منظره‌ای که باید دید

نمایشگاه "هنر و معماری پاکستان از دهه 1940 تا امروز" در موزه ملی قطر می‌پردازد که تلاش دارد روایت چندوجهی و پویا از پاکستان را از طریق هنر ارائه دهد. این نمایشگاه با آثار هنری مختلف شامل نقاشی، مجسمه‌سازی، معماری و اینستالیشن، تصویری از تاریخ، فرهنگ و مسائل اجتماعی پاکستان ارائه می‌دهد. آثار هنرمندانی مانند شهزیا سکندر و رشید رانا در این نمایشگاه به چالش‌های کشور و پیچیدگی‌های هویت ملی پاکستان پرداخته است. مقاله بر اهمیت هنر در بازنمایی هویت ملی، ایجاد گفت‌وگوهای اجتماعی و حمایت از هنرمندان تأکید دارد و نشان می‌دهد که هنر می‌تواند ابزار قدرتمندی برای بیان واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی باشد.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

از زمان پیدایش پاکستان تاکنون ، داستانهای پر آشوبی  به طرق مختلف روایت شده است. این روایت، همواره تحت تأثیر عوامل متعددی قرار گرفته است از جمله دشمنانی که خواهان نابودی پاکستان بوده‌اند، دیکتاتورهایی که به دنبال قدرت مطلق بودند وتروریست‌ها و افراطیونی که می‌خواستند ایدئولوژی خاص خود را تحمیل کنند. شاعران، هنرمندان و فعالان بسیاری تلاش کرده‌اند تا با استفاده ازلطافت کلمات و هنر، این روایت‌های نادرست را اصلاح کنند و چهره واقعی پاکستان را به تصویر بکشند. گرچه همه آن‌ها موفق نبوده‌اند، اما برخی از آن‌ها توانسته‌اند تأثیر مثبتی بر این روایت بگذارند.

تلاشی ستودنی برای نمایش استعدادهای کشور اخیراً آغاز شده است وهمچنان ادامه دارد.

نمایشگاه منظر: نمایشگاه “هنر ومعماری پاکستان از دهه 1940 تا امروز” در موزه ملی قطر در دوحه پایتخت قطر برای بازدید عموم گشوده شده است: https://nmoq.org.qa/en/calendar/manzar-exhibition/

این نمایشگاه به طراحی معمار رضا علی دادا و به کیوریتوری تیم موزه هنر مدرن قطر، موسوم به “آرت میل”، و زرمینه شاه، مدیر مطالعات تحصیلات تکمیلی مدرسه ایندوس ولی، برگزار می‌شود. نمایشگاه “منظر” توسط نخست وزیر شهباز شریف، حاکم قطر وشیخه آل مایسا بنت حمد، که نقش مهمی در ایجاد یک فرهنگ موزه‌ای پویا در قطر داشته است، افتتاح شد.

نمایشگاه “منظر” با نمایش حدود 200 اثر هنری، روایتی چندوجهی، چندلایه و پویا از پاکستان را ارائه می‌دهد که تنها از طریق هنر قابل بیان است.

این نمایشگاه به‌طرز هنرمندانه ای لحظه‌ای از پیروزی و شکست همزمان را به تصویر می‌کشد، همان‌طور که در نقاشی “مناطق رویا” اثر سلیم‌هاشمی دیده می‌شود. این نقاشی بافت پیچیده‌ای از تاریخ و فرهنگ بصری پاکستان را ارائه می‌دهد.

“منظر” خود را محدود به نقاشی نمی‌کند، رویکرد چندوجهی آن شامل مجسمه‌سازی، معماری و اینستالیشن هایی است که با همدیگر بافت غنی میراث بصری پاکستان را بوجود می آورند.

اگرچه نام بردن از تمام آثار نمادین این نمایشگاه غیرممکن است، یکی از آثار خیره‌کننده آن “فرش قرمز” اثر رشید رانا است. از دور، این اثر مانند یک فرش ایرانی زیبا و پیچیده به نظر می‌رسد. اما با نگاه نزدیک‌تر، مشخص می‌شود که از صدها عکس گوشت تکه تکه شده تشکیل شده است. رنگ قرمز فریبنده فرش، در واقع، استعاره‌ای مناسب برای سرنوشت یک کشور با داستانهای بسیارعجیب و پیچیده است.

 

 

هوای نمکی دوحه یادآور شهری ساحلی در پاکستان است که اغلب در یادآوری‌های فرهنگی و هنری پاکستانی نادیده گرفته شده است.

گفتنی است که هنرمند برجسته پاکستانی، شهزیا سکندر، نیز در این نمایشگاه حضور دارد. او با احیای خلاقانه مینیاتورهای مغولی، آثار درخشانی را به نمایش گذاشته است، از جمله دو صحنه از انیمیشن 2016 خود با عنوان “اختلال به عنوان رقص”. آثار سکندر نبوغ تفسیر هنر پاکستان و توانایی آن در احیای فرم‌های باستانی برای دوران مدرن را بنمایش گذاشته است.

 

 

سکندر که آثارش در همه جای دنیا از آمریکا تا نیوزیلند به نمایش گذاشته شده است، نمونه بارزی از یک هنرمند پاکستانی است که سفر هنری خود را در کالج ملی هنر لاهور آغاز کرد (این نمایشگاه همچنین به این موسسه تاریخی که پرورش‌دهنده هنر و هنرمندان پاکستانی بوده است، ادای احترام می‌کند) و اکنون به یک چهره جهانی تبدیل شده است. در نیمه راه گالری نمایشگاه، دو قطعه پارچه مخمل به صورت عمودی آویزان شده‌اند. این اثر به رنگ سبز زمردی غنی است و با گلدوزی نقره‌ای و طلایی در اطراف لبه خود تزئین شده است. این اثر هنری “تو مرا جدا کرده‌ای” اثر هنرمند عائشه خالد است که توسط موزه قطر برای مجموعه خود خریداری شده است. در طرف مقابل، رنگ قرمز عمیق و آتشین، آشفتگی پشت ظاهر سبز را نشان می‌دهد. کشف بزرگ این اینستالیشن استادانه نه تنها در دیدن دو طرف، بلکه در ایستادن بین آن‌ها است. از این نقطه دید، می‌توان دید که این اثر از هزاران سوزن کوچک، تیز و نافذ ساخته شده است.

یکی از بخش‌های مورد علاقه من در “منظر”، اینستالیشن های مستند است که در یک بخش از موزه قرار داده شده است. از این میان، مستند 30 دقیقه‌ای معمار ماروی مظہر به نام “میلاپ: جایی که نمک به آب شیرین می‌رسد. یادگیری از دانش بومی و عدالت اجتماعی ، زنان و دسترسی به آب ، روابط شکسته” نه تنها به دلیل محتوای اصلی آن، بلکه به دلیل نمایش جذاب از تضادهای کراچی شاخص است. این مستند در یک غرفه بامبو نصب شده است و هوای نمکی دوحه یادآور شهر ساحلی در پاکستان است و اغلب در یادآوری‌ها و بازگویی‌های فرهنگی و هنری پاکستان نادیده گرفته شده است.

جان برگر، مورخ هنر، یک بار نوشت که هنرمندان ون گوگ، پیسارو، کوربه، گوگن ودلکروکس همگی از نظر خاصی مبارز بودند ؛ “مبارز تا جایی که حاضر بودند برای آنچه باور داشتند بمیرند”. آنها برای یک هدف نقاشی می‌کردند یا برای قابل فهم کردن ارزشی که احتمالاً برایشان از زندگی مهم‌تر بود. به گفته برگر، چشم‌انداز ون گوگ انسانیت بود، در حالی که در نگاه دلکروکس زیبایی بود. از نظر برگر، همه این مردان “برای چشم‌اندازهای مختلف خود جنگیدند و بیشتر انرژی خود را صرف مشکلات تحقق چشم‌انداز خود، یافتن فرم‌های بصری که حدس‌های آن‌ها را به واقعیت تبدیل می‌کرد، کردند. هر یک از چشم‌اندازهای آن‌ها از همان نوع اعتقاد ناشی می‌شد؛ اینکه زندگی می‌تواند بهتر، غنی‌تر، عادلانه‌تر وواقعی‌تر از آنچه هست باشد.”

فرآیند تحقق پاکستان “بهتر، غنی‌تر، عادلانه‌تر و واقعی‌تر”، چیزی است که می‌توان در آثاری که نمایشگاه دوحه را تشکیل می‌دهند، شاهد بود. این آثار که در مجموعه‌های خصوصی در سراسر جهان پراکنده شده بودند، تاکنون به این شکل گرد هم نیامده بودند تا داستان کشوری را روایت کنند که نه تنها برای نشان دادن آنچه هست تلاش میکند، بلکه همچنین آنچه بوده و آنچه خواهد بود را نیزنشان می‌دهد.

نخست وزیر شریف در سخنان افتتاحیه خود خاطرنشان کرد که امیر قطر در یک تماس تلفنی گفته بود که برگزارکنندگان نمایشگاه در متقاعد کردن برخی از صاحبان آثار هنری برای امانت دادن آثار به نمایشگاه با مشکل مواجه شده‌اند. ظاهراً نخست وزیر کارکنان خود را برای رفع این مشکل مأمور کرد که منجر به تولد “منظر” شد. کاش این فرزند زیبا نیز توسط میلیون‌ها نفری که مبارزات، آرزوها و چشم‌اندازهای آن‌ها را به زیبایی نشان می‌دهد، دیده شود.

نویسنده یک وکیل است که حقوق اساسی و فلسفه سیاسی تدریس می‌کند.

تحلیل مقاله و نکات قابل توجه

مقاله ای که ترجمه کردیم، به بررسی نمایشگاهی از هنر معاصر پاکستان در دوحه می‌پردازد. این نمایشگاه نه تنها به نمایش آثار هنری می‌پردازد، بلکه به دنبال روایت داستانی از پاکستان است؛ داستانی که گذشته، حال و آینده این کشور را در بر می‌گیرد.

نکات برجسته‌ای که در این مقاله به چشم می‌خورد عبارت‌اند از:

  • اهمیت هنر در بازنمایی هویت ملی: مقاله نشان می‌دهد که چگونه هنر می‌تواند به عنوان ابزاری برای بیان هویت ملی، مبارزات اجتماعی وآرزوهای یک ملت مورد استفاده قرار گیرد. هنرمندان پاکستانی با استفاده از هنر خود تلاش کرده‌اند تا تصویری جامع وچندوجهی از کشورشان ارائه دهند.
  • نقش هنر در ایجاد گفت‌وگو: نمایشگاه مذکور فرصتی را برای ایجاد گفت‌وگو در مورد هویت پاکستانی و چالش‌های پیش روی این کشور فراهم کرده است. آثار هنری به عنوان نقطه شروعی برای بحث و تبادل نظر در مورد موضوعات مختلف مانند تاریخ، سیاست، جامعه و فرهنگ عمل می‌کنند.
  • اهمیت حمایت از هنر: حمایت دولت قطر از این نمایشگاه نشان‌دهنده اهمیت هنر در ایجاد گفت‌وگو و درک متقابل بین فرهنگ‌ها است. همچنین، این حمایت می‌تواند به توسعه هنر و هنرمندان پاکستانی کمک کند.
  • ارتباط هنر با مسائل اجتماعی: آثار هنری به نمایش گذاشته شده در این نمایشگاه به مسائل اجتماعی مهمی مانند عدالت اجتماعی، محیط زیست و حقوق زنان می‌پردازند. این امر نشان می‌دهد که هنر می‌تواند به عنوان ابزاری برای آگاهی‌بخشی و ایجاد تغییر اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد.

در کل، این مقاله یک تحلیل جامع و ارزشمند از نمایشگاه هنر معاصر پاکستان ارائه می‌دهد. نویسنده با استفاده از زبانی روان و شیوا، اهمیت این رویداد هنری را برای درک بهتر از هویت و فرهنگ پاکستان تشریح کرده است.

مقالات پیشنهادی:

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *