بی احترامی به سرود ملی ایران و پاکستان | تحلیل سیاسی و اجتماعی

اختلافات در مورد سرودهای ملی و پرچم‌ها اغلب عمق تنش‌های سیاسی، درگیری‌های سرزمینی یا شکایات تاریخی بین کشورها را نشان می‌دهند. اگرچه چنین حوادثی نمادین هستند، اما همانطور که در مورد کوبا و ایالات متحده دیده می‌شود می‌توانند احساسات ملی‌گرایانه را برانگیخته و منجر به اعتراضات دیپلماتیک شوند و در نتیجه باعث تشدید تنش‌ها شود. گرچه معمولاً کشورها باید به نمادهای ملی یکدیگر احترام بگذارند، اما بی‌احترامی به این نمادها می‌تواند به سرعت منجر به تنش و درگیری بین‌المللی شود. این اختلافات اغلب نشان‌دهنده وجود اختلافات عمیق‌تری بین کشورها هستند که ممکن است ریشه در سیاست، تاریخ یا سایر عوامل داشته باشد.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

در ۲۶ سپتامبر ۱۹۶۰، فیدل کاسترو سخنرانی تاریخی و سرکشی را در مجمع عمومی سازمان ملل متحد ایراد کرد، اما این هیاهو بخاطر سخنان او نبود بلکه رفتار هیئت همراه کاسترو در مواجهه با سرود ملی ایالات متحده بسیار بحث برانگیز شد؛ کاسترو و هیئت کوبایی او در طول جلسه از ایستادن برای سرود ملی ایالات متحده امتناع کردند، این رفتار بطرز نمادینی  دست رد به نفوذ آمریکا بود.

این حرکت تحریک‌آمیز، روابط بین ایالات متحده و کوبا را که از قبل پرتنش بود، تیره ‌تر کرد و به تشدید تنش‌های جنگ سرد کمک کرد.

هیئت کاسترو علاوه بر بن‌بست دیپلماتیک، با تبعیض آشکاری نیز مواجه شد، زیرا هتل‌های نیویورک از پذیرش آن‌ها خودداری کردند و این گروه مجبور شد که در هارلم، محله‌ای در قلب جامعه سیاه‌پوست نیویورک، اقامت کند.

بعد از این ماجرا دیگر هیچ اتفاق مشابهی در تاریخ رخ نداد تا چند روز گذشته که کنسول عمومی موقت افغانستان، محیب‌الله شکیل درکنفرانس ملی رحمت‌ اللعالمین (ص) در پیشاور، برای سرود ملی پاکستان قیام نکرد.

طالبان این امتناع از ایستادن را اینگونه توجیه کرد که که سرود ملی پاکستان با موسیقی همراه بوده و با اعتقادات مذهبی آن‌ها در تضاد است.

چند روز بعد از آن نیز یک دیپلمات طالبان در سی‌وهشتمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی در تهران ودرحضورآقای پزشکیان رئیس جمهور ایران همین عمل را تکرار کرد.

جالب است که ایران هم کشوری است که توسط روحانیون اداره می‌شود، اما سرود ملی آن برپایه موسیقی ساخته شده است.

هر توجیهی که طالبان داشته باشد، چنین رفتاری، توهین به کرامت ملی دولت میزبان محسوب می‌شود.

علاوه بر اعتراض هیئت کوبایی به پذیرایی توهین‌آمیز آمریکا که در بهبوهه جنگ سرد رخ داد، نمونه‌های متعددی وجود دارد که در آن‌ها اقداماتی مانند اختلال در مراسم برافراشتن پرچم یا نواختن سرود ملی یک کشور، به روابط دو جانبه آسیب جدی‌تری وارد کرده است. (به عبارت دیگر، این اقدامات نه تنها به خودی خود توهین‌آمیز هستند، بلکه می‌توانند بهانه‌ای برای تنش و اختلاف بین کشورها شوند.)

اختلافات بر سر سرودها وپرچم‌های ملی اغلب نشاندهنده عمق تنش‌های سیاسی بین دو کشور است.

پروتکل‌های دیپلماتیک برای سرودهای ملی بسته به کشور و نوع مناسبت متفاوت است، اما معمولاً دستورالعمل‌های استاندارد در مراسم رسمی رعایت می‌شود.

این پروتکل‌ها ممکن است حساسیت‌های مذهبی یا فرهنگی را در نظر بگیرند؛ برای مثال، دیپلمات‌های برخی کشورها ممکن است به دلیل آداب مذهبی از انجام حرکات خاص در حین سرودها خودداری کنند و کشورهای میزبان معمولاً تا زمانی که از قبل اطلاع داده شود، به چنین واکنشهایی احترام می‌گذارند.

دیپلمات‌های طالبان به صورت ناگهانی و بدون هیچ پیش‌زمینه‌ای اقدام به این کار کرده‌اند و دولت پاکستان از این موضوع غافلگیر شده است. اگر آن‌ها قبلاً نگرانی خود را به اطلاع مقامات پاکستانی می‌رساندند، شاید دولت پاکستان می‌توانست از این اتفاق جلوگیری کند یا واکنش متفاوتی نشان دهد.

بحران داخلی افغانستان، علیرغم ادعای طالبان مبنی بربرقراری صلح در کشور، در نمادهای ملی آن مشهود است.

نمادهای ملی با ایجاد عرق میهن پرستی بین شهروندان، حس یگانگی و وحدت را در بین مردم ایجاد می‌کنند.

هنگامی که این نمادها نتوانند مقصود اصلی خود را بیان کنند، آشفتگی روشنی در بین شهروندان آشکار می‌شود.

اختلافات جاری بر سر پرچم و سرود ملی در افغانستان، نشان دهنده اختلافات عمیق بین جناح‌های سیاسی افغانستان و مبارزه بر سر هویت، حکومت و جهت‌گیری آینده کشور است.

هنگامی که طالبان در سال ۲۰۲۱ افغانستان را تصرف کرد، پرچم و سرود ملی را نیزتغییر داد.

سرود ملی طالبان، که فاقد همراهی‌های آلات موسیقی است، خوانندگان را دچار این چالش میکند که صرفاً از طریق صدای خودشان موسیقی تاثیرگذاری را ایجاد کنند.

با وجود این تغییرات، پرچم و سرود ملی طالبان در سطح بین‌المللی به طور گسترده ای شناخته نشده‌است و بخش بزرگی از جمعیت افغانستان نیز آن‌ها را قبول ندارند و همچنان پرچم و سرود ملی پیش از طالبان را ترجیح می‌دهند وبرسمیت میشناسند.

سرود ملی قدیمی افغانستان هنوز در رویدادهای ورزشی بین‌المللی به‌ویژه در کریکت استفاده می‌شود و بازیکنان افغان با تمام وجود به آن احترام می‌گذارند.

سرود ملی طالبان بنام «این خانه شجاعان است» بیشتر شبیه یک آهنگ جنگی است بخصوص با لحنی که اغلب توسط گروه‌های جهادی در موسیقی انگیزشی خود استفاده می‌شود.

در مقابل، سرود پیش از طالبان توسط ماده ۲۰ قانون اساسی افغانستان ساخته شده بود که الزام داشت متن سرود شامل نام‌های گروه‌های مختلف قومی کشور و عبارت «الله اکبر» باشد.

این یک دستاورد برای کشور چند قومی افغانستان بود که در سال ۲۰۰۶ یک سرود همگانی ایجاد کرد.

در سال ۲۰۰۸ که کوزوو استقلال خود را از صربستان اعلام کرد، به دلیل تنوع قومی خود با بحران سرود ملی مواجه شدواین کشور تا زمانی که به یک اجماع ملی در مورد کلمات نرسید، سرود ملی خود را بدون متن اجرا میکرد.

درگیری اسرائیل وفلسطین نیز مثالی است که در آن تنش‌های ناشی از سرودهای دو طرف به اندازه اختلافات تاریخی، سیاسی، ایدئولوژیک و قومی بین آنها ریشه دارد. سرود ملی فلسطین، فیدا، و سرود ملی اسرائیل، هاتیکوا، اغلب باعث تنش‌های متقابل شده‌اند.

اختلافات در مورد سرودهای ملی و پرچم‌ها اغلب عمق تنش‌های سیاسی، درگیری‌های سرزمینی یا شکایات تاریخی بین کشورها را نشان می‌دهند. اگرچه چنین حوادثی نمادین هستند، اما همانطور که در مورد کوبا و ایالات متحده دیده می‌شود می‌توانند احساسات ملی‌گرایانه را برانگیخته و منجر به اعتراضات دیپلماتیک شوند و در نتیجه باعث تشدید تنش‌ها شود. گرچه معمولاً کشورها باید به نمادهای ملی یکدیگر احترام بگذارند، اما بی‌احترامی به این نمادها می‌تواند به سرعت منجر به تنش و درگیری بین‌المللی شود. این اختلافات اغلب نشان‌دهنده وجود اختلافات عمیق‌تری بین کشورها هستند که ممکن است ریشه در سیاست، تاریخ یا سایر عوامل داشته باشد.

به عنوان مثال،کشور چین در سال ۲۰۱۷ پس از آنکه معترضان طرفدار دموکراسی در زمان پخش سرود ملی چین شروع به هو کردن کردند، یک “قانون سرود ملی” تصویب کرد.

اگر پاکستان و افغانستان روابط خوبی داشتند، شاید پاکستان به بی‌احترامی طالبان به سرود ملی خود سختگیرانه برخورد نمیکرد. دلیل این امر ممکن است این باشد که جامعه پاکستان و افغانستان از نظر مذهبی شبیه هم هستند و در گذشته، بسیاری از مردم پاکستان از طالبان حمایت می‌کردند.

پس از تسلط طالبان بر افغانستان در سال ۲۰۲۱، یک ژنرال بازنشسته در رویدادی، به احزاب سیاسی پاکستان هشدار داد که آماده پذیرش عواقب زمانی باشند که طالبان به الگویی برای حکومتداری خوب تبدیل شوند.

نماینده ویژه سابق پاکستان در افغانستان که اخیراً ازسمت خود برکنار شده است، ظاهراً تحت تأثیر همین برداشت قرار گرفته بود و معتقد بود که TTP یک مشکل داخلی پاکستان است که تنها از طریق بهبود حاکمیت قانون قابل حل است.

چنین استدلال‌های ساده‌انگارانه‌ای زمانی حساس‌تر می‌شوند که با احساسات ناشی از نمادهای ملی مقایسه شوند.

بی‌شک، حاکمیت قانون در پاکستان یک مسئله است، اما نمی‌توان از آن برای توجیه حمایت طالبان از گروه تروریستی خشونت‌طلب TTP استفاده کرد زیرا این موضوع به مسائل مربوط به نمادهای ملی و احساسات مرتبط با آن‌ها نیز مربوط است.

نوشته های مرتبط:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *