سال 2024: سالی برای زنان بلوچستان

طبق گزارش اداره داخلی استان بلوچستان پاکستان، 296 نفر از جمله غیرنظامیان و پرسنل نظامی کشته و بیش از 500 نفر در طی 563 حمله گزارش شده بین 1 ژانویه تا 20 دسامبر 2024 مجروح شدند. ماه فوریه که انتخابات عمومی در آن برگزار شد همچنین ماه اوت، که روز استقلال کشور بود، با 187 حمله از جمله بمبگذاری های انتحاری که جان 119 نفر را گرفت، مرگبارترین ماه های سال گذشته بودند.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

سال 2024 برای بلوچستان، سالی پر از خشونت بود. رخدادهای سال جدید به تعامل اسلام‌آباد با فعالان جوان و تحصیل‌کرده این استان بستگی زیادی دارد.

در حالی با سال 2024 خداحافظی می کنیم که استان بلوچستان در حال دست و پنجه نرم کردن با حوادثی است که با آشفتگی سیاسی، سیل های ویرانگر، خشونت فزاینده و ظهور جنبش های حقوق بشری مردمی شکل گرفته است.

سالی که با شروعی شوم در اسلام آباد آغاز شد ؛ با رویارویی مستقیم دولت با معترضینی که خواستار اطلاع از وضعیت افراد مفقود شده بودند و همچنین تشدید تنش بین پاکستان و ایران، که در نهایت به تبادل موشک درماه ژانویه منجر شد. این رویدادها با سلسله ای از حوادث تروریستی از جمله بمب گذاری های انتحاری، کمین علیه نیروهای امنیتی و حملات هماهنگ در سراسر استان همراه بود.

طبق گزارش اداره داخلی استان بلوچستان، 296 نفر از جمله غیرنظامیان و پرسنل نظامی کشته و بیش از 500 نفر در طی 563 حمله گزارش شده بین 1 ژانویه تا 20 دسامبر 2024 مجروح شدند. ماه فوریه که انتخابات عمومی در آن برگزار شد  همچنین ماه اوت، که روز استقلال کشور بود، با 187 حمله از جمله بمبگذاری های انتحاری که جان 119 نفر را گرفت، مرگبارترین ماه های سال گذشته بودند.

در میان این هرج و مرج تنها نکته مثبت این بود که زنان جوان و تحصیلکرده به عنوان عوامل قدرتمند تغییر، ظهور کردند و رهبری جنبش‌های حقوق بشری مسالمت‌آمیز مانند کمیته یکپارچگی بلوچستان (BYC) و انجمن زنان بلوچ (BWF) را بر عهده گرفتند. اما وضعیت امنیتی در این استان ناآرام با آمدن زنان جوان به خیابان‌ها ، وخیم تر از قبل شد.

تحولات سیاسی عمده در سال جاری همراه با افزایش شورش، باعث نگرانی ناظران در مورد آنچه ممکن است سال 2025 برای بلوچستان به همراه داشته باشد، شده است. این مقاله تلاشی است برای بررسی عواملی که  به ناآرامی‌ها و چگونگی پیشرفت اوضاع در سال آینده دامن می‌زنند.

تنش بین ایران و پاکستان:

در آغاز سال 2024، شاهد تنش نگران‌کننده‌ای در روابط بین ایران و پاکستان بودیم، زیرا هر دو کشور درگیر تبادل نادر حملات موشکی شدند. در 16 ژانویه، ایران به منطقه پنجگور پاکستان حمله کرد و ادعا کرد که دو پایگاه گروه شبه‌نظامی جیش‌العدل که ضد ایرانی هستند را هدف قرار داده است. این گروه شبه‌نظامی سنی بلوچ مدتهاست توسط تهران متهم به سازماندهی ناآرامی‌ها و کمین‌ها در استان سیستان و بلوچستان ایران میشود ، سیستان و بلوچستان منطقه‌ای با جمعیت سنی بلوچ ناراضی است و مردمش ادعا می‌کنند در ایران با اکثریت شیعه مورد تبعیض قرار می‌گیرد.

یک روز بعد، پاکستان با حملات تلافی‌جویانه ای پاسخ داد و گزارش شد که مخفیگاه‌های جبهه آزادی‌بخش بلوچستان (BLF)که یک گروه جدایی‌طلب میباشد و مسئول ناآرامی‌ها در منطقه ساحلی مکران است را مورد هدف قرار داده است. در حالی که هر دو کشور به سرعت برای کاهش تنش‌ها اقدام کردند، این تبادل توجه جدیدی را به فعالیت‌های گروه جیش‌العدل و شورشیان جدایی‌طلب بلوچ که در دو طرف مرز فعالیت می‌کنند، جلب کرد.

پیامدهای تبادل موشکی به هیچ وجه مهار نشد. در 27 و 28 ژانویه، 9 کارگر پاکستانی توسط مهاجمان ناشناس در استان سیستان و بلوچستان ایران کشته شدند که نشان‌دهنده عدم امنیت در مناطق مرزی است.

چند روز بعد بین 29 و 30 ژانویه، ارتش آزادی‌بخش بلوچستان (BLA) ، یکی از پیچیده‌ترین و مرگبارترین حملات خود را در شهر Mach بلوچستان آغاز کرد. این حمله هماهنگ به تأسیسات امنیتی در شهر Mach ، با شلیک حداقل 15 موشک از کوه‌های اطراف، قبل از حمله به اردوگاه نیروهای امنیتی در نزدیکی زندان مرکزی و همچنین ورودی ایستگاه راه آهن Mach انجام شد.

این یک نقطه عطف برای BLA بود و نشان داد که این گروه از یک نیروی چریکی کوچک به یک گروه تروریستی بسیار مرگبار تبدیل شده است که قادر به انجام عملیات های پیچیده است. حمله به Mach نه تنها ظرفیت عملیاتی رو به رشد شورشیان بلوچ را نشان داد بلکه بی ثباتی عظیمی را در منطقه‌ نشان داد که با حملات شبه‌نظامیان و تنش‌های فرامرزی آزار می‌بیند.

این وقایع ماهیت شکننده و قابل انفجار روابط بین ایران و پاکستان را در حالی که گروه‌های شبه‌نظامی از خلا امنیتی در دو طرف مرز سوء استفاده می‌کنند، نشان داد. سال آینده ممکن است شاهد تلاش هر دو کشور برای مدیریت این روند متلاطم در کنار رسیدگی به شورش‌های داخلی خود باشیم.

راهپیمایی به سمت اسلام‌آباد:

در اواخر ژانویه، اعتراض یک ماهه فعالان بلوچ به رهبری دکتر مهرنگ بلوچ، در خارج از باشگاه مطبوعات ملی اسلام‌آباد (NPC) پایان یافت، و فعالان “ناامیدی خود را از دولت” ابراز کردند.

این تحصن که در دسامبر 2023 در هوای بسیار سردی آغاز شد، با آزار و اذیت، پرونده‌های قضایی و یک کارزار رسانه‌ای بلند مدت علیه معترضان به پایان رسید. انورالحق کاکر نخست‌وزیر موقت، بارها خانواده‌های افراد مفقود شده را متهم به “همدردی با تروریست‌ها” کرد و باعث تشدید تنش‌ها و تشدید بی‌اعتمادی دیرینه بین اسلام‌آباد و بلوچستان شد.

بلوچستان دهه‌هاست اسلام‌آباد را به نادیده گرفتن شکایات خود متهم می‌کند و برخورد با معترضان در اسلام‌آباد نیز نشان‌دهنده تاکتیک‌های سخت‌گیرانه دولت است. گزارش‌های آزار و اذیت دکتر مهرنگ و سایر فعالان، انتقاد های شدید و خشم مردم بلوچستان را برانگیخت.

اگرچه در ابتدا مقامات محلی از پلیس خواستار پایان دادن به اعتراضات شدند، اما به دلیل واکنش‌های منفی مردم، از این تصمیم عقب‌نشینی کردند حتی با لغو درخواست اولیه، این اقدام باعث ایجاد نارضایتی و ناامیدی گسترده در میان مردم، به ویژه جوانان شده بود. تصمیم دکتر مهرنگ برای لغو اعتراض به عنوان نشانه‌ای از بی‌توجهی دولت به خواسته‌ها و مطالبات جوانان بلوچ تلقی شد. بازگشت دکتر مهرنگ به کویته داستان دیگری را روایت کرد. هزاران نفر برای استقبال از او جمع شدند و حامیان با مروارید و دستار بلوچی، نمادی سنتی از احترام بسیار زیاد، از او تجلیل کردند. نوازندگان و شاعران ترانه‌هایی را به او تقدیم کردند و برخی از آنها او را “سردار بلوچ” لقب دادند ؛ لقبی که معمولاً برای رهبران قبیله‌ای مرد محفوظ بود.

