پایه صادراتی کشور پاکستان بسیار محدود است و نساجی بزرگترین بخش صادراتی آن است. این بخش شامل مواردی مانند نخ پنبه ای، پارچه، پوشاک و منسوجات خانگی (ملحفه، حوله) میشود.
متاسفانه، همیشه میزان صادرات ما کمتر از نیمی از وارداتمان بوده است یعنی اینکه ما کالاهای بسیار بیشتری وارد میکنیم تا اینکه صادر کنیم و این اختلاف زیاد بین صادرات و واردات، باعث ایجاد یک مشکل بزرگ اقتصادی به نام کسری تجاری میشود.
حتی با وجود محدودیتهایی که برای کاهش واردات گذاشتهایم، هنوز هم صادراتمان کمتر از نیمی از هزینه کالاهایی است که وارد میکنیم. برای جبران این تفاوت زیاد بین صادرات و واردات، مجبوریم از روشهایی مثل حوالهجات استفاده کنیم که هزینه آن به ۳۰ میلیارد دلار میرسد. این یعنی اینکه هزینه حوالهجات تقریباً برابر با کل درآمدی است که از صادرات کالاهایمان به دست میآوریم.
کالاهای کشاورزی به عنوان دومین بخش بزرگ صادراتی ظهور کردهاند. بخش قابل توجهی از صادرات مواد غذایی از برنج با انواع باسماتی و غیرباسماتی انجام میشود. در میان میوهها و سبزیجات، انبه، نارنگی، خرما و سیب زمینی صادر میشوند. پاکستان همچنین مقادیر کمی از محصولات دریایی از جمله ماهی و میگو را صادر میکند.
ما همچنین در زمینه صادرات وسایل ورزشی، به خصوص تجهیزات فوتبال و کریکت، فعالیت داریم. اما مقدار این صادرات خیلی زیاد نیست و کمتر از نیم میلیارد دلار در سال است. با این حال، گاهی اوقات تقاضا برای توپهای فوتبال ما خیلی زیاد میشود. بطور کلی کالاهای ورزشی حدود ۲ تا ۳ درصد از کل صادرات پاکستان را تشکیل میدهند.
در صادرات کالاهای چرمی از جمله چرم آماده، پوشاک چرمی و کفش نیز فعالیت داریم ولی صادرات کالاهای چرمی هرگز به پتانسیل واقعی خود دست نیافته است. روزانه صدها هزار حیوان در پاکستان ذبح میشوند. اما فرآوری و پرداخت آن فاقد کیفیت است. این امر منجر به ارزش گذاری پایین محصولات چرمی ما میشود. صنعت ما در تولید محصولات چرمی با ارزش افزوده ناکارآمد است، بنابراین کشورهایی مانند هند و بنگلادش درزمینه قیمتگذاری این محصولات، ما را شکست میدهند.
مواد شیمیایی، محصولات دارویی، کود و برخی مواد اولیه دارویی نیز در صادرات ما سهم دارند.تصور غلطی وجود دارد که ما بازار قابل توجهی در این بخشها داریم. واقعیت این است که ما مواد شیمیایی و مواد اولیه دارویی بسیار بیشتری نسبت به صادرات وارد میکنیم و سهم ناچیزی را در بازارهای جهانی در این زمینهها داریم.
صادرات در زمینه کود نیزناچیز است. ما کودهای فسفاته و همچنین مقداری اوره را برای تکمیل عرضه محلی وارد میکنیم.
ما چندین سال است که سیمان صادر میکنیم به ویژه پس ازاینکه ارزش روپیه کاهش شدیدی پیدا کرد. در حال حاضر ارزش صادرات سالانه پاکستان بیش از ۵۰۰ میلیون دلارتخمین زده میشود.
پاکستان ، هم اکنون پتانسیل افزایش صادرات را چندین برابر سطح فعلی اش دارد با این حال، صادرات به دلیل برخی عوامل از جمله فساد سیستماتیک راکد مانده است. بسیارباعث تاسف است که صادرکنندگان برای اطمینان از ترخیص کالاها و ارسال به موقع آنها مجبور به رشوه دادن هستند. اگر ترخیص به تأخیر بیفتد، کشتی بدون بار حرکت میکند و کشتی بعدی ممکن است یک ماه دیگر طول بکشد. بنابراین صادرکنندگان از ابتدا تا انتها رشوه میدهند تا اطمینان حاصل کنند که کالاها به راحتی جابهجا میشوند.
بمنظور افزایش نرخ صادرات کشور،نیاز به یافتن مقاصد بیشتری وجود دارد. ایالات متحده در حال حاضر بزرگترین بازار ماست که عمدتاً منسوجات و پوشاک خریداری میکند. چین اخیراً به عنوان واردکننده مهم پنبه، محصولات دریایی و مواد معدنی پاکستان ظاهر شده است. چین نیز بزرگترین واردکننده کالاهای غیرمنسوجاتی از پاکستان است. این شامل محصولات کشاورزی (برنج، محصولات دریایی و میوه)، مواد معدنی و مواد شیمیایی است. در سالهای اخیر، پاکستان صادرات کشاورزی و معدنی خود را به چین در چارچوب کریدور اقتصادی چین و پاکستان و توافقات تجاری ترجیحی گسترش داده است.
بریتانیا خریدار عمده محصولات نساجی، کالاهای چرمی و لباس ورزشی است. آلمان نیز بازار کلیدی برای محصولات نساجی و کالاهای ورزشی است. امارات متحده عربی محصولات غذایی، منسوجات و مصالح ساختمانی وارد میکند. افغانستان بازار عمدهای برای مواد غذایی است.
صادرات غیرمنسوجاتی حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد از کل صادرات پاکستان را تشکیل میدهد. کالاهای مهندسی (از جمله ماشینآلات، قطعات خودرو و تجهیزات) حدود ۱ تا ۱.۵ درصد از کل صادرات پاکستان (تقریباً ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار در سال) را تشکیل میدهند. بتازگی فناوری اطلاعات به عنوان یک بخش صادراتی با رشد سریع ظهور کرده است که صادرات در این بخش درسال گذشته از ۳ میلیارد دلار فراتر رفت و انتظار میرود امسال نیزاز ۴ میلیارد دلار فراتر رود.
هند و پاکستان رقبای اصلی در بازار نساجی هستند که البته هند در این زمینه بسیار پیشرفتهتر است. آنها درزمینه صادرات برنج باسماتی نیز با ما رقابت میکنند، که هر دو کشور تقاضای جهانی قوی برای آن دارند. با این حال، عملکرد برنج باسماتی (یا برنج دانه بلند) هند دو برابر انواع پاکستانی است. فقط برنج دانه بلند کشت شده در پاکستان با استفاده از بذرهای هندی دزدیده شده در بازار جهانی رقابتی است.
هند در محصولات چرمی و کفش پرداخت بسیار بهتری ارائه میدهد و در بازارهای بینالمللی بسیار جلوتر از پاکستان است. پاکستان در صادرات انبه و مرکبات برتری دارد اما دربخش سبزیجات، هند پیشرو است. هند و پاکستان در آغاز قرن در صادرات قطعات خودرو در یک سطح بودند. اکنون صادرات قطعات خودروی ما در مقایسه با هند کم رنگ شده است. هند همچنین یکی از بزرگترین صادرکنندگان محصولات دارویی در جهان است. ما در این زمینه حتی عقبتر از بنگلادش هستیم.
پاکستان یک کشور تولید کننده پنبه است و صنعت نساجی آن به سرعت در زمینه منسوجات اولیه (نخ پنبه ای و پارچه پنبهای) توسعه یافته است. این محصولات ارزش افزوده ناچیزی به پنبه میدهند. سرمایهداران نساجی نتوانستند پارچه و نخ را به پوشاک تبدیل کنند که بالاترین ارزش افزوده زیربخش نساجی و نیروی کاربر است.
البته کارآفرینان کوچک، بازار پوشاک را برای پاکستان توسعه دادند. صادرات پوشاک اکنون ۴۵ تا ۵۰ درصد از کل صادرات نساجی پاکستان را تشکیل میدهد. این ارزش حدود ۷ تا ۸ میلیارد دلار از کل رقم ۱۵ تا ۱۶ میلیارد دلاری صادرات نساجی است.
کشوربنگلادش با اینکه تولید کننده پنبه نیست، اما اکنون یکی از بزرگترین صادرکنندگان پوشاک در سطح جهان است. صادرات سالانه پوشاک آن در سالهای اخیر از ۵۰ میلیارد دلار فراتر رفته است. این کشور بیشتر برروی تولید لباسهای آماده تمرکز کرده و از مزایای تولید انبوه و قراردادهای تجاری بینالمللی بهره میبرد. صادرات سالانه پوشاک از پاکستان معادل تنها ۱.۵ ماه صادرات پوشاک از بنگلادش است. ارزش افزوده تنها راه برای رساندن سطح صادرات نساجی به سطوح جدید است.