روز گذشته آقای عمران خان، در یک سخنرانی ویدیویی،از تمام مردم پاکستان خواست تا روز شنبه، ۱۶ اردیبهشت، ۱ ساعت قبل از اذان مغرب به خیابانها بیایند و با بیرون آمدن دسته جمعی، از قوه قضائیه و قاضی القضات این کشور دفاع کنند.
به نظر میرسد آقای عمران خان قصد دارد، تاریخ سال ۲۰۰۷ میلادی در کشور پاکستان را دوباره بازسازی نماید و همانگونه که در این سال ،با حمایت وکلای پاکستان آقای افتخار محمدچودهری، قاضی القضات برکنار شده پاکستان به یکی از محبوبترین قضات پاکستان تبدیل شد، این بار با حمایت مردم آقای قاضی القضات عمر عطا بندیال به یکی از محبوبترین قضات پاکستان تبدیل شده و بتواند در مقابل حاکمیت و حکومت پاکستان از آقای عمران خان دفاع نماید. با توجه به بررسی های انجام شده، پیش بینی میکنیم این درخواست آقای عمران خان با اقبال عمومی مردم مواجه نخواهد شد.
۳ دلیل اصلی برای عدم موفقیت این درخواست آقای عمران خان قابل ذکر است.
۱.عدم حمایت رسانه ها: تا به امروز هر سخنرانی یا تظاهراتی از سوی آقای عمران خان با حمایت حداکثری رسانه های پاکستانی همراه بود و همین همراهی رسانه ها باعث میشد جلسه ها و تظاهرات عمران خان مملو از جمعیت و پوشش خبری گسترده باشد. اما این بار به نظر میرسد رسانه های پاکستان این درخواست عمران خان را پوشش نخواهند داد. این عدم پوشش هم به علت فشار حاکمیت بر روی رسانه هاست و هم خود رسانه ها از این اوضاع خسته و کلافه شده اند. شاید آقای عمران خان و تحریک انصاف بخواهند از شبکه های اجتماعی که یکی از نقاط قوت آنها بوده استفاده کنند.
اما کاهش قابل ملاحظه بینندگان عمران خان در سخنرانی های اخیر که از جمعیت میلیونی ۱ سال قبل به کمتر از ۴۰۰۰ نفر رسیده ، خود جای شک و شبهه فراوان دارد.
۲. عدم استقبال مردم : در تاریخ ۱ می ماه، وقتی آقای عمران خان از طرفدارانش خواست در شهر لاهور به خیابان ها بیایند، کل تعداد طرفداران آقای عمران خان که به خیابان ها آمدند در حدود ۶۰۰۰ نفر بود. این در حالیست که شهر لاهور به نوعی پایتخت سیاسی و مردمی آقای عمران خان به حساب می آید و اگر در این شهر ۱۴ میلیون نفره، فقط ۶ هزار نفر به درخواست آقای عمران خان لبیک گفته باشند، بعید است در سراسر پاکستان درصد بیشتری از او حمایت کنند.
۳. اختلاف و چند پارچگی در میان قضات پاکستان: تنها نصف قضات پاکستان از ایده های آقای عمر عطا بندیال طرفداری میکنند و نصف ما بقی قضات با آن مخالفند. با این اختلافات درونی بعید است که مردم همانند سال ۲۰۰۷ پشت قاضی القضات خود بایستند. از طرفی با درز فایل های صوتی مختلف از قضات برتر پاکستان، مردم اعتماد پیشین خود را نسبت به قضات خود از دست داده اند و بعید است که در این شرایط حاضر باشند از جان و دل برای ایشان مایه بگذارند.
خبرهای تایید نشده دیگری در پاکستان نشان میدهد، پیام های بسیار تند و هشدار دهنده ای به آقای عمران خان و رهبران ارشد حزب انصاف از سوی حاکمیت بالاخص ارتش پاکستان ارسال شده و در آن از آنها خواسته شده است بیش از این به بحران سیاسی پاکستان دامن نزنند ، در غیر اینصورت ممکن است با اقدامات امنیتی شدیدی مواجه شوند.
ظاهرا مشابه چنین پیام هایی به قاضی القضات پاکستان نیز ارسال شده و از او خواسته شده است تا در امور سیاسی کشور بیش از این دخالت ننموده و اجازه دهد مسائل سیاسی توسط احزاب سیاسی و پارلمان پاکستان حل گردد.
از طرفی در حال حاضر تمام امید آقای عمران خان به قاضی القضات پاکستان است و امیدوار است آقای عمر عطا بندیال با یک حکم قضایی، دولت کنونی پاکستان را برکنار نموده و دستور برگزاری انتخابات را صادر نماید. به همین دلیل تمام تلاش خود را مینماید تا از توده ی مردم در حمایت از او استفاده نموده و اجازه ندهد آخرین امیدش تحت فشار حاکمیت پاکستان عقب نشینی نماید.
اما پیام های ارسالی از سمت حاکمیت به قاضی القضات و آقای عمران خان و نیز فعال شدن کمیته های حقیقت یاب مجلس ملی پاکستان در خصوص زد و بندهای مالی قاضی القضات پیشین پاکستان یعنی آقای ثاقب نثار با حزب انصاف و بررسی پرونده ی هزینه های مالی قوه قضائیه پاکستان از ۱۰ سال گذشته تا کنون نشان میدهد، این بار دولت و حاکمیت پاکستان با اراده آهنین و تمام قوا در مقابل آقای عمران خان و عمر عطا بندیال ایستادگی نموده و شاید پایانی باشد
بر سیاست و قضاوت هر دو شخصیت معروف پاکستان. اتفاقات روزهای آینده نشان میدهد این پیش بینی تا چه اندازه درست یا غلط خواهد بود