هنگامی که ببرهای عمران خان ( طرفداران دو آتشه ی عمران خان ) بعد از دستگیری او در ۹ می ماه سال جاری، به مراکز نظامی پاکستان حمله کردند، برخی از مفسرین بلاخص خارج نشینان پاکستان اعلام کردند که انقلاب مردم در پاکستان شروع شده و سران ارتش باید به دنبال راه فرار بگردند وگرنه در خیابانها به دست مردم و طرفداران عمران خان مجازات خواهند شد.
بعد از به آتش کشیدن خانه ی جناح، یا همان محل اقامت فرمانده ارتش در لاهور، بسیاری از مردم پاکستان و حتی مقامات سیاسی کشورهای دیگر، انتظار داشتند تا ارتش پاکستان با شلیک به معترضان آنها را متفرق نماید.
اما در کمال ناباوری، هیچ یک از فرماندهان ارتش دستور حمله صادر نکرد، و حتی فرمانده ارتش در لاهور، با کمال شجاعت بدون اینکه گلوله ای شلیک کند، شاهد تاراج خانه خود و به آتش کشیدن آن بود.
ارتش پاکستان به خوبی میدانست افرادی که چنین اعمال خشونت آمیزی انجام میدهند کمتر از واقعیت های زمینی در پاکستان با خبر هستند و تحت تاثیر شبکه های اجتماعی و مهمتر از آن کم سوادی و فهم ناقص خود باعث بحرانی تر شدن اوضاع سیاسی، نظامی و اقتصادی در پاکستان میگردند.
به همین جهت با خویشتن داری تلاش کرد تا این افراد کم ظرفیت و کم سواد را به شهدای سیاسی پاکستان تبدیل ننماید.
اما تنها چند روز پس از این حوادث با استفاده از سازمان قدرتمند اطلاعاتی خود تقریبا تمام آنها را شناسایی و یکی پس از دیگری در حال بازداشت است.
به گفته ی آقای عمران ۷۵۰۰ نفر از طرفداران عمران خان و حزب انصاف تا به امروز دستگیر شده اند!
این ۷۵۰۰ نفر همان ببرهایی هستند که با یک ایما و اشاره عمران خان حاضر بودند جان خود را نیز برای او تقدیم نمایند.
اما بعد از دستگیری و اعتراف، بسیاری از آنان ضمن اظهار پیشمانی از کارهای خود، کتبا تعهد نموده اند که دیگر چنین نخواهند کرد و بسیاری دیگر نیز قرار است در دادگاه های نظامی محاکمه گردند.
در واقع ارتش پاکستان به جای آتش گشودن بر روی معترضین با سعه ی صدر توانست ضمن فرونشاندن آتش آشوب در پاکستان ، از تکرار آن در آینده نیز جلوگیری نماید.
به نظر میرسد آقای عمران خان اگر هزار بار دیگر هم سخنرانی نماید، دیگر ببرهای او به خیابانها نخواهند آمد و بعد از دیدن چهره ی حقیقی شیر، جرات عرض اندام نخواهند کرد.
اما باید اعتراف نمود که آقای عمران خان در پیشبرد اهداف خود بسیار زیرکانه و در عین حال هوشیارانه عمل نموده است.
شناخت دقیق و بهره برداری درست از شبکه های اجتماعی در کشوری که اکثر مردم دارای تلفن همراه بوده و به اینترنت های پر سرعت موبایل دسترسی دارند ، یکی از ویژگی های منحصر به فرد آقای عمران خان و تیم حزب انصاف است.
در تمام طول دستگیری عمران خان ، صدها شبکه ی یوتیوب و اینستگرام و فیس بوک ۲۴ ساعته آخرین خبرها از وضعیت آقای عمران خان، محل نگه داری، مسئول نگه داری، شماره پلاک خودرویی که با آن عمران خان جا به جا شده است ، آمپولی که به او تزریق شده و حتی درجه ی تب عمران خان ر در کنار اعتراضات مردمی به صورت بر خط گزارش میدادند و باعث شدند تا یک موج بزرگ در پاکستان به جریان بیفتد.