ازقضا، رویکرد سخت‌گیرانه دولت در اسلام‌آباد جایگاه او را ارتقا داده بود و او را به یک رهبر جوان آتشین تبدیل کرده بود که مردم معتقد بودند از چالش با قدرتمندان نمی‌ترسد.

انتخابات در بحبوحه خشونت و اختلافات:

 در ماه فوریه مردم بلوچستان در سایه تشدید خشونت ها و تنش ها به پای صندوق های رای رفتند.  وزارت کشور ماه فوریه را یکی از ناآرام ترین ماه های بلوچستان بعد از ماه اوت توصیف کرد .  در آستانه انتخابات عمومی ، انفجار دو بمب در پیشین و قلا سیف الله جان بیش از 30 نفر را گرفت و ده ها نفر را زخمی کرد.  در همین حال، بلوچ راجی آجوی سنگر (BRAS)که یک سازمان تحت پوشش شورشیان جدایی طلب بلوچ است بیانیه ای پس از انتخابات صادر کرد و مسئولیت 161 حمله تروریستی به مراکز رای گیری در سراسر استان را بر عهده گرفت.

 با این حال، اتهامات تقلب در انتخابات و تحمیل آنچه احزاب ملی‌گرا آن را «رهبری مصنوعی» توصیف کردند، بی‌اعتمادی را عمیق‌تر کرد و استان بلوچستان را بیشتر از پیش منزوی کرد. یک دولت معتبر و بی‌طرف می‌توانست به کاهش تنش‌ها کمک کند، به‌ویژه با تعامل با BYC که در سال 2024 به عنوان یک نیروی سیاسی حیاتی ظهور کرد و شامل فعالان از احزاب سیاسی مختلف و جامعه مدنی بود. در عوض، تصمیم دولت برای کنار گذاشتن BYC و طرح پرونده‌های قضایی علیه رهبران آن، جوانان بلوچ را ناامید کرد و احساسات ناامیدی و خشم را در استان که از قبل با خشونت و سرخوردگی از مرکز آزار می‌دید، تشدید کرد.

سالی پر از بلایای طبیعی:

در حالی که بلوچستان قبلاً با بی‌ثباتی سیاسی و تشدید خشونت دست و پنجه نرم می‌کرد، به شدت تحت تأثیر بلایای طبیعی هم قرار گرفت که باعث تشدید چالش‌های موجود شد. در اواخر فوریه و اوایل مارس، بارش های سیل آسا مناطق گوادر، مکران و شمال و مرکز این استان را ویران کرد و باعث اختلال گسترده در زندگی روزمره و توقف تردد در مناطق آسیب‌دیده شد.

بارش 30 ساعته سیل‌های ناگهانی را به وجود آورد که بخش‌های بزرگی از زمین های منطقه  را غرق کرد و به زیرساخت‌های شکننده آسیب وارد کرد . دولت محلی در گوادر مجبور شد وضعیت اضطراری اعلام کند زیرا  خانه‌ها، جاده‌ها و مزارع کشاورزی دچار آب گرفتگی شدند و بحران استان به دلیل زیرساخت‌های ضعیف، برنامه‌ریزی شهری ناکافی و مسدود شدن مسیل های طبیعی آب به دلیل ساخت‌وساز غیرقانونی و سنتی در بستر رودخانه‌ها تشدید شد.

این عوامل شرایطی که از قبل وخیم بودند را بدتر کرد و نشان داد که عدم آمادگی بلوچستان برای چنین بلایای طبیعی یک مشکل دیرینه بوده است.

تغییر استراتژیک در شورش بلوچستان:

از طرفی در سال 2024 گروه‌های تروریستی فعال در استان، به‌ویژه ارتش آزادی‌بخش بلوچستان (BLA)، حملات خود را شدت بخشیدند و روش‌های جدیدی را برای انجام این حملات به کار گرفتند. BLA که قبلاً بیشتر از تاکتیک‌های قدیمی استفاده می‌کرد، از سال 2018 حملات انتحاری را هم به فهرست حملات خود اضافه کرد. اما این گروه که قبلاً سالانه فقط یک یا دو حمله انتحاری انجام می‌داد، در سال 2024 تعداد این حملات را به طرز چشمگیری افزایش داد و به شش مورد رساند.
این تغییر نشان می‌دهد که گروه تروریستی در حال تحول گسترده‌ای است. آنها از جنگ چریکی روستایی به سمت حملات هدفمند در مناطق شهری حرکت کرده‌اند. اکنون تمرکز این گروه بر حمله به مراکز شهری مهم از نظر استراتژیک است که نشان‌دهنده افزایش پیچیدگی عملیاتی آنهاست. نمونه بارز این تغییر، حمله ماه مارس به اداره بندر گوادر بود. بندر گوادر ستون فقرات کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) و نمادی از اهمیت اقتصادی و استراتژیک این کشور است. این حمله که در یکی از امن‌ترین مناطق استان انجام شد، یادآور مسیر خطرناک خشونت در بلوچستان و افزایش توانایی‌های گروه‌های شورشی و تروریستی است.

با وجود پیامدهای جبران ناپذیر حمله مارس به بندر گوادر، BLA  دوباره به PNS Siddique در تربت حمله کرد. روابط عمومی بین‌المللی ارتش پاکستان (ISPR) اعلام کرد که این حمله به دلیل “پاسخ سریع و مؤثر نیروها” خنثی شد و “امنیت و ایمنی پرسنل و دارایی‌ها” را تضمین کرد.

با این حال، این حمله ناکام چند نکته مهم را نشان می‌دهد: اول، شورشیان هر روز ماهرتر می‌شوند و می‌توانند از نقطه ضعف‌های امنیتی به خوبی استفاده کنند. دوم، تعداد نیروهای آنها رو به افزایش است. علاوه بر این، با توجه به تعداد و شدت این حملات، مساله نگران‌کننده  این است که جوانان بلوچ زیادی به گروه‌های مسلح می‌پیوندند.

26 اوت – نقطه عطفی در شورش بلوچستان:

اوج این خشونت در 26 اوت رخ داد، زمانی که BLA دست به سلسله حملات هماهنگ در 11 منطقه زد که مقامات را شوکه کرد و یکی از مرگبارترین روزها در دو دهه شورش را رقم زد. این حملات شامل مسدود کردن بزرگراه‌ها، بمب‌گذاری انتحاری یک زن جوان در یک اردوگاه نظامی در لاس‌بیلا، خرابکاری در خطوط لوله گاز و خطوط راه‌آهن و کشتار 23 مسافرکه عمدتاً از اهالی پنجاب بودند و در مجموع 72 نفر در این حملات کشته شدند.

زمان این حملات نمادین بود و یادآور سالگرد مرگ نواب اکبر خان بگتی در سال 2006 بود که رویدادی است که به عنوان محرک موج کنونی شورش تلقی می‌شود. مقیاس و پیچیدگی حملات در مناطقی مانند لاس‌بیلا و موسی‌خیل در مرز با پنجاب  که قبلاً تحت تأثیر شورش نبودند به همراه مشارکت یک دانشجوی حقوق زن جوان، توانایی‌های عملیاتی نگران‌کننده BLA را برجسته می‌کند.

افزایش استفاده BLA از حملات انتحاری:

افزایش اتکا BLA به حملات انتحاری، تغییر ترسناکی در تاکتیک‌های آن است، بعنوان مثال در کویته ، یک بمب‌گذار انتحاری به ایستگاه راه آهن کویته حمله کرد و بیش از 20 نفر، از جمله 16 پرسنل امنیتی را کشت و بیش از 100 نفر دیگر را زخمی کرد. مورد مشابه دیگری در ماه اکتبراتفاق افتاد؛ یک بمب‌گذاری انتحاری در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی کراچی دو شهروند چینی را کشت و 11 نفر دیگر را زخمی کرد.

به طور سنتی، گروه‌های مسلح بلوچ از حملات در مناطق عمومی پرجمعیت مانند ایستگاه‌های راه آهن و بزرگراه‌ها اجتناب می‌کردند. اما به نظر می‌رسد این محدودیت کاهش یافته است که نشان دهنده تحولی نگران‌کننده در استراتژی آنها است. این حملات همچنین به توانایی BLA در جذب و بسیج نیروی انسانی با وجود سرکوب شدیدتر دولت نسبت به قبل اشاره دارد.

پنجابی‌ها، هدف آسان:

طبق گزارش‌های رسمی، 44 درصد از کل حملات در این استان علیه نیروهای مسلح بوده است، در حالی که بطور باورنکردنی 56 درصد  این حملات به سمت غیرنظامیان بوده است. مهاجران از پنجاب در میان آسیب‌پذیرترین گروه‌ها قرار دارند که به هدف متداولی برای گروه‌های شورشی تبدیل شده‌اند. در هفته دوم آوریل، BLA  حمله‌ای را در منطقه نوشکی انجام داد، تروریست‌ها نه مسافر را از اتوبوس پیاده کردند، کارت شناسایی آنها را بررسی کردند و آنها را در کنار یک جاده متروکه اعدام کردند. قربانیان همگی اهل پنجاب بودند.

در 9 مه، هفت کارگر آرایشگاه در سوربندار در گوادر کشته شدند. این حملات هدفمند، ناامنی غیرنظامیان غیربومی، به‌ویژه کسانی که از پنجاب می آیند و به عنوان نماد حضور دولت و منافع اقتصادی آن در بلوچستان تلقی می‌شوند را نشان میدهد.

این حملات در بلوچستان بخشی از افزایش گسترده‌تر خشونت است که به ایران همسایه نیز سرایت کرده است. در 4 آوریل، افراد مسلح حملات همزمان را علیه چندین مرکز امنیتی و نظامی در شهرهای جنوب شرقی ایران، راسک و چابهار، انجام دادند و 11 پرسنل امنیتی ایران را کشتند. این خشونت فرامرزی نشان‌دهنده پیامدهای منطقه‌ای فزاینده شورش بلوچستان و نشان دهنده ناپایداری فزاینده در امتداد خط گلداسمیت است.

با توجه به این سناریو، ضروری است که دولت تمام تلاش خود را برای جلوگیری از این خشونت قومی انجام دهد. اجازه دادن به ادامه این روند و نادیده گرفتن این معضل، تنها منجر به تشدید بیشتر آن خواهد شد، همانطور که در سایر مناطق کشورنیز مشاهده شده است.

افزایش سرکوب آزادی بیان:

با تشدید خشونت و تلاش نهادهای اجرای قانون برای مهار شورش در بلوچستان، یکی از نگران‌کننده‌ترین تحولات، افزایش سرکوب آزادی بیان و مطبوعات بوده است.

برای اولین بار درطول دهه‌ها، پلیس و مقامات محلی دروازه‌های باشگاه مطبوعات کویته را قفل کردند تا از برگزاری سمیناری توسط اعضای BYC در مورد وضعیت گوادر جلوگیری کنند. این اقدام بی‌سابقه پیامی دلسردکننده در مورد میزان تمایل مقامات برای مهارکردن آزادی بیان ارسال کرد در عین حال، فعالان حقوق بشر به دلیل تلاش‌هایشان برای مقابله با ناپدید شدن‌های اجباری و نقض حقوق بشر، شهرت جهانی پیدا کردند بطوریکه در مه 2024، سامی دین بلوچ اولین دریافت‌کننده پاکستانی جایزه حقوق بشر Front-Line Defenders  شد، افتخاری که توسط این سازمان حقوق بشری مستقر در ایرلند به او اعطا شد. درماه اکتبر نیز مجله تایم دکتر مهرنگ بلوچ را در میان 100 رهبر نوظهور خود نام برد و او را به عنوان صدای فزاینده‌ای برای تغییر شناخت.

با این حال، این به رسمیت شناختن با هزینه شخصی زیادی برای دکتر مهرنگ همراه بود. درماه ژوئن، پلیس در پرونده ای علیه او اعلام جرم کرد و به دلیل اخلال در کار مقامات دولتی، شورش، حمایت از لغو حاکمیت آن و تحریک مردم به شورش در جریان یک رویداد در باشگاه مطبوعات کویته در ماه مه مجرم شناخته شد. مقامات همچنین در ماه اکتبر او را در لیست ممنوعیت پرواز قرار دادند و از سفر او به نیویورک برای شرکت در مراسم گالا تایم برای دریافت جایزه خود جلوگیری کردند. در دسامبر، او توسط بی‌بی‌سی به عنوان یکی از 100 زن الهام‌بخش و تأثیرگذار سال 2024 نامیده شد.

در ژوئیه 2024، BYC  “بحران ملی بلوچ” (Baloch Raaji Muchi) را در شهر ساحلی گوادر برگزار کرد تا آگاهی را در مورد آنچه آنها استثمار منابع بلوچستان و برجسته کردن ادعای نقض حقوق بشر در این منطقه می‌نامند، افزایش دهند.

این اعتراض که هدف آن جلب توجه به این مسائل مهم بود، با سرکوب شدید مقامات استانی مواجه شد و منجر به درگیری بین معترضان و نیروهای امنیتی در گوادر و مستنگ شد.

این ناآرامی‌ها به کشته شدن دست‌کم سه نفر و زخمی شدن چندین نفر دیگر منجر شد. با وجود موانع جاده‌ای که توسط مقامات برای جلوگیری از اعتراضات ایجاد شده بود، صدها معترض از سراسر استان با موفقیت راه خود را به مسیر ساحلی گوادر برای تجمع باز کردند. پیش از آن نیز در مسیر خود به سمت مستنگ، 14 معترض توسط نیروهای امنیتی هدف گلوله قرار گرفتند و زخمی شدند و بدین ترتیب بیش از یک هفته، شهر گوادر عملاً تعطیل بود.

سرکوب معترضانی که میخواستند بطور مسالمت‌آمیز پیامشان را برسانند باعث دلسردی مردم بلوچستان شد. این امر باور روزافزون جوانان را تقویت کرد که خواسته‌های آنها برای تغییر، حتی از طریق روش‌های مسالمت‌آمیز، با خصومت دولت مواجه خواهد شد. این پاسخ خشونت‌آمیز به یک اعتراض مسالمت‌آمیز، تنها این باور را در میان ملی‌گرایان بلوچ تقویت کرد که مقامات گفتگو و مبارزه مسالمت‌آمیز را رد می‌کنند و این امر جوانان ناراضی استان را بیشتر از قبل منزوی کرد.

ظهور رهبران زن جوان:

اما حتی در حالی که دولت تلاش کرده است مخالفان را سرکوب کند، مردان و زنان جوان بیشتری به رسانه‌های اجتماعی روی آورده‌اند و از فناوری‌های ارتباطی مدرن برای تقویت صدای خود استفاده می‌کنند. اکثریت قریب به اتفاق این فعالان، به ویژه زنان، از خانواده‌های طبقه متوسط ​​هستند و سرخوردگی روزافزون خود را نسبت به رهبران سنتی ملی‌گرا ابراز می‌کنند و آنها را به عدم رسیدگی به نگرانی‌های فوری جامعه خود متهم می‌کنند.

یکی از نمونه‌های بارز این تغییر، دکتر شاله بلوچ است که صدای نوظهوری در عرصه فعالیت‌های اجتماعی بلوچستان محسوب می‌شود.

دکتر شاله با مدرک پزشکی خود، زنان را تحت پرچم انجمن زنان بلوچ بسیج کرده است و تمرکزش بر برخی از مناطق بسیار محروم مانند آوران و ماند قرار داده است که اغلب در سایه سیاست‌های شهری بلوچستان قرار می‌گیرند. دکتر شاله که دوران کودکی خود را در یک روستای کوچک، دورافتاده و محروم در منطقه کهچ و در دوره ای از شدت گرفتن فعالیت‌های شبه نظامی سپری کرده است، فعالیت‌های اجتماعی خود را با انگیزه‌ای عمیق و شخصی بر اساس تجربیات شخصی خود از سرکوب و بی‌توجهی دولت انجام می‌دهد. او پیروان جوان زیادی به ویژه از زنان مناطق حاشیه‌ای دارد.

دکتر شاله می‌گوید: «سیاست و کنشگری بلوچستان مدت‌هاست که در مناطق شهری متمرکز بوده است. مأموریت من این است که مناطق حاشیه‌ای را در کانون توجه قرار دهم.» فعالانی مانند دکتر شاله، دکتر مهرنگ و سامی اکنون قدرت بسیج هزاران نفر برای اعتراضات و تحصن‌ها را در عرض چند ساعت دارند که نشان دهنده نفوذ آنها و اعتماد روزافزون مردم به جنبش‌های تحت رهبری زنان است.

صدیق بلوچ، فعال جوان اهل کویته می‌گوید: “خلاء سیاسی بزرگی وجود داشته است و توده‌ها از احزاب ملی‌گرای سنتی که تنها از مناقشه بلوچستان سود برده‌اند، ناامید شده‌اند. جنبش‌هایی مانند کمیته یکپارچگی بلوچستان (BYC) و انجمن زنان بلوچ که توسط زنان جوان رهبری می‌شوند، این شکاف را پر می‌کنند. به آنها اعتماد می‌شود زیرا آنها زن هستند، جوان هستند و اکثریت آنها خود قربانی هستند که این مسئولیت عظیمی را بر دوش آنها می‌گذارد.”

ظهور رهبران زن مانند دکتر شاله بلوچ و دکتر مهرنگ، لحظه‌ای تحول‌آفرین در چشم‌انداز سیاسی بلوچستان است، زیرا نسل جدیدی از زنان فعال تحصیلکرده و طبقه متوسط ​​از مناطق حاشیه‌ای تلاش می‌کنند تا روایت را تغییر دهند و به محروم‌ترین جوامع منطقه اجازه سخن گفتن و گاها فریاد زدن بدهند.

چالش‌ها و فرصت‌ها در سال 2025 برای بلوچستان:

بنابراین، سال 2025 در بلوچستان به تعامل اسلام‌آباد با فعالان جوان و تحصیلکرده این استان بستگی دارد.

چالش برای دولت این است که حتی در حالی که سرکوب شورشیان و تمرکز بر اقدامات ضدتروریسم را در پیش می‌گیرد، باید این کار را بدون ایجاد فاصله بیشتر با جوانان انجام دهد. فراهم کردن فضای گفتگو با گروه‌هایی مانند BYC و انجمن زنان بلوچ، در کنار رسیدگی به شکایات دیرینه، می‌تواند این جنبش‌های مردمی را به عوامل صلح تبدیل کند.

روند اتفاقات منطقه‌ای نیز مسیر حرکت استان بلوچستان را شکل خواهد داد که با مرزهای نفوذ پذیر خود، ثبات بلوچستان تا حدودی به روابط پاکستان با افغانستان و ایران نیز گره خورده است که هر دو می‌توانند بر شبه‌نظامی‌گری فرامرزی و شبکه‌های شورشی تأثیر بگذارند.

علاوه بر این، بلندپروازی‌های اقتصادی مرتبط با کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) در معرض خطر هستند زیرا خشونت علیه اتباع چینی همچنان در حال افزایش است.آمار تلفات حاکی از آن است که از سال 2021 تا به امروز  20 شهروند چینی کشته و 34 نفر زخمی شدند که نشان دهنده آسیب پذیری این سرمایه‌گذاری‌ها در خلال ناآرامی‌های مداوم منطقه است.

برای جوانان بلوچ، بی‌تفاوتی آشکار دولت نسبت به کنشگری آنها همراه با مسائل سیاسی داخلی پاکستان هم چالش‌ها و هم فرصت‌هایی را ایجاد می‌کند. علاوه بر این، دغدغه اسلام‌آباد در مورد بحران‌های سیاسی در پنجاب و مبارزات قدرت بین PTI و دستگاه حاکمه،مسائل بلوچستان را در حاشیه اولویت‌های ملی قرار داده است.

بنابراین، تعامل بین کنشگری محلی، سیاست‌های دولتی و ژئوپلیتیک منطقه‌ای در نهایت تعیین می‌کند که آیا بلوچستان در سال 2025 به سمت ثبات بیشتری حرکت میکند یا در درگیری عمیق‌تری فرو میرود.

متاسفانه ما در اندیشکده اقبال سال ۲۰۲۵ را سالی بسیار پر چالش هم برای دولت پاکستان و هم دولت ایران در خصوص موضوع مهم و استراتژیک بلوچستان میدانیم و امیدواریم مسئولین دو کشور کمی سنجیده تر و بلند مدت تر به موضوع بلوچستان بیندیشند.

مقالات پیشنهادی:

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *