جاده تربت به بلدا
در یک شب مه آلود در ماه فوریه، چراغهای جلوی وانتهای نیسان آبی رنگ که به آنها “زامیاد” میگویند، مانند مورچههایی در امتداد جاده ناهموار تربت به بُلِدا در شمال کوهستانی منطقه کهچ در بلوچستان به سختی حرکت میکردند. آنها نفت قاچاق را از ایران به پاکستان حمل میکردند.
با وجود گذشت تقریباً سه دهه، پروژه جاده تربت به بُلِدا همچنان ناتمام مانده است. با این حال، این جاده چندین بار “افتتاح” شده است، از جمله توسط ژنرال قمر جاوید باجوه به عنوان فرمانده ارتش.
ماه گذشته، مجلس بلوچستان در جلسه بودجه خود بار دیگر بودجهای برای ساخت و بهبود این پروژه تصویب کرد: دقیقاً 39.19 میلیون روپیه.
داستان این جاده یک داستان حماسی است که فساد گسترده در بخش توسعه بلوچستان را نشان میدهد.
اگرچه فاصله بین بُلِدا و تربت تنها ۲۹ کیلومتر است، اما بیش از یک ساعت طول میکشد تا به بلدا برسیم. “اگر جاده کامل بود، فقط نیم ساعت طول میکشید.” یکی دیگر از ساکنان بلدا با کنایه میگوید که به دلیل وضعیت فاجعهبار جاده، اکثر خودروهایی که برای تعمیر به گاراژهای تربت میرسند، آنهایی هستند که از بُلِدا آمدهاند.
اهمیت جاده تربت به بولدا
جاده تنها در برخی قسمتها آسفالت شده است ، بخشی از آن نیز به دلیل بارندگیهای شدید و سیلهای اخیر شسته شده است و بقیه مسیرنیز خاکی است. پلهای مسیر ساخته نشدهاند و پایههای آنها به طور غمانگیزی ایستادهاند. این نشانگر سیاستهای کوته بینانه دولت در بلوچستان است که در آن انتصابها در مسند قدرت برای فرمانبرداری از سیستم امنیتی است و نه برای حل مشکلات مردم .
دره یلدا، نزدیک مرز ایران در جنوب بلوچستان، عمدتاً شامل بخش مکران (ناحیههای کهچ، گوادر و پنجگور) است. خود شهر بُلِدا از هفت روستا تشکیل شده است که توسط درختان خرما و زمینهای کشاورزی احاطه شده است. به غیر از جاده یلدا-تربت، این شهر حتی یک جاده آسفالته ندارد، چه رسد به امکانات اولیه دیگر. به عنوان مثال، حتی یک بیمارستان مجهز در دره بُلِدا وجود ندارد.
پشت این جاده طولانی ناتمام داستانی از فساد در روز روشن نهفته است و مستقیماً به بخش مالی بلوچستان منتهی می شود.
فساد مالی و جاده تربت به بلدا: کشف ۷۳۰ میلیون روپیه و ارزهای خارجی در کویته
در نیمه اول سال ۲۰۱۶، نیروهای اطلاعاتی یک خانه خاص به شماره C-27 واقع در منطقه GOR (محل اقامت افسران دولتی) کویته را تحت نظر گرفتند. فقط مقامات ارشد از مکان تحت نظارت آگاه بودند؛ منابع گزارش دادند که برخی از پرسنل اطلاعاتی FC(نیروهای مرزی) مشکوک بودند که یک تروریست در یکی از محلهای اقامت در این منطقه پناه گرفته است. اما هدف اصلی، دبیر مالی وقت بلوچستان، مشتاق احمد ریسانی، بود.
یک شب در اوایل ماه مه همان سال، حمله به خانه منجر به کشف ۷۳۰ میلیون روپیه پاکستان وارزهای خارجی شد.
گفته میشود که مقامات NAB (اداره حسابرسی ملی) از شمارش آنهمه پول روی دستگاههای شمارش ، خسته شده بودند.. پرسنل NAB از جاهایی مثل نانوایی و مخازن آب سایر محله های مسکونی شهر هم پول نقد کشف میکردند!
طبق گفته یک منبع موثق، قرار بود این پول از طریق سیستم حواله به دبی ارسال شود تا توسط مردان خالد لونگوو، وزیر اقتصاد دولت بلوچستان ، دریافت شود. آقای لونگوو نیز پس از آن به دلیل اختلاس از بیتالمال دستگیر وبرکنار شد.
در سال ۲۰۱۶، یک مقام ارشد اداری ساکن منطقه GORکه در زمان انتخابات در Chaghi خدمت میکرد و اهل منطقه تربت است، هنگام سفر از گوادر به کراچی، توسط نیروهای گارد ساحلی در ایست بازرسی Uthal، متوقف شد و مقدار زیادی پول نقد در خودروی او پیدا کردند که طبق گفته منابع خبری، بیش از ۱۰۰ میلیون روپیه تخمین زده شد.
همان فرد در سال 2015 زمانی که پروژه CPEC توسط رئیسجمهور چین، شی جین پینگ، اعلام شد، به گوادر منتقل شد. پس از انتشار خبر اینکه این شهر ساحلی به عنوان مرکز اصلی این پروژه خواهد بود، قیمت زمین در گوادر به شدت افزایش یافت. به گفته برخی از دوستان این شخص، او با استفاده از قدرت اداری خود به صورت رایگان زمینهایی را به خود و دوستانش واگذار کرد. طبق یک گزارش، او برخی از دوستان نزدیک خود را برای تعطیلات عید به گوادر دعوت کرد و به آنها قول داد که اگر بتوانند خستگی و کسالت او را برطرف کنند، به آنها ویسکی قاچاق و قطعه زمینهایی در این شهر خواهد داد.
پس از حادثه گارد ساحلی، این مقام دولتی به بهانه استفاده از مرخصی تحصیلات عالی به لندن رفت و پس از فروکش کردن ماجرا، به کشور بازگشت. او اکنون دوباره در لندن است و در حال گذراندن دوره دکترای خود در مورد شورش بلوچها است!
بخش مالی بلوچستان سیاهچاله ای است که پول بیت المال در آن ناپدید میشود. اسناد به دست آمده از این بخش نشان میدهد که تاکنون بیش از 2.8 میلیارد روپیه برای ساخت جاده تربت-بولدا تخصیص داده شده است.
تحقیقات روزنامه Dawn نشان میدهد که چگونه از این پروژه برای استخراج بودجه از خزانه عمومی استفاده شده است. به عنوان مثال، PC-1 اختصاصی این پروژه در دهه 1990 تدوین شده بود و قرار بود پروژه در یک مرحله تکمیل شود.
یکی از اسناد موجود در وزرات دارایی پاکستان نشان میدهد که تا سال 2017، در مجموع 599 میلیون روپیه برای جاده هزینه شده است، که طبق سند، تنها 19 کیلومتر طول دارد. یک سال بعد انتخابات عمومی برگزار شد. زاهور بولدی در سال 2018 از بولدا به عنوان نماینده مجلس انتخاب شد. در عرض یک سال، او باس فارش سروزیر بلوچستان آقای جام کمال خان، سمت وزیر دارایی را دریافت کرد. در آن زمان، هر دو عضو “حزب مردم بلوچستان” (BAP) بودند، یک حزب سلطنتی که یک شب قبل از انتخابات 2018 در بلوچستان تشکیل شد.
مانند بسیاری از سیاستمداران دیگر، زاهور با تغییر جهت وزش باد تغییر حزب میداد. قبل از انتخابات 2024، او به حزب مردم پاکستان پیوست. زاهور تقریباً سه سال وزیر دارایی بود. اسناد نشان میدهند که بودجه اختصاص داده شده برای جاده بولدا در دوره تصدی او از 599 میلیون روپیه به حدود 2.8 میلیارد روپیه افزایش یافته است. با این حال، هیچ نشانهای از انجام هیچ گونه پیشرفتی در این مسیر 19 کیلومتری بین آغاز و پایان سال 2023 وجود ندارد و تازه این همه ماجرا نیست.
در دوران تصدی او به عنوان وزیر دارایی، بودجههای تکمیلی ( بودجه ویژهای که طبق ماده 124 قانون اساسی، فقط میتواند توسط سر وزیر و کابینه او تصویب شود ) نیز از بخش دارایی برای جاده بولدا تخصیص داده شد. بنابراین، در سالهای 2019 و 2020، مبالغ اضافی به ترتیب 280 میلیون روپیه و 298.16 میلیون روپیه نیز علاوه بر مبالغ اولیه تخصیص داده شد.
سید فضلالحیدر، تحلیلگر توسعه ونویسنده کتاب “توسعه اقتصادی بلوچستان”، در گفتگو با روزنامه Dawn میگوید: “جادههای خیالی نشان دهنده فساد گسترده و غارت منابع مالی اندک بلوچستان هستند.” او میگوید بیکفایتی مدیران مالی یکی دیگر از دلایل کمبود زیرساختها، مانند جادههای آسفالت شده، در این استان است “بودجهها تخصیص داده شده و هزینه میشوند، اما کار بر روی پروژهها به دلایل مختلف به تأخیر میافتد یا متوقف میشود و تأخیر طولانی هزینههای پروژه را افزایش میدهد که دوباره نیازمند تخصیص بودجه جدید است.”
به همین دلیل است که پروژهها سالها طول میکشد و اگر اصلاً تکمیل شوند، با هزینهای چندین برابر بودجه اولیه انجام میشوند. داستان جاده بولدا تا حد زیادی این الگو را تکرار میکند. از جمله مواردی که اسناد موجود در مورد آن بسیار گویا هستند، نحوه ادامه یافتن توجیهات برای آزادسازی بودجه به صورت مکرر به نام پروژه است، فعالیتی که به نظر میرسد در آن بوروکراتها و تکنوکراتهای محلی کاملاً همدست هستند.
به عنوان مثال، صورتجلسه اداری یک نشست از یک انجمن به ریاست حافظ عبدالباسیت، معاون سر وزیر، را در نظر بگیرید که با حضور نمایندگانی از بخشهای مالی، C&W و P&D برگزار شد.
در یک مرحله بیان شده است که “اهمیت مدنی و اقتصادی جاده 19 کیلومتری تربت – بولدا نمیتواند نادیده گرفته شود، زیرا افتتاح این مسیر نه تنها دسترسی راحت به جمعیتهای نسبتاً بزرگ بولدا و منطقه زموران را فراهم میکند، بلکه به بهبود وضعیت امنیتی قانون و نظم و اتصال بیشتر جاده تا مرز ایران و منطقه غنی از مواد معدنی چاغی نیز کمک خواهد کرد.” این در حالی است که مسافت سفر از بولدا به چاغی حدود 1000 کیلومتر است.!
بولدی ها چه کسانی هستند؟
میر ناصر خان احمدزئی کمبرانی بلوچ در کتاب خود با عنوان “تاریخ بلوچ و بلوچستان” مینویسد: “نوادگان شاه بیگ در دره بولدی مکران زندگی میکردند. به همین دلیل، به قبیله بولدی معروف شدند.” او در کتاب میگوید که امیران بولدی، که زیکری بودند، در 28 مارس 1623 میلادی حکومت مکران را در دست گرفتند که منجر به گسترش مذهب زیکری در مکران شد. در دوران اخیر، به ویژه در پی اسلامیسازی در دوره حکومت ژنرال ضیا (1977-88)، بیشتر بولدی ها امروزه “نمازی” هستند(اصطلاح عامیانه برای اشاره به هر غیر زیکری).
اگرچه باورهای مذهبی آنها ممکن است تغییر کرده باشد، اما همچنان خود را میر به معنای رهبرمینامند، زیرا آنها حاکمان مکران باقی ماندهاند، جایی که برخلاف بقیه بلوچستان، جامعه بر اساس تقسیمات طبقاتی تقسیم شده است. در اینجا هیچ سیستم سرداری وجود ندارد.
پ.ن ( شاه بیگ: یکی از رهبران تاریخی بلوچستان بوده است.
دره بولدی مکران: منطقهای در بلوچستان پاکستان است.
زیکری: پیروان یک فرقه اسلامی صوفی هستند.
سرداری: یک سیستم اجتماعی در بلوچستان است که در آن یک سردار یا رئیس قبیله بر قبیله حکومت میکند.)
دکتر حفیظ جمالی، انسانشناس بلوچ، میگوید: “از نظر سنتی، سه طبقه اجتماعی در اینجا وجود داشته است : طبقه حاکم ، طبقه متوسط (بلوچ)، و طبقه کارگری معمولی .
همانطور که قبلاً ذکر شد، کار بر روی جاده تربت – بولدا زمانی آغاز شد که ایوب بولدی که یک ایدئولوژی ملیگرایانه را تبلیغ میکرد برای دومین بار به مجلس ایالتی انتخاب شد و ارتباط خانواده با سیاست انتخاباتی در بلوچستان را عمیقتر کرد. مدت کوتاهی پس از آن، در 22 نوامبر 1995، ایوب در منطقه جهانآباد مورد حمله قرار گرفت و در حملهای که توسط شمبیزاییها و گروه منشی ترتیب داده شده بود، به قتل رسید.
از آن زمان، اعمال نظم و قانون در بولدا به شدت کاهش یافته است؛ بسیاری از مردم حتی شروع به پرسه زدن با اسلحه و کلاشینکف کردند. پس از مرگ ایوب، برادر زنش اسلم بولدی به عنوان وزیر منصوب شد، دومین عضو خانواده بولدی که به چنین موقعیتی رسید، اما متأسفانه، ملیگرایی ایوب همراه با او دفن شد.
تا سال 2002، جان بولدی، سناتوری از حزب ملی (NP) به رهبری دکتر ملک بلوچ، به عنوان معلم سیاسی خانواده بولدی شناخته میشد، زیرا اکثر اعضای ارشد مرد آن در نزاع قبیلهای جان خود را از دست داده بودند. همچنین، قبل از انتخابات عمومی، ژنرال پرویز مشرف، دیکتاتور نظامی وقت، شرط داشتن مدرک لیسانس یا معادل آن را برای شرکت در انتخابات معرفی کرده بود. در همین حال، پروژه جاده تربت-بولدا همچنان ادامه داشت. در زمان مشرف، سیستم مالی کشورشروع به دیجیتالی کردن بودجه کرد. در سال 2008، زمانی که زاهور به حزب ملی پیوست و وزیر شد، بودجه برای جاده آزاد شد.
در سال 2013، عازم، پسر ایوب، به عنوان نماینده مجلس انتخاب شد، اما اندکی پس از آن خودکشی کرد. در سال 2018، زاهور بار دیگر به عنوان نماینده مجلس ایالتی انتخاب شد. هر چه خانواده بولدی به دولت نزدیکتر میشد، بیشتر خود را در تیررس جداییطلبان بلوچ میدید.
زاهور به عنوان نماینده مجلس، در فیسبوک برای ساخت جاده تربت – بولدا دعا کرد تا از جداییطلبان در امان باشد: “خداوند آن را از چشم بد نجات دهد!” منظور اوبه دکتر الله نظر بلوچ، رهبر BLF(جبهه آزادیبخش بلوچ ) یک گروه شورشی فعال به ویژه در کمربند مکران بود.
رازهای تاریک جاده تربت-بلدا: فساد، بی عدالتی اقتصادی و اهداف نظامی در بلوچستان
دکتر قیسر بنگالی، اقتصاددان برجسته، که کتابی درباره بیعدالتی اقتصادی بلوچستان با عنوان “فریاد برای عدالت” تألیف کرده است، میگوید: که جادههای بلوچستان برای اهداف نظامی و استراتژیک ساخته شدهاند، نه برای خدمت به نیازهای اقتصادی، به همین دلیل است که هیچ بزرگراه دو باندهای در این استان وجود ندارد. او ادامه میدهد که : “اسلامآباد بزرگراه ساحلی مکران را پس از کشف گوادر در سال 2000 ساخت و آن هم به دلیل نیازهای نظامی ساخته شد.”
“اگر هدف یک جاده با امنیت مرتبط باشد،امور شفاف میشود.” در امتداد جاده فرسوده به بولدا، در هر کیلومتر پاسگاههای سنگین نیروهای مرزی وجود دارد. هنگامی که وضعیت در بولدا پس از انتخابات 2008 وخیم شد، پرسنل نیروهای مرزی در هر دو نقطه ورودی و خروجی جاده تربت-بولدا مسافران، از جمله مردم محلی را بازرسی میکردند.
محمد امیر رانا، نویسنده مقیم اسلامآباد، تحلیلگر امنیتی و مدیر موسسه مطالعات صلح پاکستان، میگوید: “در بلوچستان، سیاستهای دولت امنیت محور است و این دولت میخواهد به کمتوسعهترین مناطق استان دسترسی داشته باشد.” “اگر سیاستها امنیت محور باشند، شفافیت به خطر میافتد، که به عبارت دیگر فساد نامیده میشود.” او با لبخند میگوید: “همه از اقتصاد درگیری بهرهمند میشوند. در درازمدت، حتی شورشیان بلوچ، که همیشه موعظه کردهاند که دولت ظالم است، سود میبرند زیرا وضعیت حاکم فقط میتواند بیاعتمادی مردم به دولت و سیاستمداران آن را تشدید کند.”