پرسنل نظامی پاکستان در کنار یک موشک بالستیک زمین به زمین شاهین III در جریان رژه نظامی روز پاکستان در اسلامآباد، در 23 مارس 2019 ایستادهاند”- خبرگزاری رویترز
ایالات متحده آمریکا تحریمهایی را علیه چهار نهاد که گفته میشود در گسترش سلاحهای هستهای دست داشتهاند، اعمال کرده است. این نهادها شامل مجتمع توسعه ملی (NDC) و سه شرکت مستقر در کراچی به نامهای “Affiliates International”، “Akhtar and Sons Private Limited” و “Rockside Enterprise.” میشوند.
در آوریل 2024، سه شرکت چینی و یک شرکت بلاروسی به دلیل صادرات فناوریهای مرتبط با ساخت موشک به پاکستان تحریم شدند. اخیراً هم در ماه سپتامبر، یک موسسه تحقیقاتی چینی و چندین شرکت دیگر نیز به دلایل مشابه تحریم شدند.
سخنگوی دولت ایالات متحده، متیو میلر، پس از اعلام این تحریمها هشدار داد که ایالات متحده در تحریم متحدان خود نیز در صورت بروز اختلافات مربوط به نگرانیهای امنیتی تردید نخواهد کرد. با این حال، نمیتوان از خود پرسید که چرا این نگرانی امنیتی به طور یکسان به سایر کشورهایی با مشخصات مشابه اعمال نمیشود.
معاون مشاور امنیت ملی ایالات متحده در سخنرانی خود در موسسه صلح کارنگی مدعی شد که پاکستان فناوری موشکی پیشرفتهای را توسعه داده است که قادر به فعالسازی موتورهای راکت بزرگتر است و این امر میتواند برد موشکهای این کشور را فراتر از جنوب آسیا، حتی تا ایالات متحده، افزایش دهد. برای هر ناظر بیطرف، این نگرانی ممکن است پارانوئید به نظر برسد(پ.ن: پارانوئید به معنای داشتن سوءظن شدید وبیپایه و اساس و ترس از دیگران است)به خصوص اگر این نگرانی به طور یکسان و بدون استثنا نسبت به همه کشورها اعمال نشود.
پاکستان بارها نیت هستهای خود را به ایالات متحده آمریکا اعلام کرده و به نگرانیهای جدی امنیتی خود در برابر یک دشمن بزرگتر در معادله درگیری قاره فرعی (پ.ن:منظور جنوب آسیاست)اشاره کرده است. این دشمن به شدت مسلح به سلاحهای هستهای است و همچنان مصمم به تجزیه بیشتر پاکستان است، همانطور که در سال 1971 انجام داد.
(پ.ن: اشاره به جنگ استقلال بنگلادش که منجر به جدایی بخش شرقی پاکستان و تشکیل بنگلادش شد)
استراتژی ایالات متحده برای جذب هند به عنوان یک ژاندارم منطقهای برای مقابله با چین ممکن است در مواقع ضروری نتیجه معکوس داشته باشد. هند در بازی دو طرفه استاد شده است و به طرز ماهرانهای از ترس قدرتهای جهانی برای گرفتن امتیاز برای خود استفاده میکند. این کشور خود را به عنوان یک سد منطقهای در برابر گسترش چین معرفی میکند، در حالی که همزمان روابط استراتژیک خود را با چین و روسیه ؛ دو تن از دشمنان اصلی ایالات متحده حفظ میکند.
هند مدتهاست که در زمینههای توسعه هستهای و موشکی فعالیت داشته است. در سال 2008، این کشور از محدودیتهای گروه تامینکنندگان هستهای (NSG) معاف شد و عملاً از قوانینی که برای کنترل صادرات هستهای برای کشورهای خارج از پیمان عدم گسترش سلاحهای هستهای (NPT) اعمال میشود، معاف شد. این موضوع به ویژه برای اعضای اخلاقگرای جامعه جهانی بسیار ناراحتکننده است، با توجه به اینکه خود NSG در واکنش به آزمایش هستهای هند در سال 1974، که به طعنه “بودای خندان” نامیده شد، ایجاد شد.
