زمینه های ورود مجدد ارتش پاکستان به سیاست این کشور
پلیس لاینز، یک شهرک مخصوص امنیتی در شهر پیشاور پاکستان است که در آن بیش از ۳۰۰۰ پلیس در کنار خانواده هایشان زندگی میکنند.
این شهرک جز مناطق قرمز شهر پیشاور به حساب می آید که در آن بالاترین استانداردهای امنیتی رعایت میگردد و حتی نمایندگان مجلس و شخصیت های سیاسی و نظامی نیز قبل از ورود به داخل آن بازرسی میشوند و پس از هماهنگی لازم اجازه ورود پیدا میکنند.
روز سه شنبه ۱۱ بهمن برابر با ۳۱ ژانویه ، حدود ساعت ۱ بعد از ظهر شخصی با لباس پلیس و موتور پلیس از درب اصلی این شهرک وارد میشود، خود را به مسجد مرکزی شهرک میرساند و منتظر میماند تا ساکنان شهرک جهت اقامه ی نماز ظهر وارد مسجد شوند و حدود ساعت ۱ و نیم بعد از ظهر با انفجار جاکت انتحاری خود باعث رعب و وحشت در شهر پیشاور و کل پاکستان میگردد.
لحظه ی نوشتن این مقاله ۱۰۲ نفر در این حادثه به شهادت رسیده و ۲۰۲ نفر هم زخمی شده اند. در میان کشته شدگان و زخمی ها ۹۸ پلیس شناسایی شده است.
با توجه به بررسی جزئیات حادثه به نظر میرسد، عامل انتحاری، ساختار مسجد و معماری آن را به خوبی میشناخته و میدانسته در کدام قسمت مسجد خود را منفجر نماید تا کل سقف مسجد بر روی نمازگزاران آوار گردد و تعداد کشته ها به بیشترین تعداد ممکن برسد.
دو هفته ی قبل از این حادثه ، یعنی در ۱۴ ژانویه ، به یکی از کلانتری های شهر پیشاور حمله شد. رئیس کلانتری آقای سردار حسین و دو محافظش هم برای بررسی اوضاع ، سریع به کلانتری رسیدند ، به محض رسیدن به کلانتری صدای شلیک یک گلوله شنیده شد و سردار حسین در جا به شهادت رسید.
بعد از چند ثانیه دو گلوله دیگر شلیک شد و هر دو محافظ او نیز به شهادت رسیدند.
بعد از تحقیقات مشخص گردید ، این گلوله ها از جدیدترین اسنایپر های آمریکایی که به دوربین دید در شب و نیز تشخیص حرارت بدن مجهز هستند ، شلیک شده است. این تفنگ ها در حال حاضر فقط در اختیار ارتش آمریکاست و استفاده از چنین تفنگ هایی در شهر پیشاور پاکستان بسیار تعجب آور بود.
در نهایت مشخص گردید بعد از ترک نیروهای آمریکایی، این تفنگ ها در اختیار دولت طالبان قرار گرفته و سپس به دست تحریک طالبان پاکستان رسیده است.
در حال حاضر بسیاری از ترورهای داخل شهر پیشاور، کویته و استان پنجاب با استفاده از همین اسلحه های جدید انجام میشود.
تحریک طالبان پاکستان، یک سازمان تروریستی است که در سال ۲۰۰۷ توسط بیت الله محسود، در مناطق قبایلی پاکستان که در واقع مناطق مرزی با افغانستان است تاسیس شد و تمام تلاشش از بین بردن ارتش پاکستان است.
بر اساس آخرین سرشماری های انجام شده توسط سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ، کل تعداد نیروهای طالبان و خانواده هایشان در پاکستان حدود ۳۶ هزار نفر هستند.
در اواخر حکومت عمران خان، دولت پاکستان با مذاکره با این سازمان تروریستی ضمن توافق با شرایط آنها آتش بس اعلام نمود و حدود ۱۰۰ نفر از تروریست های این سازمان را از زندانهای پاکستان آزاد نموده و به بیش از ۱۰۰۰ نفر از نیروهای این سازمان که به افغانستان پناه برده بودند، اجازه بازگشت به پاکستان داد.
حوادث و اتفاقات جدید در پاکستان نشان از یک پارادایم شیفت در سیاست های این کشور و منطقه دارد.
خایر ارزی پاکستان به کمتر از ۳ میلیارد دلار رسیده است. تقریبا دیگر هیچ ضمانت نامه ی بین المللی اعتباری توسط بانک های این کشور صادر نمیشود و به همین دلیل واردات کالاهای اساسی همچون سوخت، نهاده های دامی،مواد اولیه ی مورد نیاز برای صنایع و بسیاری از اقلام دیگر عملا امکان پذیر نیست.
دولت مرکزی پاکستان فقط در طی هفت ماه گذشته ۱۳ میلیارد روپیه ( بیش از ۲۰۰۰ میلیارد تومان) از بانک های داخل پاکستان وام با ۱۷ درصد سود استقراض نموده است و کل بدهی دولت پاکستان فقط به بانک های داخلی از مرز ۱۰۰۰ میلیارد روپیه گذشته است.
تورم و گرانی رکورد ۴۰ ساله ی این کشور ۷۴ ساله را شکسته است و چنانچه دولت پاکستان بخواهد وام بانکی بیشتری دریافت نماید باز هم باید قیمت کالاهای اساسی را افزایش دهد.
وضعیت سیاسی پاکستان هم بیش از هر زمان دیگری به شدت متلاطم و نگران کننده است.
عمران خان ، مخالف اصلی دولت امروز پاکستان، قدرتی ندارد اما به شدت در میان مردم محبوب است .
احزاب مردم، نواز شریف، جماعت اسلامی، جماعت علمای اسلام و سایر جماعت های سیاسی که با یکدیگر متحد شده اند تا دولت تشکیل دهند، قدرت دارند اما به شدت در میان مردم منفور هستند.
عدم همکاری احزاب موافق و مخالف دولت باعث شده تا دو مجلس بزرگ ایالتی این کشور یعنی مجلس ایالتی پنجاب و خیبر پختونخواه عملا منحل گردند.
آقای عمران خان با درست کردن دو اتاق ضد گلوله در ویلای اسلام آباد خود به زودی به پایتخت پاکستان باز خواهد گشت و تظاهرات جدیدی علیه دولت پاکستان را رهبری خواهد نمود.
آقای شهباز شریف هم فقط در حال توضیح شرایط موجود به مردم است و عملا توفیق خاصی در مدیریت وضعیت بحرانی کشور پاکستان به دست نیاورده است .
جدایی بسیاری از سیاستمداران برجسته و با تجربه ی حزب مسلم لیگ شاخه ی نواز، همچون شاهد خاقان عباسی و سخنان صریح سناتور برجسته ی این حزب ، آقای مشاهد حسین علیه بی کفایتی دولت وقت نشان از تزلزل شدید در درون حزب حاکم پاکستان دارد.
ارتش پاکستان که در واقع حاکمیت پاکستان است، بعد از تمام دخالتهای نظامی و سیاسی خود در ادوار گذشته، امروز که بیش از هر روز دیگری میبایست در کنترل اوضاع دخالت کند، با اعلام بی طرفی ، خود را کنار کشیده و از دور تماشا کننده ی این وضعیت بغرنج است.
بعد از بررسی های فراوان و تحلیل وضعیت پاکستان از یکسال گذشته تا کنون، ۲ سناریو برای آینده ی پاکستان پیش بینی میکنیم:
۱. برگزاری انتخابات سراسری در کشور پاکستان بعد از ۶ ماه و به قدرت رسیدن حزب انصاف و بازگشت آقای عمران خان به قدرت:
چنانچه شرایط برگزاری انتخابات در پاکستان مهیا گردد و ارتش بدون هیچ دخالتی اجازه دهد تا انتخابات عمومی در این کشور برگزار گردد، به احتمال بسیار زیاد آقای عمران خان با توجه به محبوبیت بالا و روزافزونی که دارد دوباره سکان اداره پاکستان را به دست خواهد گرفت.
اما ارتش پاکستان به خوبی میداند، در صورت به روی کار آمدن آقای عمران خان ، حاکمیت پاکستان دیگر در اختیار ارتش پاکستان نخواهد ماند و شاهد ضعیف شدن نقش ارتش در مناسبات داخلی و بین المللی خواهد بود.
۲. افزایش ناراضایتی اجتماعی از وضعیت اقتصادی، امنیتی و سیاسی در پاکستان و مهیا شدن زمینه ی ورود دوباره ی ارتش پاکستان به
سیاست این کشور.
هر چند ژنرال عاصم منیر، با بی طرفی کامل بیشتر به دنبال مدیریت درونی ارتش است، اما سفرهای او به عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیز ملاقات های گسترده ی او با سفرا و مقامات لشکری و کشوری سایر کشورها بلاخص سفر امروز او به کشور انگلیس و برنامه ریزی برای دیدار و مذاکره با سران کشورهای مشترک المنافع در لندن ، نشانه هایی از فعال شدن یک آتش فشان در اعماق لایه های سیاسی ، نظامی کشور پاکستان دارد.
کودتای نظامی نرم در انتظار پاکستان ←
به نظر میرسد فشارهای اقتصادی کمر شکن ، فعالیت مجدد گروه های تروریستی ، افزایش اختلافات روز افزون میان دولت اسلام آباد و کابل، افزایش تنش های مذهبی میان شیعیان و وهابی های پاکستان، این کشور را به سمتی خواهد برد که دیگر کاری از احزاب سیاسی ضعیف پاکستان که بیش از هر چیز به منافع فردی و حزبی خود می اندیشند ، بر نمی آید و تمام اذهان عمومی بر روی نقش ارتش متمرکز خواهد شد.