سیاست دفاع شخصی

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق در تاریخ ۱ آوریل که منجر به کشته شدن فرماندهان ارشد نظامی ایران شد، نقض آشکار و بی سابقه حقوق بین الملل بود. این حمله ای مسلحانه به هر دو کشور سوریه و ایران بود که حاکمیت و تمامیت ارضی آنها را بر اساس بند(۴) ماده ۲منشور سازمان ملل متحد نقض کرده است.

بر اساس عرف حقوق بین الملل و همچنین ماده ۲۲ کنوانسیون ۱۹۶۱ وین در مورد روابط دیپلماتیک و ماده ۳۱ کنوانسیون ۱۹۶۳ وین در مورد روابط کنسولی، ماموریت های دیپلماتیک و اماکن کنسولی به طور ویژه از تعرض مصون هستند. هر دو کنوانسیونی که اسرائیل هم عضو آن است. ماموریت های دیپلماتیک قلمرو حاکمیت کشور فرستنده تلقی می شوند و از این رو، حمله مسلحانه اسرائیل به همان اندازه که در خاک سوریه بوده، از نظر فنی در خاک ایران نیز انجام شده است.
دادگاه بین المللی دادگستری (دیوان بین المللی دادگستری) بر لزوم عدم تعرض به اماکن دیپلماتیک در تمامی شرایط، از جمله در طول درگیری های مسلحانه بین المللی یا غیر بین المللی، تأکید کرده است. در پرونده مهم دیوان بین المللی دادگستری با عنوان «در خصوص کارکنان دیپلماتیک و کنسولی ایالات متحده در تهران» (۱۹۸۰)، زمانی که دانشجویان مسلح ایرانی به سفارت آمریکا در تهران حمله کرده و آن را تصرف کردند، دیوان بین المللی دادگستری ایران را در مورد نقض قوانین روابط دیپلماتیک و کنسولی مجرم شناخت و به‌طور ضمنی، خواستار بازگرداندن سفارت آمریکا در تهران به مالکیت آمریکا شد. اخیراً، در ۱۱ آوریل، مکزیک شکایتی را علیه اکوادور در دیوان بین المللی دادگستری مطرح کرد و خواستار اخراج اکوادور از سازمان ملل متحد شد. چرا که پلیس اکوادور بدون رضایت مکزیک به سفارت این کشور حمله کرده و معاون سابق رئیس جمهور اکوادور، خورخه گلاس، که از سوی مکزیک پناهندگی سیاسی دریافت کرده و در سفارت این کشور در کیتو پناهنده بود،را دستگیر کرد.

ایران با استناد به حق ذاتی دفاع از خود که در ماده ۵۱ منشور ملل متحد ذکر شده است، ۱۳ روز پس از حمله، با بیش از ۳۰۰ پهپاد و موشک به اسرائیل حمله کرد. این حمله نه تنها به دلیل حمله به اماکن دیپلماتیک ایران بلکه به دلیل آنچه «تهاجمات نظامی مکرر» توصیف می کند، صورت گرفت. (به دنبال این حمله، حمله مشکوک اسرائیل به اصفهان رخ داد.) ماده ۵۱ اعلام می کند: «هیچ چیز در این منشور، حق ذاتی دفاع از خود، فردی یا جمعی، را در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو سازمان ملل متحد، تا زمانی که شورای امنیت سازمان ملل متحد اقدامات لازم را برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی به عمل آورد، مخدوش نخواهد کرد. »

بر اساس عرف حقوق بین الملل، اقدام به دفاع از خود باید ضروری و متناسب باشد. همانطور که دانیل وبستر، وزیر خارجه آمریکا در قرن نوزدهم در حادثه کارولین اشاره کرد، ضرورتِ دفاع از خود باید “لحظه‌ای، قاطع، بدون هیچ تاملی برای انتخاب روش و یا وسیله” باشد.

با این حال، تعریف “پاسخ آنی” بر اساس رویه کشورهای مختلف شکل گرفته و می تواند فراتر از چند روز یا حتی چند هفته پس از حمله اولیه باشد. به عنوان مثال، پس از حملات ۱۱ سپتامبر، ایالات متحده در تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد و به طور رسمی به سازمان ملل متحد اطلاع داد که به حق دفاع از خود استناد می کند. این اقدام توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد پاسخی به موقع تلقی شد.
ایران حملات تلافی جویانه خود را انجام داد تا در مقابل مردم ایران ضعیف به نظر نرسد.
تقریباً تمام موشک‌ها و پهپادهایی را که توسط ایران به سمت اسرائیل شلیک شد، توسط سیستم‌های دفاعی اسرائیل، آمریکا، انگلیس، فرانسه و اردن رهگیری شدند. این رهگیری منجر به هیچ تلفاتی نگردید و آسیب کمی نیز به تأسیسات نظامی اسرائیل وارد شد.

برای بسیاری، تناقض آشکار در عدم توانایی غرب برای رهگیری حتی یک موشک یا پهپاد اسرائیلی که به سمت فلسطین شلیک شده بود (بسیاری از این موشک‌ها و پهپادها توسط خود غرب تأمین شده‌اند) با وجود توانایی‌های دفاعی ثابت‌شده‌شان، کاملاً مشهود است. علیرغم شعارهای غرب در مورد حمایت از حقوق بشر و قوانین بین‌المللی، همچنان به حمایت اخلاقی و مادی از اسرائیل در سرکوب فلسطینیان ادامه می‌دهد.

ایران ادعا می کند که قبل از شروع حمله، آمریکا را در جریان قرار داده است و گفته است که حمله به گونه ای انجام می شود که از تحریک پاسخ اسرائیل جلوگیری کند. ایران پس از حمله اعلام کرد که پاسخ مسلحانه آن به پایان رسیده و به دنبال تشدید بیشتر درگیری نیست، که نشان می دهد حمله تا حد زیادی نمادین بوده و اهداف آن عمدتاً سیاسی بوده است.

به نظر می رسد ایران در حال جلب رضایت افکار عمومی داخلی خود است. با توجه به چالش های داخلی که رژیم با آنها روبرو بوده است، از جمله ناآرامی های داخلی ناشی از فروپاشی اقتصادی و سرکوب سیاسی، می توان گفت که حملات تلافی جویانه ایران تلاشی برای ضعیف جلوه ندادن در برابر مردم ایران بوده است.

ایران همچنین بر تسلط منطقه ای تمرکز دارد و نفوذ خود را در سوریه، یمن، لبنان و عراق تثبیت کرده است. با توجه به ناتوانی رژیم های خودکامه قدرتمند اما شکننده عربستان سعودی، مصر، اردن و امارات متحده عربی برای میانجی گری معنادار در نسل کشی فلسطین یا اقدام قانونی علیه اسرائیل، همانطور که آفریقای جنوبی و ایرلند به طور قابل تحسینی علیه اسرائیل به جرم نسل کشی در دیوان بین‌المللی دادگستری و نیکاراگوئه علیه آلمان به دلیل همدستی در نسل کشی اسرائیل شکایت کرده‌اند، ایران نیزاین را فرصتی برای اعمال نفوذ بر مردم کشورهای رقیب خاورمیانه و تحکیم بیشتر تسلط خود می بیند.

با این حال، یک نکته مثبت از این ماجرا این است که کشورهای اروپایی مترقی مانند اسپانیا و ایرلند از آن زمان به بعد در دفاع از به رسمیت شناختن رسمی فلسطین به عنوان طرف متعهد در سازمان ملل متحد فعال تر شده اند و حمایت عمومی در آمریکا، به ویژه در میان جوانان آمریکایی، به سمت فلسطینیان گرایش پیدا کرده است.

با این حال، بزرگترین چالش پیش روی «نظم جهانی مبتنی بر قواعد» معاصر، ناتوانی آشکار شورای امنیت سازمان ملل متحد در حفظ صلح و امنیت بین المللی است که وظیفه و مسئولیت اصلی آن تحت منشور سازمان ملل متحد است. تا به امروز، هیچ قطعنامه الزام آوری از طرف شورای امنیت، تحت فصل ۷ در رابطه با اقدامات اسرائیل علیه فلسطین صادر نشده است، که این قطعنامه با تحریم ها و اختیارات اجرایی لازم برای جلوگیری از ادامه اقدامات نسل کشی اسرائیل علیه فلسطینیان همراه خواهد بود.

در صورت بررسی استفاده از زور توسط اسرائیل یا ایران در شورای امنیت در آینده نزدیک، به احتمال زیاد ایالات متحده، انگلستان و فرانسه به مانند گذشته، حق وتو علیه هر گونه قطعنامه فصل ۷ علیه اسرائیل را اعمال خواهند کرد، در حالی که انتظار می رود روسیه و چین نیز به ویژه پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق یا پاسخ ایران، قطعنامه های مشابه علیه ایران را وتو کنند.

با گسترش سلاح‌های پیشرفته، از جمله سلاح‌های هسته‌ای که هم اکنون در اختیار اسرائیل و به طور بالقوه ایران است، جنگ‌های نیابتی در منطقه به رویارویی‌های نظامی مستقیم بین کشورهای منطقه تبدیل می‌شود. این روند نشان‌دهنده یک تغییر نگران‌کننده در حفظ صلح و امنیت جهانی است، به‌ویژه برای مردم فلسطین که حق مسلم حاکمیت و حق تعیین سرنوشت دارند.

نوشته های مرتبط:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *