قرنهاست که زنان در جنوب آسیا برای حقوق خود میجنگند، چه با مقاومت در برابر استعمار بریتانیا و چه با شرکت در مبارزه برای داشتن یک کشور مستقل. زنان همیشه تمام تلاش خود را کردهاند ولی با وجود تمام تلاشها و دستاوردهای بیشمارشان، کتابهای تاریخ مرجع، اغلب جنبشهای زنان را نادیده میگیرند و آنها را صرفاً به عنوان یک موضوع فرعی در نظر میگیرند.
به مناسبت روز جهانی زن، تاریخچه جنبشهای مهمی که توسط زنان در پاکستان رهبری شدهاند را بررسی میکنیم. این جنبشها باعث شدهاند که زنان در این کشور بتوانند تحصیل کنند، سر کار بروند و هرسال در راهپیمایی “Aurat March ” شرکت کنند.
(پ.ن. : عورت مارچ (Aurat March) یک راهپیمایی سالانه است که در شهرهای مختلف پاکستان به مناسبت روز جهانی زن در8 مارس برگزار میشود. این راهپیمایی توسط فعالان حقوق زنان و سازمانهای فمینیستی سازماندهی میشود و هدف آن افزایش آگاهی در مورد حقوق زنان و مبارزه با نابرابریهای جنسیتی است . عورت مارچ یعنی تظاهرات زنان )
مبارزه جنسیتی تا به امروز ادامه دارد بطوریکه آدری لورد، نویسنده بزرگ، فمینیست و فعال حقوق مدنی، میگوید: “من آزاد نیستم تا زمانی که حتی یک زن آزاد نباشد، اگرچه نوع غل وزنجیرهای او با زنجیرهای من بسیار متفاوت باشد.”
سالهای منتهی به تشکیل پاکستان
پیش از تشکیل پاکستان، جریانهای غالب درگیری در شبه قاره هند بر بیرون راندن قدرتهای استعماری از هند و کسب استقلال متمرکز بود. برای جمعیت طرفدار مسلم لیگ مهم بود که تصمیمی در مورد یک کشور-ملت جداگانه متشکل از استانها و مناطق با اکثریت مسلمان گرفته شود. در طرف دیگر، اتحادگرایان بودند که موافق بودند که حاکمان استعماری باید هند را ترک کنند، اما هند باید به عنوان یک کشور واحد باقی بماند.
در این میان، یکی از اولین جنبشهای ملیگرایانه ظهور کرد که در آن زنان نقش حیاتی در ایجاد کشور مستقل پاکستان ایفا کردند.
رهبران زن مسلم لیگ در مارس 1947 از زندان پنجاب آزاد شدند.
در سالهای 1946-1947 شاهد حضور گسترده زنان در تظاهرات طرفدار مسلم لیگ علیه دولتهای اتحادگرا، مانند دولت مالک خضر حیات تیوانا، بودیم. تیوانا آخرین نخستوزیر پنجاب قبل از تقسیم بود.
زنان زیادی در جنبشهای ضد خضر شرکت کردند. به طور مشابه، بسیج زنان در تظاهرات علیه وزارت کنگره خان صاحب در مرز شمال غربی (که اکنون خیبر پختونخوا نامیده میشود) باعث شد تا فرماندار بریتانیایی این استان با دیدن جمعیت زنان برقعپوش اعلام کند که “پاکستان ساخته شده است”.
پاکستان متولد شد
در سال 1947، زمانی که پاکستان به وجود آمد، این کشور تازه تأسیس با یکی از بزرگترین بحرانهای پناهندگی در جهان مواجه شد. برآوردها نشان میدهد که پس از تقسیم، بیش از 10 میلیون نفر آواره شدند.
فاطمه جناح به همراه برادرش، محمدعلی جناح.
فاطمه جناح “کمیته امداد زنان” (WRF) را تأسیس کرد که به پناهندگانی که وارد پاکستان میشدند، کمک میکرد. دو سال بعد، در سال 1949، این کمیته تحت رهبری بیگم رعنا لیاقت علی خان به عنوان بنیانگذار، به “انجمن زنان سراسر پاکستان” (APWA) تبدیل شد.
نقش زنان در سالهای اولیه پاکستان
تمرکز APWA بر رفاه اجتماعی زنان، از جمله آموزش دختران، بهداشت و ایجاد فرصتهای درآمدزایی بود .APWA به عنوان یک سازمان غیرسیاسی، با دولتهای غیرنظامی و نظامی برای دستیابی به اهداف خود، مانند ساخت مدارس، کالجها و مراکز بهداشتی برای زنان، همکاری میکرد.
بیگم رعنا لیاقت علی خان.
در دوران اوج APWA، فرمان قوانین خانواده مسلمانان (MFLO) در سال 1961 تصویب شد. این اولین قانونی بود که محدودیتهایی را برای حق مردان در طلاق همسرانشان تعیین کرد و به زنان اجازه داد حضانت و نگهداری فرزندان را بر عهده بگیرند
خاور ممتاز، رئیس سابق کمیسیون ملی وضعیت زنان (NCSW)، میگوید: «فرمان قوانین خانواده مسلمانان (MFLO) بهطور ناگهانی به وجود نیامد. زنان، تحت پرچم جبهه متحد حقوق زنان که شامل اعضای APWA نیز میشد، در اعتراض به ازدواج دوم محمدعلی بوگرا، نخستوزیر وقت، به خیابانها آمدند. آنها خواستار تدوین قوانین خانواده و ممنوعیت یا حداقل محدودیت ازدواج دوم شدند. این امر منجر به تشکیل کمیسیونی به ریاست قاضی میاں عبدالرشید شد که پیشنویس MFLO را تهیه کرد.
در طول دهههای 60 و 70 میلادی، قوانین و سیاستهای بیشتری، هرچند پراکنده و تدریجی به وجود آمدند اما پیشرفتهای خوبی حاصل شد. قانون اساسی 1973، که به اتفاق آرا توسط پارلمان پذیرفته شد، اعلام کرد که زنان در برابر قانون با مردان برابر هستند. این امر دروازهها را برای ورود زنان به خدمات کشوری و پیوستن به بخشهای دولتی و خصوصی نیروی کار باز کرد.
ورود ژنرال ضیاءالحق به صحنه سیاسی پاکستان
تمام پیشرفتهای نسبی که بدست آمده بود، در دوران حکومت نظامی ژنرال ضیاءالحق متوقف شد. بهطور ناگهانی، به گویندگان و مجریان زن دستور داده شد که با پوشاندن سر و لباس آستینبلند کامل در تلویزیون ظاهر شوند. این دیکتاتور سیاستهای تبعیضآمیز بسیاری را با پوشش اخلاق، ترویج کرد. در سال 1979، قوانین حدود در جریان کمپین “اسلامیسازی” او تصویب شد.
به عنوان بخشی از این قوانین، ماهیت جرم زنا (رابطه جنسی خارج از ازدواج) از جرم علیه شوهر به جرم علیه دولت تغییر یافت. همچنین تجاوز جنسی با زنا در هم آمیخته شد و در نتیجه به طور سیستماتیک قربانیان زن تجاوز جنسی مورد ظلم و ستم قرار گرفتند.
پیامدهای این قانون سختگیرانه دو سال بعد در پرونده فهمیده و الله بخش در مقابل دولت آشکار شد. یک زوج که با رضایت خود ازدواج کرده بودند، تحت قوانین حدود به دلیل زنا توسط دادگاه محکوم شدند، زیرا پدر فهمیده پرونده آدمربایی را علیه الله بخش مطرح کرده بود. این زوج باید به دلیل عدم ثبت نکاحنامه خود در شورای اتحادیه جریمه میشدند، اما در عوض، به آدمربایی و زنا محکوم شدند. الله بخش به سنگسار محکوم شد و فهمیده، که در آن زمان سن کمی داشت، به 100 ضربه شلاق در ملاء عام محکوم شد.
پیام این پرونده ساده بود: اگر زنی تصمیم میگرفت با انتخاب خود ازدواج کند، میتوانست توسط خانواده و دولت بر اساس قانون مجازات شود.
حق گرفتنی است، دادنی نیست
در همین زمان بود که “جبهه اقدام زنان” (WAF) یا “خواتین محاذ عمل” ظهور کرد. این گروه با جمعی از زنان کراچی آغاز به کار کرد که موفق شدند 7000 امضا برای رد این پرونده جمعآوری کنند. اعتراضات آنها، همراه با اعتراضات سایر گروههای زنان، مؤثر واقع شد و این زوج پس از تجدید نظر، تبرئه شدند.
زهره یوسف، رئیس سابق کمیسیون حقوق بشر پاکستان (HRCP)در مصاحبه ای تعریف کرد که چگونه جبهه اقدام زنان (WAF) یا “خواتین محاذ عمل” در 16 سپتامبر 1981 در خانه آبان مارکر، یکی از بنیانگذاران سازمان “شرکت گاه”، تشکیل شد. این اتفاق زمانی افتاد که خبر محکومیت آن زوج به آنها رسید. «حدود 25 تا 30 زن در اولین جلسه حضور داشتند. شور و اشتیاق زیادی وجود داشت، همه عصبانی بودند و مصمم بودیم کاری انجام دهیم. «
انیس هارون، عضو کمیسیون ملی حقوق بشر و رئیس سابق کمیسیون وضعیت زنان (NCSW) گفت: «برخلاف زنان مسنتر انجمن زنان سراسر پاکستان (APWA)، برای ما مسئله فقط رفاه نبود، بلکه حقوق بود. ما معتقد بودیم تا زمانی که ساختار جامعه تغییر نکند، هیچ چیز واقعاً عوض نخواهد شد. «
جبهه اقدام زنان (WAF) از حضور در خیابانها و مطالبه حقوق زنان نمیترسید. آنها گروهی از فعالان سیاسی و مترقی بودند که اغلب مورد ضرب و شتم و زندانی شدن قرار میگرفتند. آنها تمرکز را از رفاه زنان در محدوده خانههایشان به رهایی سیاسی و عمومی آنها تغییر دادند.
قانون شهادت دادن در دادگاه، که در دوران حکومت نظامی ژنرال ضیاء معرفی شد، به طور سیستماتیک علیه زنان تبعیض قائل میشد و صدها نفر از آنان را بر اساس اتهامات دروغین همسران سابق کینهجو و بستگان ناراضی، روانه زندان میکرد.
در 12 فوریه 1983، گروهی متشکل از 400 زن و متحدانشان به رهبری جبهه اقدام زنان (WAF) و انجمن زنان حقوقدان پاکستان (PWLA) در لاهور در حال اعتراض به قانون شهادت بودند که مورد حمله باتوم پلیس قرار گرفتند و به سمت آنها گاز اشکآور شلیک شد.
تحصن در جاده هال علیه قانون شهادت دادن در دادگاه .
بشرا اعتزاز فعال حقوق بشر ، یکی از زنانی بود که دستگیر شد.
شاعر فقید حبیب جالب نیز در آنجا حضور داشت و قبل از اینکه توسط پلیس مورد ضرب و شتم قرار گیرد، با اشعار مقاومت خود جمعیت را تهییج کرد.
سخنرانی پرشور حبیب جالب برای معترضان زن در جاده هال.
این حادثه شدت واکنش خشونتآمیزی را که فعالان زن با آن مواجه هستند، نه فقط از سوی گروههای غیرنظامی دیگر، بلکه از سوی دولت نیز نشان میدهد.
در حالی که در مناطق شهری، جنبشهای زنان در دهه 1980 توسط جبهه اقدام زنان (WAF) رهبری میشد، در مناطق روستایی سند، “جنبش سندهیانی” (ST) ظهور کرد، یک جنبش زنانه که بیشتر بر مسائل زنان در مناطق روستایی تمرکز داشت.
جنبش سندهیانی نقش مهمی در بسیج زنان روستایی سندی برای جنبش احیای دموکراسی ایفا کرد
جنبش سندهیانی عمدتاً از زنان دهقان مناطق روستایی سند تشکیل شده بود. این جنبش خواستار پایان دادن به فئودالیسم و مردسالاری، مطالبه فدرالیسم و خودمختاری استانی و مبارزه برای احیای دموکراسی در دهه 80 بود.
فعالان جنبش سندهیانی در خیابانهای بدین علیه پروژه سد کالاباغ راهپیمایی میکنند.
روی بنر نوشته شده است: <سد کالاباغ غیرقابل قبول است>
در دوران ژنرال پرویز مشرف، جنبش سندهیانی (ST) به همراه حزب مادر مارکسیست- لنینیستی خود یعنی عوامی تحریک، به طور فعال علیه ساخت سد پیشنهادی کالاباغ اعتراض کرد.
به قرن 21 خوش آمدید
پاکستان به قرن جدید با یک دیکتاتوری نظامی دیگر خوشامد گفت. با این حال، این رژیم به اندازه رژیم قبلی برای زنان سختگیر و تبعیض آمیز نبود. قوانینی مانند قانون حمایت از زنان در سال 2006 معرفی شدند که تجاوز جنسی (زنا به عنف) را از زنا/روابط نامشروع جدا کرد، آنها را به قانون مجازات منتقل کرد و همچنین سوء استفاده از مفاد زنا را دشوارتر کرد.
در سال 2018، “عورت مارچ” پا به عرصه گذاشت. اولین راهپیمایی در 8 مارس، روز جهانی زن، در کراچی برگزار شد. این راهپیمایی خواستار تغییرات رادیکال و مترقی از سوی دولت در رابطه با آموزش، بهداشت و امنیت گروههای حاشیهنشین بود.
اولین راهپیمایی عورت مارچ که در 8 مارس در کراچی برگزار شد.
این تجلی جنبش زنان در اجرای خود منحصر به فرد بود، زیرا برخلاف زنان نسل قبل، از صحبت در مورد خودمختاری بدنی و حقوق فردی ابایی نداشت.
انیس هارون در مصاحبهای گفت: «نسل جوان در مورد حقوق شخصی اعتماد به نفس و وضوح بیشتری دارد. به یاد دارم که در اولین بحثهای WAF برای تدوین منشور این پلتفرم، برخی اعضا با گنجاندن جملهای در مورد حق زنان بر بدن خود راحت نبودند، هرچند در نهایت موافقت کردند. «
عورت مارچ به دلیل ماهیت صریح و بیپردهاش، با مخالفتها و واکنشهای شدید از سوی احزاب سیاسی راستگرا و مذهبی و همچنین افرادی که اهداف آن را اشتباه تفسیر میکنند، مواجه است با این وجود هر سال به مناسبت روز زن در اکثر شهرهای بزرگ سراسر کشور برگزار میشود.
عورت مارچ، علیرغم تهدیدها و ارعاب، مانند پیشینیان فمینیست خود، به طور ثابت در مطالبات خود برای حقوق برابر پابرجا میماند.
پ.ن. اندیشکده:
این مقاله منبع ارزشمندی برای درک تاریخچه و وضعیت کنونی جنبش زنان در پاکستان است. جنبشهای زنان در پاکستان، با وجود چالشهای فراوان، نقش بسیار مهمی در تلاش برای آگاهیرسانی و دستیابی به حقوق و برابری زنان ایفا کردهاند. این جنبشها تاریخچهای طولانی و پیچیده دارند و از زمان استقلال پاکستان تا به امروز، شاهد تحولات و فراز و نشیبهای بسیاری بودهاند.
جنبشهای زنان در پاکستان، از نظر اهداف، رویکردها و اعضا، بسیار متنوع هستند. این تنوع، نشاندهنده گستردگی مسائل و چالشهایی است که زنان در این کشور با آن مواجه هستند. یکی از مهمترین اهداف جنبشهای زنان در پاکستان، مبارزه با تبعیض و نابرابری در زمینههای مختلف، از جمله آموزش، اشتغال، سیاست و حقوق خانوادگی است. خشونت علیه زنان، یکی از جدیترین مشکلات در پاکستان است و جنبشهای زنان، نقش مهمی در آگاهیرسانی و مبارزه با این پدیده ایفا میکنند که دستاورد آنها، تأثیر قابل توجه بر قوانین و سیاستهای مرتبط با زنان است.
البته این جنبش ها با چالشها و موانع متعددی روبرو هستند، از جمله مخالفتهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، و همچنین محدودیتهای قانونی و سیاسی اما علی رغم تمام این چالشها، جنبشهای زنان در پاکستان، به تلاش خود برای دستیابی به حقوق و برابری زنان ادامه میدهند و نقش مهمی در ایجاد تغییرات مثبت در جامعه ایفا میکنند.