تحلیل چالش مدیریت مساجد: کنترل گفتمان مذهبی و حفظ آزادی‌های فردی در پاکستان

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

مدیریت و کنترل گفتمانی که از منابر مساجد و مدارس مذهبی (مدرسه‌ها) سرچشمه می‌گیرد، دهه‌هاست که برای دولت پاکستان یک چالش بزرگ بوده است. در موارد متعددی، واعظان افراطی از این اماکن برای انتشار سخنان نفرت‌پراکن، دیدگاه‌های فرقه‌ای و به چالش کشیدن اقتدار دولت سوءاستفاده کرده‌اند. تاریخ پاکستان مملو از نمونه‌هایی است که روحانیون افراطی با دولت مقابله کرده‌اند، که حادثه مسجد لعل شاید جدی‌ترین نمونه از این نوع باشد.

مورد اخیر: مدیریت مساجد TLP در پنجاب

پس از اقدامات خشونت‌آمیز اخیر گروه تحریک لبیک پاکستان (TLP) که منجر به ممنوعیت این حزب شد، سؤالاتی درباره آینده بیش از ۴۰۰ مسجد و مدرسه تحت مدیریت TLP در پنجاب مطرح گردید.

تصمیم اولیه و تغییر آن: ابتدا اعلام شد که اداره اوقاف، مدیریت این نهادها را بر عهده خواهد گرفت.

عقب‌نشینی دولت: اما پس از مخالفت روحانیون ارشد بریلوی ( که نگران بودند دولت کنترل مساجد را به فرقه‌های دیگر واگذار کند) دولت پنجاب تصمیم گرفت تا اداره این اماکن مذهبی را به روحانیون “میانه‌رو” به رهبری مفتی منیب الرحمان واگذار کند.

حمایت دولتی: دولت پنجاب همچنین از پرداخت حقوق ماهانه (کمک هزینه) به ائمه جماعت بیش از ۶۵,۰۰۰ مسجد در این ایالت خبر داده است.

چگونه سایر کشورهای مسلمان مساجد را کنترل می‌کنند؟

این اقدامات سؤالاتی را در مورد میزان کنترل دولت بر نهادهای مذهبی و حد و مرز حفظ آزادی‌های مذهبی فردی مطرح می‌کند. در برخی دیگر از کشورهای مسلمان، مانند عربستان سعودی، ایران و ترکیه، دولت‌ها به شدت درگیر انتصاب و نظارت بر ائمه جماعت، به‌ویژه رهبران نماز جمعه، هستند و محتوای خطبه‌های جمعه نیز بررسی و تأیید می‌شود.

در پاکستان نیز تلاش‌هایی برای تنظیم قوانین صورت گرفته است:

قوانین دهه ۱۹۶۰: قوانینی برای اطمینان از اینکه بلندگوهای مساجد تنها برای اذان و خطبه‌های جمعه استفاده شوند، تصویب شد.

NAP (پس از ظهور شبه‌نظامیان): در دهه‌های اخیر، به‌ویژه پس از افزایش شبه‌نظامی‌گری مذهبی، دولت از طریق طرح اقدام ملی (NAP) تصمیم به ثبت و تنظیم مدارس مذهبی گرفت. با این حال، همانطور که پدیده TLP و فعالیت‌های گروه‌های فرقه‌ای نشان داده‌اند، مشکلات همچنان ادامه دارند.

 نیاز به نظارت دولتی با خطوط قرمز مشخص

نظارت دولت بر نهادهای مذهبی ضروری است، اما باید با حفاظت‌هایی همراه باشد:

حوزه‌های تعریف‌شده برای مداخله: باید حوزه‌هایی که مداخله دولت و اقدام علیه واعظان خاطی را ضروری می‌سازد، به وضوح تعریف شوند. این موارد شامل سخنان نفرت‌پراکن، به‌ویژه عباراتی که هر دین، فرقه یا جامعه‌ای را اهریمنی جلوه دهد، و همچنین فراخوانی به خشونت و شورش علیه دولت است.

شکست در اقدام به‌موقع: اغلب دولت در اقدام علیه روحانیونی که خشونت را ترویج می‌کنند، شکست خورده و تنها پس از وقوع آسیب، دست به کار شده است.

احترام به آزادی‌های فردی: فراتر از این خطوط راهنما، دولت نباید آیین‌های مذهبی را تنظیم کند یا ائمه جماعتی را که از خط رسمی در مورد موضوعی خاص منحرف می‌شوند، مجازات کند (مگر اینکه خشونت یا نفرت‌پراکنی را ترویج دهند). باید توازنی بین حفظ نظم و مقابله با سخنان نفرت‌پراکن، و احترام به آزادی‌های فردی برقرار شود.

مقالات پیشنهادی:

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *