و آغاز روند تحکیم مجدد قدرت داشت.
* ۲۰۱۹:
انتشار گزارش وزارت دفاع آمریکا درباره حضور TTP در افغانستان.
اهمیت: این گزارش رسماً تأیید کرد که TTP علیرغم فشارهای نظامی سنگین پاکستان، موفق به ایجاد پناهگاههای امن و پایگاههای عملیاتی قابل توجهی در آن سوی مرز شده است، که بقای آن را تضمین میکرد.
علیرغم دوره طولانی پراکندگی، توانایی TTP برای حفظ پناهگاههای امن در افغانستان و آغاز روند اتحاد مجدد، زمینه را برای احیای شگفتانگیز آن تحت رهبری جدید فراهم کرد.
۴. تجدید ساختار و خیزش مجدد (۲۰۲۰ – تاکنون): اتحاد دوباره و بهرهبرداری از تحولات منطقهای
این دوره شاهد خیزش مجدد و قابل توجه TTP است. اتحاد دوباره جناحهای مختلف تحت رهبری نورولی محسود، که رویکردی استراتژیکتر را در پیش گرفت، و یک دگرگونی ژئوپلیتیکی بنیادین که معماری امنیتی منطقه را از اساس تغییر داد – یعنی تسلط طالبان بر افغانستان در اوت ۲۰۲۱ – محیطی بسیار مساعد برای این گروه ایجاد کرد. پیروزی طالبان افغانستان به TTP عمق استراتژیک، پناهگاه امن و حمایت یک رژیم دوست را بخشید و به این گروه اجازه داد تا توان عملیاتی و کشندگی خود را به طرز چشمگیری افزایش داده و حملات خود را علیه دولت پاکستان با شدتی بیسابقه از سر بگیرد.
* ژوئیه – نوامبر ۲۰۲۰:
ادغام چندین گروه انشعابی مهم با TTP
اهمیت: این موج از ادغامها، از جمله پیوستن مجدد جماعت الاحرار، به طور چشمگیری توان عملیاتی، منابع و نیروی انسانی TTP را افزایش داد و موفقیت استراتژی اتحاد مجدد آن را به نمایش گذاشت.
* ۲۰۲۰ :
اتحاد مجدد تحت رهبری نورولی محسود.
اهمیت: این یک نقطه عطف کلیدی بود، زیرا محسود تلاش کرد با تمرکز حملات بر اهداف امنیتی و فاصلهگرفتن نمادین از وحشیگری افراطی داعش علیه غیرنظامیان، TTP را بازسازی کرده و چهرهای حرفهایتر به آن ببخشد.
* آوریل ۲۰۲۱:
بمبگذاری در هتل سرینا در کویته.
اهمیت: یک حمله پر سر و صدا که گمان میرود سفیر چین هدف آن بوده است و از گسترش اهداف استراتژیک TTP به سمت منافع قدرتهای خارجی در پاکستان حکایت داشت. و از طرفی باعث نزدیک شدن تی تی پی به گروه های جدایی طلب بلوچ شد!
* اوت ۲۰۲۱:
بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان.
اهمیت: این تحول به TTP عمق استراتژیک و پناهگاه امن بخشید. این رویداد همچنین به آزادی «صدها» زندانی TTP از زندانهای افغانستان منجر شد و طالبان افغان نقش «میانجی» را میان این گروه و پاکستان ایفا کردند.
* ۱۰ دسامبر ۲۰۲۱:
پایان آتشبس با پاکستان.
اهمیت: شکست مذاکرات و ازسرگیری خصومتها، ناکامی گفتگوهای صلح و اعتماد به نفس مجدد TTP در توانایی خود برای ادامه جنگ از پناهگاههای امن در افغانستان را به وضوح نشان داد.
* ۱۶ آوریل ۲۰۲۲:
حملات هوایی پاکستان در داخل خاک افغانستان.
اهمیت: این یک تشدید تنش نادر و قابل توجه بود که نشاندهنده تمایل پاکستان برای انجام عملیات نظامی فرامرزی در پاسخ به حملات بیوقفه TTP بود و روابط دیپلماتیک با رژیم طالبان افغانستان را به شدت تیره کرد.
* ۲۰۲۳ – تاکنون:
افزایش شدید حملات در وزیرستان جنوبی و بلوچستان.
اهمیت: این روند، خیزش موفقیتآمیز TTP را تأیید کرد و توانایی بازیافته آن را برای به راه انداختن یک شورش پایدار و مرگبار علیه نیروهای امنیتی پاکستان به نمایش گذاشت؛ تهدیدی که طبق ارزیابیهای ارتش پاکستان، تداوم خواهد یافت.
در جمعبندی نهایی، سیر تحول تحریک طالبان پاکستان داستانی از انعطافپذیری و بقاست. این گروه توانایی شگفتانگیزی در انطباق با از دست دادن رهبران کلیدی، بهرهبرداری از تحولات ژئوپلیتیکی و بازسازی خود پس از دورههای بحران داخلی از خود نشان داده است. رابطه پیچیده آن با طالبان افغانستان – که شامل اشتراک ایدئولوژیک، همکاری تاکتیکی، و در عین حال درگیریهای خشونتبار گذشته و اهداف متفاوت است – و تواناییاش در حفظ پناهگاههای فرامرزی، TTP را به یک تهدید مستمر و فزاینده برای امنیت داخلی پاکستان و ثبات منطقه جنوب آسیا تبدیل کرده است.
1 thought on “گاهشمار جامع تحریک طالبان پاکستان”
از اروپا : سلام و تشکر از جناب باقری ، من تازه در مورد طالبان پاکستان و … دارم مطالعه میکنم که کلافی است سردرگم برای من اما از شما سپاسگزارم که در این زمینه اگاهی سازی میکنید 🙏🏻❤️