1.تهدید امنیتی چندجانبه و رو به رشد:
بر اساس گزارش “پورتال تروریسم جنوب آسیا”، در سال 2024، 784 حمله تروریستی در پاکستان رخ داد که 579 غیرنظامی کشته شدند.
هر دو رقم (تعداد حملات و تعداد تلفات) از سال 2015 به بعد روند افزایشی داشته است. علاوه بر این، طبق گفتههای سرلشکر احمد شریف چودری، مدیر کل روابط عمومی ارتش پاکستان (ISPR)، 383 پرسنل نیروهای امنیتی نیز در این حملات و سایر عملیات ها کشته شدند .16 دسامبر، دهمین سالگرد حمله به مدرسه عمومی ارتش در پیشاور بود که در آن 147 نفر، از جمله بیش از 130 دانشآموز، جان خود را از دست دادند. این حادثه نقطه عطفی در مبارزه پاکستان علیه تروریسم محسوب میشود.
تا چند سال پس از آن حادثه، با اجرای عملیات نظامی مانند ضربالعین علیه تحریک طالبان پاکستان (TTP)، تهدید تروریستی علیه پاکستان کاهش یافت. اما پس از آنکه طالبان افغانستان در سال 2021 قدرت را در این کشور به دست گرفت و فضای لجستیکی برای TTP فراهم شد، تروریسم در پاکستان دوباره افزایش یافت و تعداد حملات و تلفات هر ساله در حال افزایش است. پاکستان در سالهای اخیر برای یافتن راهکاری برای مقابله با TTP تلاش کرده است ولی تا کنون موفقیتی از فشار آوردن به طالبان برای مهار این گروه کسب نکرده است.
تهدید تروریستی علیه پاکستان در سال 2024 با گسترش فعالیتهای ارتش آزادیبخش بلوچستان (BLA) و تغییر تاکتیکهای آن، پیچیدهتر شد.
در 26 آگوست، BLA دستکم 23 کارگر اهل پنجاب را پس از پیاده کردن آنها از اتوبوسها و بررسی کارتهای شناساییشان، در موسیخیل اعدام کرد. در ماه نوامبر، BLA مسئولیت یک حمله انتحاری در ایستگاه راهآهن کویته را بر عهده گرفت که در آن دستکم 26 نفر کشته شدند. علاوه بر این، این گروه شورشی همچنین مسئول حملهای در اکتبر در خارج از فرودگاه کراچی بود که در آن دو کارگر چینی کشته شدند.
دولت آغاز عملیات نظامی علیه ارتش آزادیبخش بلوچستان (BLA) را اعلام کرده است. اما مردم بلوچستان میگویند پاسخ دولت به مطالبات و شکایات آنها، از جمله دستدرازیهای طولانیمدت دولت و توزیع ناعادلانه منابع طبیعی بلوچستان، کم وناچیز است.
هرگونه استراتژی منسجم و جامع برای بلوچستان باید به مطالبات شهروندان رسیدگی کند و در عین حال اقدام قاطعی علیه کسانی که دست به اسلحه میبرند، انجام دهد.
هم BLA و هم TTP نیازمند تمرکز و توجه دولت هستند. این دو گروه از نظر اهداف، منابع حمایت، و مناطق جذب نیرو متفاوت هستند و این تفاوت، چالشهای دولت را پیچیدهتر میکند.
حملات BLA و TTP در پاکستان همچنین باعث افزایش تنش با چین و افغانستان شده است (که در ادامه مورد بحث قرار خواهد گرفت).
یکی از چالشهای کلیدی در سال 2025، مقابله با دو جبهه ناامنی و سایر چالشها، از جمله افزایش خشونتهای فرقهای، به صورت همزمان خواهد بود. علاوه بر همه اینها، روایت دولت در مورد تروریسم همچنان پر از محکومیتهای خشک و رسمی و کلیشه ای است. رهبران پاکستان هنوز یاد نگرفتهاند که صادقانه و واضح در مورد تهدید تروریستی که با آن روبرو هستند، صحبت کنند.
2.چالش سیاست خارجی
مسائل امنیتی پاکستان، به ویژه حملات ارتش آزادیبخش بلوچستان (BLA) به اهداف چینی، تهدیدی مستقیم برای روابط پاکستان با چین و آینده کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) محسوب میشود.
چین اخیراً به پاکستان به صراحت اعلام کرد که تهدیدات امنیتی “غیرقابل قبول” هستند و مانعی بر سر راه CPEC ایجاد میکنند.
از سوی دیگر، حملات TTP باعث تشدید تنشها با همسایه غربی پاکستان، افغانستان، شده است. افغانستان از مهار این گروه خودداری میکند. پاکستان گزینههای مناسبی برای مقابله با TTP در اختیار ندارد.
در 24 دسامبر، پاکستان مستقیماً به اهداف TTP در افغانستان حمله کرد و گزارش شده است که 46 نفر کشته شدند. طالبان افغانستان چند روز بعد با حملات تلافیجویانه در سراسر نوار مرزی با پاکستان پاسخ داد.
پاکستان در روابط خود با ایالات متحده نیز با وضعیت دشواری مواجه است. آمریکا و پاکستان در دوران ریاست جمهوری بایدن تلاش کردهاند تا زمینهای برای همکاری پیدا کنند، اما پس از خروج آمریکا از افغانستان در سطح پایینی قرار داشته است. یکی از آخرین تصمیمات دولت بایدن در مورد پاکستان، تحریم چهار شرکت پاکستانی – دولتی و خصوصی – بود که به برنامه موشکی بالستیک پاکستان تجهیزات میفروشند. دولت دوم ترامپ نیز عدم قطعیت را به این ترکیب اضافه میکند اما امید زیادی برای بهبود روابط دوجانبه وجود ندارد.
پاکستان در روابط خود با هر دو کشور آمریکا و چین با موقعیت دشواری مواجه است. در نهایت، ممکن است مشکل امنیتی که روابط دوجانبه این کشور با چین را تحت تأثیر قرار میدهد، نسبت به مشکل بزرگتری که روابط آن را با ایالات متحده مواجه میکند یعنی فقدان پایه و اساس محکم برای یک مشارکت ، قابل حلتر باشد.
3.بازی سیاست با حاصل جمع صفر:
بحران سیاسی یا همان بازی سیاسی با حاصل جمع صفر پاکستان که نزدیک به سه سال پیش با برکناری عمران خان آغاز شد، همچنان ادامه دارد و اثرات مخربی بر جای گذاشته است. ( پ.ن: سیاست حاصل جمع صفر” (Zero-sum politics) به نوعی رقابت گفته میشود که در آن برد یک طرف به طور مستقیم منجر به باخت طرف دیگر میشود. به عبارت دیگر، مجموع بردها و باختها در این نوع رقابت همیشه صفر است. این بدان معناست که احزاب سیاسی در پاکستان درگیر یک رقابت شدید هستند که در آن هدف اصلی هر حزب، شکست کامل طرف مقابل است اما در انتها هیچ نفعی برای برنده هم به همراه نخواهد داشت)
اعتراضات، دستگیریها، محاکمات نظامی، سرکوب و انتخابات مخدوش، این بحران را به هیچ وجه به سمت حل و فصل سوق نداده است. دولت (و ارتش) مخالفان سیاسی را به عنوان یک تهدید وجودی میبیند و با آنها برخورد میکند. این نوع سیاستگذاری منجر به تضعیف دموکراسی، قطببندی شدید جامعه، تمرکز دولت بر خنثی کردن چالشهای سیاسی به جای وظایف حکومتی و پیامدهای منفی برای اقتصاد شده است.
علاوه بر این، ادعای اینکه مخالفان سیاسی در فضای آنلاین به “تروریسم دیجیتال” مشغول هستند، تمرکز را از کابوس تروریسم واقعی که کشور با آن مواجه است، منحرف کرده است. در نهایت، حل این چالش سیاسی باید از طریق سیاسی صورت گیرد. اعتراضات PTI فراتر از نمایش حمایت مردمی از این حزب، به نتیجهای نرسیده است. دولت باید بپذیرد که با یک مخالف سیاسی روبرو است که همچنان از محبوبیت بالایی برخوردار است. به نظر میرسد گفتوگویی بین دو طرف آغاز شده است؛ رسیدن به نوعی توافق باید یکی از اهداف کلیدی سال 2025 باشد. برای رژیم حاکم فعلی، ضروری است که بپذیرد رقابت سیاسی سالم و پاسخگویی در درازمدت به نفع همه بازیگران سیاسی پاکستان خواهد بود و برای پیشرفت کشور ضروری است.
4.کاهش سرعت اینترنت:
دولت برای مهار مخالفت آنلاین و بسیج سیاسی مخالفان، به مجموعه اقدامات محدودکنندهای مانند ممنوعیت استفاده از پلتفرمهای اجتماعی، به ویژه ایکس (توییتر سابق)، کاهش سرعت اینترنت و ایجاد یک “فایروال” ادعایی متوسل شده است.
این اقدامات به وضوح برای صنعت فناوری رو به رشد پاکستان و در نتیجه، اقتصاد آن تهدید محسوب میشوند. دولت برخی از این اقدامات، از جمله فایروال و کاهش سرعت اینترنت، را تکذیب کرده است، اما اظهارات آن نشان دهنده سوءظن و پارانویای عمیق نسبت به فضای آنلاین است (که مخالفان به ویژه در انتخابات 2024 از آن به طور مؤثری استفاده کردند).
اقدامات دولت منجر به خسارات فزایندهای برای صنعت فناوری پاکستان میشود.
صادرات فناوری پاکستان در سال مالی منتهی به ژوئن به 3.2 میلیارد دلار رسید. تخمین زده میشود که 300000 فریلنسر در این کشور در بخش فناوری فعالیت میکنند و صدها هزار نفر دیگر برای کسب درآمد به شرکتهای اینترنتی مانند برنامههای اشتراک محور متکی هستند. برآوردها حاکی از آن است که فایروال اینترنتی پاکستان میتواند حداقل 300 میلیون دلار به اقتصاد این کشور خسارت وارد کند.
نکته قابل توجه این است که همان دولتی که معتقد است ثبات سیاسی برای رشد اقتصادی ضروری است، با سرکوب آنلاین، به یک موتور قدرتمند این رشد آسیب میرساند. و در اقتصاد جهانی که برتری در بخش فناوری بسیار مهم است، این رویکردی بسیار پسروانه محسوب میشود.
5.زوال دموکراسی
واکنش دولت به بحران سیاسی پاکستان، روند زوال دموکراسی در این کشور را تسریع کرده است. در پایان اولین دوره قدرت ائتلاف احزاب دموکراتیک پاکستان (PDM) در سال 2023، واحد اطلاعات مجله معتبر اکونومیست، پاکستان را به “رژیم اقتدارگرا” تنزل داد.
پسرفت دموکراسی در سال 2024 در پی انتخابات عمومی ماه فوریه ادامه یافت که خود با اتهامات تقلب همراه بود. به طعنه، این انتخابات حتی قبل از روز رأیگیری با ماهها تأخیر غیرقانونی، زندانی بودن رهبر محبوبترین حزب کشور یعنی PTI و اجبار این حزب به شرکت در انتخابات بدون نماد انتخاباتی خود، با جنجال مواجه شد.
ماهها بعد، قوه قضائیه که به عنوان یک ناظر و سد مهم (هرچند ناپایدار) بر تجاوزات دولت عمل میکرد، از طریق اصلاحیه ۲۶ قانون اساسی که به پارلمان حق انتخاب رئیس قوه قضائیه را واگذار کرد، قدرت خود را از دست داد. در همین حال، دولت غیرنظامی با تمدید دوره فرماندهی رئیس ارتش به پنج سال (با امکان تمدید برای دوره دوم)، ظاهراً فضای بیشتری را به ارتش واگذار کرد. شیوهای که این تغییرات با عجله در پارلمان تصویب شدند، به اندازه ماهیت این تغییرات اهمیت دارد.
یکی از چالشهای کلیدی برای سال 2025 و پس از آن و شاید دشوارترین چالش، این خواهد بود که احزاب سیاسی پاکستان برای جلوگیری از زوال بیشتر دموکراسی، با یکدیگر همکاری کنند. ممکن است دولت فعلی نه ارادهای برای این کار داشته باشد و نه انگیزهای برای آن ببیند، اما سلامت درازمدت دموکراسی پاکستان برای بقای این کشور ضروری است.
اهمیت اولویتها
در مجموع، چالشهایی که پاکستان با آنها روبرو است بسیار جدی و پیچیده هستند که برخی از این مشکلات خودساخته هستند و حل بسیاری از آنها نیز بسیار دشوار است. دو چالشی که این کشور میتواند در سال آینده به طور مستقیم با آنها مقابله کند، بحران سیاسی و چالشهای امنیتی است. مقابله با بحران سیاسی کار سادهای نخواهد بود، اما بسیار مهم است زیرا اثرات گسترده آن باعث کاهش سایر چالشهای ذکر شده در بالا، از جمله محدودیتهای اینترنتی و زوال گستردهتر دموکراسی، خواهد شد. این امر به دولت فضای لازم برای رسیدگی به چالشهای امنیتی کشور نیز خواهد داد. از نظر امنیتی، دولت باید آماده باشد تا با تروریسم در جبهههای مختلف با قاطعیت مقابله کند، در حالی که هر تلاشی برای جلوگیری از بیگانگی بیشتر جمعیتی که احتمالاً تحت تأثیر این اقدامات قرار میگیرند، انجام دهد.