جدیدترین دور از خصومتها بین هند و پاکستان، در نتیجه تلاش های مداوم دیپلماتیک از سوی آمریکا و کشورهای دوست برای توقف آنچه که خطر تبدیل شدن به یک درگیری فاجعهبار بین دو همسایه مسلح به سلاح هستهای را داشت پس از چهار روز جنگ هوایی پایان یافت.
پاکستان پس از کسب یک پیروزی حسابشده با انکار قاطعانه برتری نظامی هند با آتشبس موافقت کرد.
این بحران در پی حمله ۲۲ آوریل در پهاگام آغاز شد زمانی که هند به سرعت و بدون ارائه هر نوع مدرک شبهنظامیان مستقر در پاکستان را مقصر آن دانست و به دنبال آن درخواست اسلامآباد برای تحقیقات بیطرفانه را نادیده گرفت. در عوض دهلی نو با راهاندازی حملات موشکی و پهپادی به خاک پاکستان از ۷ مه، تنشها را افزایش داد. شدیدترین درگیری ها اواخر شب ۹ و سحرگاه۱۰ مه زمانی که نیروهای هندی تأسیسات نظامی پاکستان را هدف قرار دادند و با واکنش سریع و قاطع پاکستان روبرو شدند در تاریخ پرتنش جنوب اسیا در هفت دهه اخیر رقم خورد.
واکنش نظامی پاکستان در طول کل بحران، سنجیده و قاطع بود. ارتش پاکستان در 7 می در تلافی عملیات سیندور هند، پنج جت هندی از جمله جنگنده رافال پیشرفته را با استفاده از جنگندههای J-10C و موشکهای PL-15E ساخت چین سرنگون کرد. بدین نحو ضربهای غیرقابل انکار به ادعاهای برتری هوایی هند وارد آورد. سپس در 10 می، در اقدامی نادر و حسابشده، سیستمهای موشکی S-400 هند را با استفاده از موشکهای مافوق صوت شلیکشده از هواپیماهای JF-17 نابود کرد. پاکستان با این دستاوردهای نظامی پیامی واضح به سراسر جهان ارسال کرد و هند را مجبور کرد که با درخواست آتش بس موافقت کند.
محمد فیصل، تحلیلگر تحقیقات جنوب آسیا در دانشگاه فناوری سیدنی گفت: درگیری این هفته هند و پاکستان نقطه عطفی را رقم زده است چرا که سلاحهای متعارف مدرن نوع نبرد را تغییر داده است. جاهطلبیهای هند برای تسلط بر منطقه جنوب آسیا زیر بار این شکستها فرو ریخت. رافائل و اس-۴۰۰ که نمادهایی از قدرت دفاعی هند محسوب می شدند باعث شد که آنها به این اشتباه محاسباتی خود پی ببرند و بفهمند که بدون داشتن ارتشی هماهنگ و قوی، فن آوری های نظامی در جنگ تمام عیار کاربرد چندانی نخواهد داشت. جنگ چهار روزه نه تنها باعث حفظ بازدارندگی در منطقه شد بلکه برتری نظامی پاکستان به اثبات رسید.
ژنرال ناصر جنجوعه، مشاور سابق امنیت ملی پاکستان نیز میگوید: پاکستان بار دیگر با موفقیت بازدارندگی، ثبات و تعادل را در منطقه برقرار کرد. از نظر دیپلماسی نیز ورق برگشت. با نزدیک شدن به اوج درگیری، ایالات متحده مداخله کرد البته نه از روی طرفداری از یک طرف، بلکه از روی نگرانی عواقب این جنگ. این مداخله با هدف جلوگیری از فرسایش جدی و خطر تخریب نظامی عمیقتر نیروی هوایی هند صورت گرفت.
دیپلماسی مارک روبیو، وزیر امور خارجه، رهبران هر دو کشور متخاصم از جمله ژنرال عاصم منیر؛ فرمانده ارتش پاکستان را به مذاکره واداشت. نکته مهم این است که توافق حاصله فقط در مورد توقف خصومتها نبود؛ بلکه شامل درخواست دیرینه پاکستان نیز میشد مبنی بر اینکه مذاکرات آینده در یک مکان بیطرف برگزار شود.
همزمان بیانیه خویشتنداری از سوی گروه هفت در 10 مه به ویژه با اجتناب از هرگونه سرزنش پاکستان و در عوض ترغیب به گفتگو و کاهش تنش در جنوب آسیا، یک پیروزی دیپلماتیک برای اسلامآباد بود. روایت هند مبنی بر اینکه علیه تروریسم اقدام کرده است نتوانست توجهها را به خود جلب کند.
پاکستان در طول این مدت با خویشتنداری در برابر تحریکات هند، طبق ماده 51 منشور سازمان ملل دفاع مشروع را برای خود حفظ کرد.با این حال، چالشها همچنان پابرجا هستند. آتشبس همچنان شکننده است زیرا که پس از اجرای آتش بس در ساعت 16:30 روز شنبه گزارشهایی از نقض آن در مکانهای مختلف منتشر شد. با وجود اعلام آتش بس گزارش های منتشر شده به نقل از مسئولان بلند پایه هند حکایت از ادامه لغو پیمان تقسیم اب رودخانه ها است.
جلیل عباس جیلانی؛ وزیر امور خارجه سابق پاکستان گفت: هند باید تهدیدات خود را متوقف کند و از بحران آفرینی با هدف انحراف افکار عمومی در این کشور از مسائل و مشکلات داخلی به شدت پرهیز کند و وارد گفتگوی معنادار با پاکستان شود. باید یک کانال ارتباطی پشت پرده برای زمینه سازی مذاکرات بین دو طرف ایجاد شود.در قدم اول هند باید تعلیق پیمان آبهای ایندوس را لغو کند تا به یک نگرانی کلیدی پاکستان رسیدگی شود.
امنیت پایدار در منطقه مستلزم نشان دادن حسن نیت از سوی دو طرف است. امتناع مداوم هند از تعامل معنادار در مورد جامو و کشمیر، چرخه خشونت و بیثباتی را در منطقه تداوم میبخشد.