انحراف بزرگتری از نظم مبتنی بر قوانین زمانی رخ داد که در سال 2016 هند علیرغم سابقه کنترلهای ضعیف صادرات هستهای خود، به عضویت رژیم کنترل فناوری موشکی (MTCR) پذیرفته شد. هند همچنان از اتخاذ ضمانتهای جامع آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) برای تاسیسات هستهای خود اجتناب میکند و در مورد قوانین مسئولیت هستهای مبهم عمل میکند. این کشور بارها در کنترل قاچاق غیرقانونی مواد شکافتپذیر ناکام مانده است. به تازگی، در اوت 2024، یک باند در حال نگهداری غیرقانونی مواد بسیار پرتوزا ؛ کالیفرنیوم به ارزش 100 میلیون دلار دستگیر شد که بازتابی از سه حادثه مشابه در سال 2021 است.
به نظر میرسد تحمیل مکرر تحریمها علیه پاکستان ناشی از “ترس از برد” نادرست در ایالات متحده باشد. این سیاست که ریشه در پارانویای متحدان هندی و سایر متحدان آن دارد، به طور ناعادلانهای پاکستان را هدف قرار میدهد. در همین حال، توسعه موشکهای بالستیک قارهپیما (ICBM) توسط هند، مانند آگنی V با برد بیش از 5000 کیلومتر، هیچ هشداری را در میان جامعه بینالمللی به اصطلاح امنیتی ایجاد نمیکند. در مقابل، طولانیترین موشک بالستیک پاکستان، شاهین III، بردی معادل 2750 کیلومتر دارد که صریحاً به عنوان بازدارنده در برابر تهدیدات خاص طراحی شده است. این موشک هیچ خطری برای هیچ کشور دیگری، از جمله متحدان ایالات متحده، ایجاد نمیکند.
ایالات متحده باید درک کند که متحدانش ممکن است آن را به سمت اتخاذ یک سیاست اجباری سوق دهند که خطر دور کردن یک شریک سابق را دارد. پاکستان علیرغم ناامیدیهای خود، همواره تمایل خود را برای حفظ یک رابطه متقابل و سودمند با ایالات متحده ابراز کرده است.
جامعه بینالمللی همچنین باید اذعان کند که حمایت بیقید و شرط از توسعه هستهای، دفاع موشکی بالستیک (BMD) و فناوری موشکی هند، همراه با تحریمهای ناعادلانه علیه پاکستان، ثبات بازدارندگی هستهای در جنوب آسیا را تضعیف میکند. این عدم تعادل تهدیدی برای آغاز مجدد مسابقه تسلیحاتی است و خطر تشدید غیرقابل کنترل درگیریها را افزایش میدهد.
اعطای امتیاز هستهای به یکی از طرفین در توازن بازدارندگی، خطرات جدی برای ثبات منطقهای و جهانی به همراه دارد. قدرتهای جهانی باید این نکته را درک کنند که تحریمهای یکجانبه و ناعادلانه به ندرت به اهداف مورد نظر میانجامد. در عوض، چنین اقداماتی معمولا اراده ملتهای تحت تحریم را برای دور زدن این محدودیتها تقویت میکند.در داخل کشور، برای مخالفان پاکستان و بخشهای ناآگاه جامعه، درک اهمیت انسجام اجتماعی و عزم ملی بسیار مهم است. باید با وضوح و وحدت در برابر حملات هماهنگ تبلیغاتی منفی که تواناییهای بازدارندگی استراتژیک کشور و هزینههای مرتبط با آن را هدف قرار میدهند، مقابله کرد.
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به طور ویژه ای، به بستری حاصلخیز برای چنین کمپینهایی تبدیل شدهاند. با این حال، تجربه تلخ کشورهایی مانند لیبی، عراق و سوریه نشان میدهد که کنار گذاشتن یک دفاع قوی چه عواقب ویرانگری میتواند داشته باشد. این کشورها، با وجود منابع غنی انسانی و طبیعی، اکنون در وضعیت بسیار بدی قرار دارند.
حفظ استقلال و حاکمیت ملی هزینه بسیار بیشتری نسبت به حفظ یک قدرت بازدارندگی قابل اعتماد دارد. برنامههای هستهای و موشکی پاکستان ریشه در نیاز ضروری این کشور برای تضمین امنیت و تمامیت ارضی خود در برابر تهدیدات جدی دارد. هرگونه تلاش برای تضعیف این توانایی نه تنها محکوم به شکست است، بلکه میتواند بیثباتی در منطقه را تشدید کند.
بسیار ضروری است که بمنظور حفظ صلح جهانی، سیاستهای بینالمللی با رعایت انصاف، ثبات و تعهد واقعی به برخورد برابر با همه کشورها هدایت شوند.