یکی دیگر از موفقیت های آقای عمران خان ایجاد شکاف در میان فرماندهان ارتش و قضات پاکستان است. شکافی که تا به امروز در پاکستان سابقه نداشته و همین شکاف میان این دو سازمان قدرتمند پاکستان باعث شده تا عمران خان بتواند با قدرت علیه حکومت و حاکمیت پاکستان مقاومت کند.
نکته ی جالب دیگر در روش های مبارزه ی آقای عمران خان ، پیش قدم شدن زنان قدرتمند در پاکستان است.
بر اساس گزارش ارتش پاکستان، در حال حاضر نام ۳۲۵ زن در لیست تحت تعقیب ارتش پاکستان قرار گرفته است.
این ۳۲۵ خانم در اغتشاشات ۹ می در پاکستان حضور فعال داشته و با ضبط و منتشر کردن ویدیو از خود از مردم پاکستان خواسته بودند که در این اعتراضات علیه ارتش شرکت نمایند.
این خانم ها اکثرا از زنان قدرتمند پاکستان هستند که یا دختر و خواهر و همسر ژنرال های ارتش پاکستان ( اکثرا باز نشسته ) بوده اند، یا از زنان کارآفرین و صاحب ثروت در پاکستان بوده اند.
یکی از زنان تحت تعقیب ارتش پاکستان که به نظر میرسد تا چند روز آینده دستگیر گردد خانم خدیجه شاه است.
خانم خدیجه شاه ، دختر آقای سلمان شاه، وزیر سابق اقتصاد کشور پاکستان و نیز مشاور اقتصادی دولت آقای عمران خان است .خانم خدیجه شاه از کارآفرینان موفق پاکستان و صاحب برند پوشاک اعلان است.
به گزارش ارتش پاکستان، خانم خدیجه شاه به همراه چند تن از دوستانش در حادثه حمله به منزل ژنرال ارتش پاکستان در لاهور مشارکت فعال داشته و از رهبران زنان معترض به ارتش است.
با توجه به دستگیری بسیاری از همسران و دختران افراد سرمایه دار و نیز دختران و همسران با نفوذ فرماندهان سابق ارتش در پاکستان به نظر میرسد ، ارتش پاکستان تصمیم گرفته تا مواضع منعطف و نرم خود را کنار گذاشته و از سیاست چماق به جای هویج استفاده نماید.
به شخصه با این سیاست در شرایط فعلی پاکستان بسیار موافقم.
چرا که امروز پاکستان بیش از هر زمان دیگری نیاز به حضور مقتدرانه ارتش در صحنه داخلی دارد.
حملات انتحاری و ترورهای مختلف در پاکستان که اکثرا توسط تحریک طالبان پاکستان ( تی تی پی) در حال انجام است به اوج خود رسیده و این گروه تروریستی اعلام نموده ۱۸ نفر از سیاستمداران پاکستان را در لیست اهداف خود ثبت کرده و از هیچ فرصتی برای از بین بردن آنان دریغ نخواهد کرد.
حمله انتحاری به آقای سراج الحق در منطقه ژوب بلوچستان و نیز حمله به نیروهای نظامی در حال گشت زنی در این استان جدیدترین حملات این گروه تروریستی است.
در شرایط کنونی پاکستان، تمام سیاستمداران و بازیگران این کشور میبایست با کنار گذاشتن اختلافات بر روی حل بحران اقتصادی و امنیتی خود متمرکز گردند. اگر امنیت و اقتصاد پاکستان بیش از این دچار بحران گردد، بعید است که بتوان کار خاصی برای بقای یکپارچگی آن انجام داد.
امیدوارم قبل از اینکه خیلی دیر شود، خسروان پاکستان صلاح مملکت خود را تشخیص داده و با تسامح و انعطاف پذیری همیشگی خود پاکستان را از این گردنه ی خطرناک به سلامت عبور دهند.
ببر قدرتمند است اما نهایتا شیر سلطان جنگل است (قسمت اول) ←
