“قسمت اول مستند “تمثیل: سفرنامه ای از سفرهای گورو نانک” توسط امر دیپ سینگ، یک بانکدار سنگاپوری که به یک مستندساز و نویسنده تبدیل شده، ساخته شده است.
این مستند با اجرای یک بیت از شعر “نانک” اثر علامه محمد اقبال لاهوری آغاز میشود. این تلاش به دنبال بررسی جنبهای نادیده گرفته شده از شعر اقبال، به ویژه در زمینه تصویر منفی از اقبال در هند مدرن وتصویر ساختگی وسادهسازی شده از او در سیستم آموزشی پاکستان است.
شعر “نانک” از اولین مجموعه شعر اردوی اقبال با نام “بانگ درا” (نوای آگاهی) که در سپتامبر ۱۹۲۴ منتشر شد، گرفته شده است وگورو نانک را به عنوان یک “مرد کامل” ستایش میکند. این شعر به موضوعاتی مانند پیام بودا، برهمنیسم، رد نظام کاستی (که یکی از اصول اصلی سیکها است)، یکتاپرستی وآموزههای گورو نانک میپردازد. اقبال در بیت پایانی این شعر، پنجاب را به عنوان مرکز انقلاب در هند معرفی میکند.”
ترجمه فارسی شعر اقبال لاهوری
بیت شعر:
پیر اُفتاد از پی جام، جام گیر از دست پیر
معنی بیت:
- پیر (رهبر معنوی) در پی جام (دنيا) افتاد پس جام را از دست پیر بگیر
در چشمانداز شعری اقبال، نانک به عنوان پیشبینیکنندهی مصیبتهای آیندهی هندوستان ظهور میکند، سرزمینی که به نظر اقبال، پیام بودا را فراموش کرده است. خواندن اشعار اقبال درباره سیکگرایی برای درک وحدانیت مشترک اسلام وسیکگرایی بسیار مهم است، که به اصلاح تصورات غلط دیرینه در مورد “هویت مشترک پرستش یک خدا” کمک میکند ؛ ایدهای که اغلب با حمایت پاکستان از جنبش جداییطلب سیکها در گذشته مرتبط است.
مستند “تمثیل: سفرنامهای از سفرهای گورو نانک” اثر امر دیپ سینگ، یک سفر شخصی و منحصر به فرد است که اشتیاق او را برای مستندسازی میراث سیکهای پاکستان گسترش میدهد. این سریال با پیروی از گامهای گورو نانک، سؤالات مهمی را در مورد نحوهی درک و فهم سیکگرایی در پاکستان مطرح میکند.
میراث سیک، اصطلاحی که معمولاً با میراث سیکها در پاکستان مرتبط است، به مکانهایی مانند گوردوارا ها، آرامگاهها، خانههای بزرگ، قلعهها و فرهنگ مادی ارزشمند اشاره میکند.
این فرهنگ مادی که عمدتاً با خاندان سلطنتی سیکها مرتبط است، از سلسلهای نشأت گرفته که تا فتح بریتانیا نیم قرن دوام آورد. از آن زمان تاکنون، این میراث از نسلی به نسل دیگر منتقل شده واکنون در موزههای عمومی وخصوصی پراکنده است. در این میراث که به تصویرسازی یک میراث از دست رفته تمایل دارد، سیکها به عنوان وارثان یک قدرت بزرگ سابق؛ امپراتوری که زمانی بر آن حکومت میکرد، دیده میشوند. با این حال، تقسیم هند باعث شد که آنها متحمل خسارت عمیقی در دسترسی به زبان، فرهنگ و مکانهای زیارتی مهم شوند.
در پاسخ به این فقدان جمعی، سیکها روشهای سازماندهی اجتماعی، نمایشهای عمومی سنت نظامی خود، تولیدات ادبی، مباحثات الهیاتی ومفاهیم حاکمیت را ایجاد کردهاند.
گوردوارا، هم به عنوان نمادی از دین و هم به عنوان یک مرکز خدمات اجتماعی، هسته اصلی این میراث است که همچنان محل حضور سیکها در مناطق وسیعی از پاکستان است؛ مناطقی که زمانی بخشی از امپراتوری رانجیت سینگ بودند. در این قلمرو، تاریخ سیکها اغلب دیدگاهی جنسیتی ومردانه محور دارد. نمایش کارتوگرافی این مناطق، که اکنون بخش عمدهای از پاکستان را تشکیل میدهند، اغلب با درصد امپراتوری رانجیت سینگ که در مرزهای کنونی قرار دارد، اندازهگیری میشود در حالی که بقیه آن بین کشورهای تازه تأسیس تقسیم شده است.
“تصاویر مکرر از گوردواراهای ویران شده که در ذهن و روایتهای میراث سیکها تکرار میشود، نشانهای از یک هویت درهم شکسته و درگیریهای درونی سیکها است. بسیاری از سیکها که به دنبال یافتن مکانی برای آرامش و ریشههای خود هستند، بارها و بارها از این مکانها دیدن میکنند. این امر پرسشی را مطرح میکند:
چگونه این مکانها به موضوعی برای ثبت و ضبط تاریخ تبدیل شدهاند؟
در تلاشهای سازمانیافته برای بررسی میراث سیکها در پاکستان، گوردواراها جایگاه مرکزی را به خود اختصاص دادهاند. عبارات “خاطرات” و “آرامگاههای مقدس” که در عناوین کتابها به چشم میخورد، نشاندهنده پیوند بین اسلام و سیکگرایی است که بر اساس عرفان مشترک صوفیانه شکل گرفته است. این خاطرات شامل نقاشیهایی از همه گوروهای سیک و عکسهایی از گوردواراها است.”
سری کتابهای “یادداشتهای بخش باستانشناسی پاکستان: زیارتگاههای سیکها در پاکستان غربی” به ما نشان میدهد که بررسیهای باستانشناسی در پاکستان، بلافاصله پس از استقلال این کشور آغاز شده است. دکتر ف. ا. خان، مدیر وقت باستانشناسی پاکستان، در پیشگفتار کتاب “زیارتگاههای سیکها در پاکستان غربی” توضیح میدهد که پس از استقلال، بخش باستانشناسی اقدام به بررسی تمام بناهای مهمی کرده است که تحت قانون حفاظت از بناهای باستانی قرار داشتند. با توجه به اختلال در مدیریت زیارتگاههای سیکها پس از تقسیم هند، مسئولیت نگهداری و تعمیر این زیارتگاهها بر عهده دولت پاکستان افتاد. به همین دلیل، بخش باستانشناسی مجبور شد بررسی اولیهای از تمام زیارتگاههای سیک در پاکستان انجام دهد.
خان محمد ولیالله خان، نویسنده کتاب، در مقدمه اشاره میکند که هدف اصلی این اثر، تمرکز بر معماری بینظیر بناهای سیکها نیست.
این مکانها به اماکنی برای یادبود تبدیل شدند که به زیارتگاههایی برای نسل جدید سیک، به ویژه مهاجران نسل دوم پس از تقسیم هند، تبدیل شدند. این موج جدید از بازدیدکنندگان دیاسپورا سیک که مجذوب تاریخ خود بودند، انگیزه پیدا کردند تا این مکانها را مستند کنند. افرادی مانند دلویر سینگ پانو، بابی سینگ بانسال و امرتیدپ سینگ که دیدگاههایشان درباره این میراث تحت تأثیر وحشتهای ناشی از تقسیم هند، تاریخ شفاهی و داستانهای بازگشت به خانه شکل گرفته بود، بخشی از این جنبش بودند. این داستانها که از زمان تقسیم هند سرانجام در چند دهه گذشته آشکار شدهاند.
وقتی جامعه سیکها مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند و به مناطق دیگر مهاجرت کردند، بسیاری از کتابها، اسناد تاریخی، داستانها و آثاری که بیانگر فرهنگ غنی آنها بود، از بین رفت یا گم شد. این اتفاق به دلیل شرایط سخت مهاجرت و اولویت دادن به نجات جان افراد بود. اما با گذشت زمان، نسل جدید سیکها تلاش کردند تا این میراث از دست رفته را بازیابی کنند. آنها شروع کردند به جمعآوری داستانها، خاطرات و اسناد قدیمی کردند و سعی نمودند ادبیات و تاریخ سیکها را دوباره زنده کنند. این تلاشها هم در پنجاب هند (محل اصلی سیکها) و هم در کشورهای دیگر که جمعیت زیادی از سیکها در آن زندگی میکنند (دیاسپورا سیک) انجام شد.
پس از دهه 1960، با مهاجرت گسترده سیکها و مسلمانان به کشورهای غربی مانند بریتانیا، آمریکا و کانادا، ارتباطات بین این دو گروه مذهبی به شدت افزایش یافت. این ارتباطات که ریشه در شباهتهای زبانی و دلتنگی مشترک برای وطن از دست رفته در سال 1947 داشت، باعث ایجاد پیوندهای جدیدی بر اساس تجربه مشترک مهاجرت شد. در این جوامع جدید، تعاملات فرهنگی بین سیکها و مسلمانان شکوفا شد و تصویری تازه از منطقه پنجاب در آثار هنری و فرهنگی آنها شکل گرفت.
با افتتاح گذرگاه کارتارپور در سال 2019، که امکان زیارت آسانتر سیکهای پنجاب شرقی به گوردوارای کارتارپور پاکستان را فراهم کرد، آرزوی دیرینهی این جامعه برآورده شد. این ابتکار که حول محور میراث صلحآمیز گورو نانک شکل گرفته بود، با ساخت یک گوردوارای جدید در این مکان به تحقق پیوست. با این حال، این اقدام مثبت با مقاومتهایی نیز همراه بود. برخی افراد، با احیای ایدهی قدیمی نگران نفوذ سیکها در پاکستان شدند. این ایده که در دهه 1950 مطرح شده بود، بر ناامنیها و حساسیتهای موجود در مورد زیارتگاههای سیکها و تعاملات بین دو کشور تأثیر گذاشت و نشان داد که حتی در چنین اقدامات مثبت و معنوی، پیچیدگیهای سیاسی و اجتماعی همچنان وجود دارد.
درهنگام جشن گرفتن این میراث، چهرههای نظامی سیک در مقابل چهرههای ضد استعماری سیک قرار دارند. در سال 2012 به افتخار انقلابی ضد استعماری بهاگت سنگه ، چهارراه شادمان به چهارراه بهاگت سنگه تغییر نام یافت زیرا در سال 1931 در آنجا به دار آویخته شد. اما خیلی زود این نام به شادمان چوک تغییر یافت زیرا بهاگت سنگه، علیرغم اینکه خود را یک آتئیست میدانست، هویت سیکی داشت وبه این دلیل نام اصلی حفظ شد. در اوت 2021، یک مجسمه برنزی که با ابعاد طبیعی از رنجیت سنگه ساخته شده بود، برای دومین بار مورد حمله قرار گرفت و در نهایت منجر به حذف آن شد. در همان سال، مجسمه هری سینگ نالوا در هری پور مورد حمله قرار گرفت. برخی افراد در پاکستان معتقدند که دوره حکومت رنجیت سنگه یک دوره طلایی برای منطقه پنجاب بوده است. آنها رنجیت سنگه را به عنوان یک پادشاه بزرگ و قدرتمند میبینند که توانست یک امپراتوری بزرگ را ایجاد کند و او را به عنوان اولین حاکم بومی یا فرزندی از این سرزمین از زمان محمود غزنوی میدانند. برخی دیگر رنجیت سنگه را اولین حاکم بومی پنجاب پس از مدتها حکومت بیگانگان میدانند و او را به عنوان یک قهرمان ملی میپرستند.
منتقدان این دیدگاه میگویند که رومانتیک کردن رنجیت سنگه باعث میشود که از ظلم و ستمی که در دوران حکومت او بر اقوام دیگر روا داشته شده، چشمپوشی شود. بسیاری از مردم در آن زمان تحت ستم و خشونت قرار گرفتند. ایده اینکه رنجیت سنگه یک حاکم بومی بوده است، مورد تردید است. زیرا در آن زمان، منطقه پنجاب بسیار متنوع بود و مردم از اقوام و مذاهب مختلف در آن زندگی میکردند. این روایت که رنجیت سنگه را به عنوان یک قهرمان نظامی بزرگ نشان میدهد، باعث میشود که بر جنبههای خشونتآمیز حکومت او تاکید شود و از جنبههای دیگر شخصیت او چشمپوشی شود. این روایت همچنین میتواند به تقویت تفکرات مذهبی و قومی کمک کند. با نشان دادن مسلمانان به عنوان “بیگانه” و تاکید بر قدرت نظامی، این روایت میتواند به ایجاد تنش بین گروههای مختلف کمک کند.
در شهرهای استعماری مانند راولپندی، گوجرانوالا و پیشاور، محلههایی با نام نانکپورا به عنوان بازماندهای از حضور سیکها به چشم میخورند، اگرچه بسیاری از آنها پس از سال 1947 تغییر نام دادند. جشن و مستندسازی میراث سیک پاکستان اغلب مجموعهای از معماری ویران شده، اشتیاق عمیق برای بازگشت به خانهای از دست رفته و تاریخ مشترک روابط و احساسات مسلمانان و سیکها را ارائه میدهد. در حالی که میراث حاکمان و جنگسالاران قبلی به رسمیت شناخته شده است، گورو نانک و پیام او اغلب از این روایتها حذف میشوند.
پی نوشت اندیشکده اقبال:
این مقاله به بررسی پیچیدگیهای هویت، تاریخ وسیاست در منطقه پنجاب، به ویژه در رابطه با سیکها و مسلمانان میپردازد.
ننکپورا نامی است که نشاندهنده حضور تاریخی سیکها در این مناطق است. تغییر نام این محلهها پس از تقسیم هند، نشاندهنده تغییر در بافت اجتماعی و سیاسی این مناطق است.
بسیاری از سیکها، به ویژه آنهایی که پس از تقسیم هند مجبور به مهاجرت شدند، همچنان به خانههای از دست رفته خود احساس دلبستگی دارند. تاریخ مشترک و پیچیدهای بین مسلمانان و سیکها وجود دارد که در این روایتها منعکس شده است.در حالی که به سایر شخصیتهای تاریخی اشاره میشود، غیبت گورو نانک و پیامهای او نشاندهندهی پیچیدگیهای هویت و میراث سیک در پاکستان است.
این بیت شعر اقبال میتواند بینش عمیقتری در مورد نگاه اقبال به گورو نانک وسیکها ارائه دهد. با توجه به اهمیت اقبال در ادبیات فارسی واندیشههای سیاسی، این بیت میتواند کلیدی برای درک بهتر روابط بین مسلمانان و سیکها باشد.
نکات کلیدی عبارتند از:
تضاد هویت: بین چهرههای نظامی سیک و ضد استعماری سیک تضادی وجود دارد که در نحوه گرامیداشت میراث سیکها منعکس میشود.
- رومانتیکسازی تاریخ: روایتهای تاریخی اغلب به صورت انتخابی و جهتدار هستند. برای مثال، رنجیت سنگه به عنوان یک قهرمان ملی معرفی شده است، در حالی که جنبههای تاریک حکومت او نادیده گرفته میشود.
- مسائل هویتی: هویت سیکها در این روایتها پیچیده است. از یک سو، آنها به عنوان بخشی از تاریخ و فرهنگ پنجاب در نظر گرفته میشوند و از سوی دیگر، با چالشهای هویتی در یک کشور اکثریت مسلمان مواجه هستند.
- میراث معماری و فرهنگی: بناها و مکانهای مرتبط با سیکها، مانند گوردواراها و محلههای سیکها، به عنوان نمادهای هویت و تاریخ این جامعه عمل میکنند.
- مسائل سیاسی: تغییر نام مکانها، تخریب مجسمهها و روایتهای تاریخی، همه نشاندهنده مسائل سیاسی و اجتماعی پیچیدهای هستند که در منطقه وجود دارد.
در کل، این مقاله به ما نشان میدهد که تاریخ هرگز سیاه و سفید نیست و روایتهای تاریخی میتوانند به دلایل مختلف دستکاری شوند. درک این پیچیدگیها برای درک بهتر روابط بین گروههای مختلف مذهبی و قومی در منطقه ضروری است.
نکات مهم دیگر:
- مفهوم “ورثا”: این کلمه پنجابی به معنای میراث یا ارث است و در متن مقاله به میراث فرهنگی و تاریخی سیکها اشاره دارد.
- بهاگت سنگه: یک انقلابی هندی بود که در مبارزه علیه استعمار بریتانیا نقش مهمی داشت.
- رنجیت سنگه و هری سینگ نالوا: دو رهبر نظامی سیک بودند که در قرن نوزدهم بر بخش بزرگی از شمال هند حکومت میکردند.
- گورو نانک: بنیانگذار دین سیک است.