پیش بینی آینده ی پاکستان

بحران! پاکستان از تاریخ ۱۲ آوریل امسال (‌۲۰۲۲) وارد بحران سیاسی شد
پیش بینی آینده ی پاکستان
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
پیش بینی آینده ی پاکستان

 

رای عدم  اعتماد به عمران خان در نیمه شب ۱۱ آوریل، باعث شد تا او و حزب سیاسی اش یعنی جنبش انصاف از قدرت برکنار شوند و جنبش دموکراتیک پاکستان که با اتحاد احزاب مخالف دولت عمران خان به منظور برکناری وی شکل گرفته بود قدرت سیاسی پاکستان را در دست بگیرد.

با رای نمایندگان مجلس ملی پاکستان در تاریخ ۱۴ آوریل،  آقای شهباز شریف، برادر آقای نواز شریف ( ۳ دوره نخست وزیری پاکستان را در کارنامه ی سیاسی خود دارد،) به عنوان بیست و سومین نخست وزیر پاکستان انتخاب شد.

دولت جدید پاکستان در شرایطی سکان قدرت را به دست گرفته، که کشور پاکستان با معضلات اقتصادی ، امنیتی و سیاسی بسیاری دست و پنجه نرم میکند.


از روزی که دولت جدید شکل گرفته، بازار سهام پاکستان هر روز شاهد سقوط بزرگتری است. ( امروز شاخص بورس کراچی ۱۰۰۰ واحد دیگر سقوط کرد)

روپیه ی پاکستانی روز به روز در مقابل دلار ، ارزش بیشتری از دست میدهد.

موعد پرداخت بدهی های خارجی دولت پاکستان فرار رسیده و موجودی بانک مرکزی پاکستان توان باز پرداخت بدهی ها را ندارد.

 

موج بی سابقه ی گرما وارد کشور پاکستان شده و کمبود پیشین برق با شدت بیشتری حس میگردد.

خشکسالی و کاهش شدید بارش باران در کنار تنش های آبی این کشور با افغانستان و هندوستان به اوج خود رسیده است.

اختلاف سیاسی با طالبان در افغانستان، ورود موج جدید مهاجران افغانی به پاکستان، تشدید فعالیت های تروریست ها در شمال غرب و جنوب شرق پاکستان و کدورت های بوجود آمده بین پاکستان و متحدان سیاسی ـ نظامی خود همچون آمریکا ، عربستان و اروپا نشان از طوفان های سهمگینی است  است که به زودی پاکستان را در خواهد نوردید.

 

اولین و جدی ترین چالش پیش روی تمام احزاب سیاسی پاکستان ، زمان برگزاری انتخابات است.

جنبش دموکراتیک پاکستان از تاریخ تاسیس خود در سبتامبر سال ۲۰۲۰ ، به دنبال برکناری عمران خان و برگزاری انتخابات زود هنگام بود.

 

امروز که سکان سیاسی پاکستان در اختیار این جنبش است، میبایست در خصوص انتخابات زود هنگام تصمیم گیری کند.

این دقیقا همان چیزی است که عمران خان از ۱۲ آوریل فریاد میزند و خواستار برگزاری هر چه سریعتر انتخابات است.

طبق قانون اساسی پاکستان، دستور برگزاری انتخابات تنها توسط نخست وزیر صادر میگردد و هیچ شخص دیگری نمی تواند طبق قانون چنین دستوری صادر نماید.

آقای شهباز شریف باید یکی از گزینه های زمانی ۳ ماه آینده، ۴ ماه آینده، ۷ ماه آینده یا ۱۴ ماه آینده را برای برگزاری انتخابات اعلام کند.

 

با درک این وضعیت، آقای شهباز شریف به همراه اعضای ارشد حزب مسلم لیگ ( شاخه ی نواز) به لندن سفر کردند تا پس از مشورت با رئیس حزب خود یعنی آقای نواز شریف،  تصمیم های سخت خود را اعلام نمایند.

 

بزرگترین چالش سیاسی داخلی آقای شهباز شریف یا بهتر بگویم جنبش دموکراتیک پاکستان ( شامل احزاب مردم، مسلم لیگ شاخه ی نواز و جمعیت علمای پاکستان شاخه ی فضل الرحمان) شخص آقای عمران خان و جنبش انصاف است.

عمران خان هر روز در جلسات حضوری و اینترنتی خود، خواهان برگزاری انتخابات هر چه سریعتر است و دولت شریف را تهدید کرده در صورتی که دستور برگزاری انتخابات را ندهد، روز ۲۰ می با ۲ میلیون نفر از طرفداران خود وارد اسلام آباد ، پایتخت پاکستان شده و تا برگزاری انتخابات در آنجا تحصن خواهند نمود.

حضور ۲ میلیون نفر در شهر ۴ میلیون نفری اسلام آباد، کار و زندگی در این شهر کوچک سیاسی را مختل خواهد کرد که دولت یا میبایست با استفاده از زور جلوی عمران خان و طرفدارانش را بگیرد و یا اینکه با برگزاری انتخابات زود هنگام موافقت نماید.

 

با توجه به صحبتهای آقای زرداری، بلاول بوتو و سایر شخصیتهای تاثیر گزار حزب مسلم لیگ، به نظر میرسد آقای شهباز شریف، دورترین مدت زمان ممکن برای برگزاری انتخابات را پیشنهاد نماید، یعنی ۱۴ ماه دیگر!

اما چرا؟

چون برگزاری انتخابات زود هنگام ، حتی اگر باعث پیروزی حداکثری آقای عمران خان و حزب او نشود ، مطمانا میتواند عمران خان را به عنوان یک رهبر مظلوم که بخاطر مبارزه با فساد و رانت و نیز زورگویی آمریکا برکنار شده،  بین مردم پاکستان روز به روز محبوب تر نموده  و با کسب رأی بالا، دوباره به هسته ی اصلی قدرت برساند و این برای احزاب مخالف  عمران خان در پاکستان کمتر از یک انفجار سیاسی نیست.

 

اما درخواست برگزاری انتخابات بعد از ۱۴ ماه، دو امتیاز بسیار مهم برای احزاب مخالف عمران خان به ارمغان  خواهد داشت.

۱امضای قرارداد جدید با صندوق بین المللی پول به منظور دریافت وام جدید ارزی برای باز پرداخت بدهی های قبل و سرو سامان دادن به وضعیت اقتصادی کشور:

چه حکومت آقای شریف ۴ ماه دیگر به اتمام برسد ، چه ۱۴ ماه دیگر، امضای قرارداد جدید بین پاکستان و صندوق بین المللی پول اجتناب ناپذیر است.

اما همه میدانند، صندوق بین المللی پول تنها در صورتی این قرارداد را امضا میکند که دولت پاکستان، جراحی اقتصادی را بر بدن نحیف این کشور آغاز کند.

اولین برش این جراحی با واقعی سازی قیمت سوخت آغاز خواهد شد.

در صورتی که حکومت آقای شهباز شریف چنین قراردادی را امضا کند و قیمت کالاهای اساسی همچون سوخت  ۳۰ درصد افزایش یابد، طبیعی است که خشم و انزجار مردم را به دنبال خواهد داشت و این خشم و انزجار وقتی پای صندوق رای برسد باعث شکستی بزرگ تر از انتخابات سال ۲۰۱۸ برای خانواده ی شریف و زرداری می شود، در نتیجه درصد رای به نفع عمران خان جهش تصاعدی را تجربه خواهد کرد.

شاید بهترین راه حل برای دولت آقای شریف این باشد که  قرارداد با صندوق بین المللی پول امضا شود و قیمتها افزایش یابد.

سپس با روی کار آوردن یک تیم قدرتمند و متخصص، در طول ۱ سال آینده، صادرات پاکستان افزایش یابد، درآمد ارزی پاکستان بیشتر شود ، نرخ تبدیل روپیه در مقابل دلار قدرت بیشتری به دست آورد.

با سفر بلاول بوتو به آمریکا و سپس انگلیس و اروپا، روابط با متحدان قدیمی پاکستان تقویت شده و با وساطت عربستان و چین  بدهی های ارزی پاکستان یک دوره ی تنفس به دست آورد، نفت و گاز از کشورهای عربستان و قطر با شرایط بازپرداخت بلند مدت تامین گردد تا اعتماد از دست رفته ی مردم نسبت به خانواده ی شریف و زرداری-بوتو  دوباره احیا گردد.

روابط خوب آقای آصف علی زرداری با دولت های جمهوری اسلامی ایران، چین و آمریکا میتواند باعث به ثمر نشستن تلاش های تجاری- سیاسی بیشتر گردد.

روابط خوب آقای نواز شریف با خاندان پادشاهی عربستان و کشورهای حاشیه ی خلیج فارس ضامن منافع اقتصادی بیشتر برای پاکستان است .

یکی از معجزات انکار ناپذیر عمران خان ،‌ایجاد اتحاد بین احزاب سیاسی است که تا قبل از او، به خون یکدیگر تشنه بودند و از هیچ فرصتی برای تخریب و تضعیف یکدیگر چشم پوشی نمی کردند.

امروز همین احزاب سیاسی در مقابل عمران خان با یکدیگر متحد شده اند و اگر صادقانه و با تمام توان و استفاده از ظرفیت های موجود به فکر حل مسائل اساسی کشور پاکستان باشند، مطمانا وضعیت پاکستان پس از  دور ه ی سخت گذار دوباره به سمت بهبود و پیشرفت حرکت خواهد کرد.  

در این صورت پس  از این دوره ی کوتاه و سخت، شرایط انتخابات به نفع حکومت فعلی تغییر کرده و جنبش دموکراتیک پاکستان، دوباره قدرت از دست رفته ی خود را به دست می آورد.

با توجه به اینکه رئسای احزاب سیاسی همانند حزب مردم و حزب نواز شریف و رهبران اصلی آنان تلفیقی از شخصیت اقتصادی-سیاسی را دارا هستند، به خوبی میدانند که اگر مشکلات اقتصادی پاکستان با اولویت بندی حل نگردد، آینده ی سیاسی و در نهایت اقتصادی آنان در خطر جدی قرار میگیرد.

به شخصه اعتقاد دارم، اعلام ورشکستگی کشوری همانند سری لانکا در ماه آوریل، گوش سیاست مداران پاکستانی را به اندازه ی کافی تیز کرده و آنها تمام تلاش خود را برای برون رفت از این بحران خواهند نمود

 

۲انتخاب رئیس جدید ارتش پاکستان.

دومین امتیاز مهم برای آقای شهباز شریف، در صورت برگزاری انتخابات بعد از ۱۴ ماه، از سر گذراندن انتخاب رئیس جدید ارتش در ماه نوامبر امسال است ( تقریبا ۶ ماه دیگر).

 

همان گونه که در مقاله ی قبلی اشاره شد، نقش ارتش پاکستان بلاخص رئیس ارتش در تشکیل و ابقای قدرت سیاسی پاکستان غیر قابل انکار است.

آقای ژنرال جاوید قمر باجوه، در سال ۲۰۱۶ با انتخاب نهایی آقای نواز شریف ( نخست وزیر وقت پاکستان) به عنوان رئیس ارتش پاکستان منصوب شد.

 

رئیس ارتش در کشور پاکستان بر اساس درجه و سابقه ی خدمت نظامی انتخاب میگردد، اما نخست وزیر وقت معمولا با اعمال نفوذ سیاسی، شخصیتی که احساس میکند برای او و حکومتش میتواند به عنوان تکیه گاه نظامی ، عملکرد بهتری داشته باشد را بر میگزیند.

موضوع جالب توجه اینجاست که در تاریخ پاکستان ، وقتی نخست وزیر شخص نزدیک به خود را به عنوان رئیس ارتش انتخاب میکند، همان رئیس ارتش پس از مدتی نخست وزیر را از کار برکنار میکند یا او را از بین میبرد.

ذوالفقار علی بوتو، نهمین نخست وزیر پاکستان و پدر بی نظیر بوتو ( پدر بزرگ بلاول بوتو) با دخالت در پروسه های ارتش، ژنرال ضیا الحق را به عنوان رئیس ارتش انتخاب کرد و همین آقای ضیا الحق در ۴ آوریل سال ۱۹۷۹ دستور داد تا ذوالفقار علی بوتو را در زندان دار بزنند.

نواز شریف آقای ژنرال پرویز مشرف را در سال ۱۹۹۸ به عنوان رئیس ارتش برگزید ، اما  پس از ۱ سال کودتا کرد و نواز شریف را از قدرت برکنار نمود و اگر میانجی گری عربستان نبود، نواز شریف هم اعدام میشد.

باز در سال ۲۰۱۶ آقای نواز شریف ژنرال جاوید قمر باجوه را به عنوان رئیس جدید ارتش انتخاب کرد اما در انتخابات سال ۲۰۱۸ ، ارتش از عمران خان حمایت کرد و نواز شریف راهی زندان شد!

به نظر میرسد، رئیس ارتش پس از انتخاب شدن، بیش از اینکه به نخست وزیر کشور وفادار باشد به ارتش و سیاست های ارتش پاکستان وفادار میماند و این دور باطل در پاکستان تا به امروز در حال تکرار است.

با اعلام بازنشتگی آقای ژنرال جاوید قمر باجوه و عدم تمایل ایشان برای تمدید ریاستش بر ارتش پاکستان ، ۲۹ نوامبر امسال ایشان باز نشسته خواهد شد و نخست وزیر وقت، میتواند رئیس جدید ارتش را انتخاب کند.

 

در ارتش پاکستان ، تا انتهای نوامبر سال جاری،  ۴ ژنرال ۴ ستاره حضور خواهند داشت که احتمال انتخاب یکی از آنان به عنوان رئیس جدید ارتش بیش از سایرین است.

این  ۴نفر بر اساس درجه ی نظامی و سابقه ی خدمت عبارتند از :

     ۱ژنرال ساهیر شمشاد میرزا ( عکس دوم از سمت راست)

     ۲ژنرال اظهر عباس ( عکس دوم از سمت چپ)

     ۳ژنرال نعمان محمود راجا ( عکس اول از سمت راست)

     ۴ژنرال فیض حمید ( عکس اول از سمت چپ)

 

آقای نواز شریف و زرداری به خوبی میدانستند، در صورتی که حکومت عمران خان ساقط نشود، آقای عمران خان در ۲۹ نوامبر سال جاری، آقای ژنرال فیض حمید را به عنوان رئیس جدید ارتش پاکستان انتخاب میکند و همین انتخاب باعث میشد تا حکومت و کرسی قدرت عمران خان برای ۱ دوره ی پنج ساله ی دیگر تضمین گردد.

و بعد از ۵ سال دیگر معلوم نبود که اصلا سن و سلامت این دو نفر برای ادامه ی سیاست در پاکستان قد بدهد. به همین دلیل با وجود تمام مشکلات اقتصادی پیش رو، حاضر شدند در منجلاب مشکلات شیرجه بزنند تا لا اقل ژنرال فیض حمید به عنوان رئیس جدید ارتش انتخاب نگردد.

 

با برگزاری انتخابات پاکستان بعد از ۱۴ ماه دیگر، شهباز شریف میتواند رئیس جدید ارتش را از میان گزینه های موجود به نحوی انتخاب نماید که کمترین خطر را برای خود و برادرش و متحدانش در پی داشته باشد.

البته شنیده ها از منابع نزدیک به ارتش حاکی از عدم تمایل ارتش به هر گونه دخالت مستقیم در امور سیاسی پاکستان و انتخاب یک رئیس بی طرف و کارکشته به عنوان رئیس جدید ارتش این کشور است.

 

آقای عمران خان اما با تمام توان در حال افزایش فشار بر روی ارتش است تا هر چه سریعتر انتخابات را برگزار کنند و اجازه ندهند برگزاری انتخابات به بعد از انتخاب رئیس ارتش پاکستان موکول گردد.

موضوع نگران کننده ی دیگر، صحبتهای دیروز آقای عمران خان بود که اعلام کرد: سران قدرت و مفاسد اقتصادی قصد ترورم را دارند و در صورتی که مرا بکشند ، اجازه ندهید خون من پایمال گردد.

ایشان همیچنین اضافه کرد: یک ویدیو ضبط کرده ام و در آن نام تمام کسانی که قصد کشتن من را دارند ذکر کرده ام.

به نظر میرسد ، انگشت این اتهامات مستقیم به سمت نواز شریف و شهباز شریف است.

نظر به تجربه ی  تلخ ترور  بی نظیر بوتو در ۲۷ دسامبر سال ۲۰۰۷ در شهر راولپندی ، این سخن عمران خان زنگ هشدار بسیار جدی است.

 

به هر حال، تا پایان سال ۲۰۲۲ اوضاع سیاسی پاکستان بسیار شکننده بوده و امکان هر گونه اتفاق غیر قابل تصوری وجود دارد.

نوشته های مرتبط:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *