روابط پاکستان و ایالات متحده آمریکا
حکومت دموکراتیک (1977-1971)
در نتیجه ی انتخاباتی که در دهه 1970 بر گزار شد ، ذوالفقار علی بهتو ، که یک فرد کاریزماتیک، سوسیالیست (جامعه گرا) و طرفدار دموکراسی بود ، از سال 1971تا 1974 رئیس جمهور و سپس در سال 1974 نخست وزیر شد . از این دوره به عنوان دوره ی”جنگ سرد آرام” با پاکستان و دولت سوسیالیست دموکراتیک آن به رهبری بهتو تلقی می شود.
افکار سوسیالیستی او به نفع ایده های کمونیستی بود اما هرگز با کمونیسم متحد نشد. در زمان بهتو، پاکستان بر جنبش کشورهای غیر متعهد، ایجاد نزدیکی با بلوک شوروی و اتحاد جماهیر شوروی تمرکز کرده بود. در همین حال، بهتو سعی کرد روابط خود با ایالات متحده را بصورت متعادل حفظ کند، اما تلاش های او با شکست مواجه شد. بهتو با مفاهیم چپ افراطی مخالف بود، اما طرفدار جدی سیاست های چپ بود، که ایالات متحده از همان ابتدا در پاکستان با آن مخالف بود.
هنگامی که اختلافات ایجاد می شود، یک کشور کوچک نباید با یک قدرت بزرگ شاخ به شاخ شود، عاقلانه تر است که زیرآبی رفته و از مسیراصلی منحرف شده و راه گریزی پیدا کند و از در پشتی وارد شود .
ذوالفقار علی بهتو، در روابط ایالات متحده و پاکستان
اگرچه ریچارد نیکسون از روابط محکمی با بهتو برخوردار بود و دوست صمیمی او بود، اما در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر روابط به طرز چشمگیری تیره شد. کارتر، ضد سوسیالیست بود تحریمها علیه پاکستان را تشدید کرد و از طریق سفیر ایالات متحده در پاکستان،که در آن زمان سرتیپ هنری بایرود بود، دولت را تحت فشار قرار داد. گرایشهای سوسیالیستی دولت و نظریههای چپگرایانه که بهتو پیشنهاد می داد، ایالات متحده را به شدت ناراحت کرده بود، زیرا برخی نگران از دست دادن پاکستان به عنوان متحدشان در جنگ سرد بودند.
ایده های چپ دولت و سیاست بهتو در قبال اتحاد جماهیر شوروی توسط ایالات متحده به عنوان دوستی و همدلی تلقی می شد. همچنین پلی برای اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده بود تا به بنادر آب گرم پاکستان دسترسی دریایی پیدا کند، چیزی که هم ایالات متحده و هم اتحاد جماهیر شوروی فاقد آن بودند.
در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1976، کارتر به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب شد و در سخنرانی تحلیف خود عزم خود را برای منع سلاح های هسته ای اعلام کرد. با انتخاب کارتر، بهتو همه پیوندهایی را که با دولت ایالات متحده از طریق رئیس جمهور نیکسون داشت، را از دست داد.
بهتو باید با فشار و تحریم های رئیس جمهور آمریکا روبرو می شد که کاملاً مخالف اهداف سیاسی بود که بهتو برای خود ترسیم کرده بود تا به آنها دست یابد.
کارتر در سخنرانی خود به طور غیرمستقیم مخالفت خود را با بهتو، جاه طلبی های او و انتخابات اعلام کرده بود. بهتو در پاسخ به رئیس جمهور کارتر، یک دولت دموکرات ،دیپلماتیک تهاجمی تر و جدی تر (1977-1971) راه اندازی کرد.
بهتو در پاسخ به رئیس جمهور کارتر، سیاست تهاجمی و جدی تری را علیه ایالات متحده و جهان غرب بر سر مسائل هسته ای آغاز کرد .
موضع بهتو در مورد مسائل هسته ای بسیار سختگیرانه و افراطی بود، در نتیجه ایالات متحده، به ویژه کارتر را که مقابله با بهتو را در موضع دفاعی در سازمان ملل بسیار دشوار می دید، در موقعیت سختی قرار داد.
هند و اتحاد جماهیر شوروی زمانی که بهتو به برنامه هستهای هند که آن را برنامه ای مبتنی بر اشاعه ی هستهای نامیده بودند حمله کرد ، کنارزده شدند. بوتو در نامه ای به جهان و رهبران غربی، مقاصد خود را برای ایالات متحده و بقیه جهان روشن کرد:
پاکستان در معرض نوعی “تهدید و باج خواهی هسته ای” قرار گرفته که در جاهای دیگر بی نظیر بوده است ، اگر جامعه جهانی پاکستان و سایر کشورها را در برابر باج خواهی هسته ای از لحاظ سیاسی نتواند بیمه کند ، این کشورها مجبور به راه اندازی برنامه های بمب اتمی خودشان خواهند شد ، تضمین های ارائه شده توسط سازمان ملل «کافی نیست!..»
اگرچه کارتر پاکستان را تحریم کرد، بهتو، تحت هدایت فنی و مشاوره دیپلماتیک وزیر امور خارجه عزیز احمد، موفق به خرید تجهیزات حساس، مواد فلزی متداول و قطعات الکترونیکی با عنوان “اقلام مشترک” شد و هدف واقعی خریدها را مخفی کرد و پروژه بمب اتمی را بسیار تقویت کرد. . بهتو سعی کرد مشکل را حل کند، اما کارتر عمدا مذاکرات را خراب کرد. در رساله ای که توسط تاریخ نویس عبدالغفور بوهگری نوشته شده است، کارتر متهم است که اعتبار بهتو را خراب کرده است.
با این حال، او موافق اعدامش مانند کارتر نبود و از ژنرال ضیاءالحق خواست تا از زندگی او چشم پوشی کند. رهبری ارشد حزب خلق پاکستان با سفیران و ماموران عالی رتبه کشورهای مختلف تماس گرفت، اما با سفیر ایالات متحده ملاقات نکرد، زیرا رهبری می دانست که همه چی زیر سر کارتر و دولت اوست.
زمانی که دولت کارتر برنامه هستهای بهتو را کشف کرد، این برنامه قبلاً به مرحله پیشرفتهای رسیده بود و تأثیر فاجعهباری بر پیمان SALT I داشت که به زودی در حال فروپاشی بود. این شکست رئیس جمهور کارتر در متوقف کردن گسترش تسلیحات اتمی بود، زیرا رقابت تسلیحاتی بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده افزایش یافته بود.
در سال 1974، زمانی که هند آزمایش تسلیحات هستهای را در نزدیکی مرز شرقی پاکستان با نام رمز “بودای خندان” انجام داد، بوتو از ایالات متحده خواست تا تحریمهای اقتصادی را بر هند اعمال کند. اگرچه این رویکرد ناموفق بود، اما در دیدار سفیر پاکستان با هنری کیسینجر در ایالات متحده ، وزیر امور خارجه کیسینجر به سفیر پاکستان در واشنگتن گفت که این آزمایش، “اتفاقی است که افتاده است و پاکستان باید زندگی کردن با آن را بیاموزد“.
اگرچه او میدانست که پذیرش آن برای پاکستانیها “کمی سخت” بود. در دهه 1970، روابط آنها با بهتو بسیار کمرنگ شد، زیرا بهتو به تحقیقات خود در مورد سلاح ادامه داد، و در سال 1976، در ملاقاتی که بهتو و کیسینجر با هم داشتند، کیسینجر به بهتو گفت: “اگر شما توافق نامه کارخانه بازفرآوری را کنسل یا اصلاح نکنید و یا به تعویق نیندازید، ما کاری با شما خواهیم کرد که بقیه از شما به عنوان یک مثال وحشتناک یاد کنند.
جلسه توسط بهتو خاتمه یافت زیرا او پاسخ داد: “به خاطر کشورم، به خاطر مردم پاکستان، من تسلیم آن باج گیری و تهدیدها نخواهم شد“. پس از این نشست، بهتو سیاستهای ملیسازی و صنعتیسازی خود را تشدید کرد و همچنین اقداماتی را برای تشویق تحقیقات علمی در مورد سلاحهای اتمی و پروژه بمب اتمی انجام داد. بهتو مجوز ساخت آزمایشگاههای تست تسلیحات چاگای را صادر کرد، در حالی که ایالات متحده با این اقدام مخالف بود و پیشبینی کرد که در آینده منجر به جنگی گسترده و ویرانگر بین هند و پاکستان خواهد شد. پروژه بمب اتمی در سال 1978 کامل شد و اولین آزمایش سرد در سال 1983 انجام شد (به Kirana-I مراجعه کنید.)
بهتو در سال 1974 از سازمان کنفرانس اسلامی خواست تا جهان اسلام را گرد هم بیاورد. در سال 1977، بهتو بوسیله محمد ضیاءالحق، که توسط بهتو به عنوان رئیس ارتش منصوب شده بود ، دستگیر شد. محمد ضیاءالحق حکومت نظامی اعلام کرده و در سال 1978 ریاست جمهوری را بر عهده گرفت،. بهتو در سال 1979 به دلیل قتل یک مخالف سیاسی به دار آویخته شد.
دیکتاتوری نظامی (1977-1988)
در سال 1979، گروهی از دانشجویان پاکستانی در واکنش به مصادره مسجد الحرام، سفارت آمریکا در اسلام آباد را به دلیل دخالت ایالات متحده به آتش کشیدندو دو آمریکایی کشته شدند.
پس از برکناری و مرگ بهتو، روابط پاکستان با ایالات متحده بهترشده و بهبود یافت. در 24 دسامبر 1979، ارتش 40 شوروی از مرزها عبور کرده و وارد افغانستان شد، رئیس جمهور کارتر اصول و نظریه ی خود را صادر کرد ، ویژگی های بی صدا باعث ایجاد نیروی استقرار سریع (RDF)، افزایش استقرار فرماندهی مرکزی نیروی دریایی ایالات متحده (NAVCENT)،ایجاد یک چارچوب امنیتی جمعی در منطقه و تعهد به دفاع از پاکستان با انتقال مقدار قابل توجهی از سلاح و پول گرایی می شود.
پس از تهاجم شوروی به افغانستان، آی اس آی و سیا عملیات طوفان چند میلیارد دلاری را برای خنثی کردن رژیم کمونیستی و همچنین شکست شوروی در افغانستان اجرا کردند.
در طول دوران رژیم نظامی ژنرال ضیاءالحق، روابط و مناسبات با ایالات متحده به حداکثر خود ارتقاء یافت و ایالات متحده میلیاردها دلار کمک اقتصادی و نظامی به پاکستان کرده بود.
حمله شوروی به افغانستان در دسامبر 1979 باعث شد تا منافع مشترکی که پاکستان و ایالات متحده در مخالفت با اتحاد جماهیر شوروی داشتند برجسته شود. در سال 1981، پاکستان و ایالات متحده در مورد یک برنامه کمک نظامی و اقتصادی 3.2 میلیارد دلاری توافق کردند که این برنامه با هدف کمک به پاکستان برای مقابله با تهدید شدید امنیت در منطقه و نیازهای توسعه اقتصادی آن بود. پاکستان با کمک ایالات متحده، در بزرگترین عملیات مخفی تاریخ، جنگجویان ضد شوروی را در افغانستان مسلح و تجهیز کرد.
در دهه 1980، پاکستان با پرداخت 658 میلیون دلار برای 28 جت جنگندهF-16 از ایالات متحده موافقت کرد. با این حال، کنگره ایالات متحده به دلیل مخالفت با جاه طلبی های هسته ای پاکستان، این توافق را متوقف کرد. بر اساس شرایط لغو در آمریکا، ایالات متحده هم پول و هم هواپیماها را نگه داشت که منجر به خشم پاکستانی ها و ادعای دزدی از سمت آنها شد .
“وقتی آمریکایی ها در ویتنام شکست خوردند، آمریکایی ها به خانه رفته و گریه کردند. هنگامی که شوروی از مصر بیرون رانده شد، تصمیم گرفت به دنبال لیبی برود. … آیا آمریکا همچنان رهبر جهان آزاد است؟ از چه لحاظ؟. … امیدوارم به زودی نقش متقابل خود را که پس از ویتنام رها کرده دوباره احیا کند.”
ضیاء درباره سیاست آمریکا در قبال پاکستان
در ابتدا، کارتر به پاکستان 325 میلیون دلار به عنوان کمک در طول سه سال پیشنهاد کرد. ضیا این را به عنوان “یک مبلغ ناچیز” رد کرد. کارتر همچنین حکمی را در سال 1980 امضا کرد که به مجاهدین اجازه نمی داد بیشتر از 50 میلیون دلار در طول سال هزینه کنند. همه ی این تلاشها رد شده و مورد قبول واقع نشد، ضیا با زیرکی تصمیمات و اهداف خود را عملی می کرد چون میدانست دوره ریاست جمهوری کارتر رو به اتمام است و ممکن است معامله بهتری با ریگان انجام دهد.
پس از روی کار آمدن رونالد ریگان و شکست کارتر برای ریاست جمهوری ایالات متحده در سال 1980، همه اینها تغییر کرد، به دلیل اولویت های جدید رئیس جمهور ریگان و تلاش بسیار موثر یکی از اعضای کنگره چارلز ویلسون (D-TX)، با همکاری جوآن هرینگ، سیا و همچنین گاست آوراکوتوس رئیس میز افغانستان بودجه ی مربوط به عملیات طوفان افزایش یافت.
کمک به مقاومت افغانستان و پاکستان به میزان قابل توجهی افزایش یافت و در نهایت به یک میلیارد دلار رسید. ایالات متحده که با یک رقیب ابرقدرت روبرو شده بود که گویی میخواهد یک بلوک کمونیستی دیگر ایجاد کند، اکنون ضیاء را درگیر جنگی تحت حمایت ایالات متحده در افغانستان علیه شوروی کرد.
دولت ریگان وهمچنین شخص ریگان از رژیم نظامی پاکستان حمایت کرده ومقامات آمریکایی به طور معمول از این کشور بازدید کردند. نفوذ سیاسی که ایالات متحده در پاکستان داشت عملاً لیبرالها، سوسیالیستها، کمونیستها و حامیان دموکراسی را در این کشور در سال 1983 مهار کرد، و در عوض به ضیا توصیه کردند که در سال 1985 انتخابات غیرحزبی برگزار کند.
ژنرال اختر عبدالرحمن از آی اس آی و ویلیام کیسی از سیا در هماهنگی و در فضایی با اعتماد متقابل با یکدیگر همکاری کردند. ریگان بالگردهای تهاجمی، خمپاره اندازهای خودکششی، نفربرهای زرهی، 40 هواپیمای جنگی F-16 فالکون. ، فناوری هسته ای، کشتی های جنگی نیروی دریایی و تجهیزات اطلاعاتی و آموزشی را به پاکستان فروخت .
دولت های دموکراتیک (1998-1988)
پس از احیای دموکراسی بعد از مرگ فاجعه بار و مرموز ضیا و سفیر ایالات متحده در یک سانحه هوایی، روابط با نخست وزیران آتی بی نظیر بهتو و نواز شریف به سرعت بدتر شد.
ایالات متحده با تصویب اصلاحیه پرسلر، موضع سختگیرانه ای را در مورد توسعه هسته ای پاکستان در پیش گرفت و در عین حال روابطش با هند را به میزان قابل توجهی بهبود بخشید.
هم بی نظیر و هم نواز شریف از ایالات متحده خواستند تا اقداماتی را برای توقف برنامه هسته ای هند انجام دهد، زیرا احساس می کردند که ایالات متحده به اندازه کافی کاری برای مقابله با آنچه که پاکستان آن را به عنوان یک تهدید برای موجودیت خود می دید، انجام نمی دهد.
با ادامه تنش ها با هند و درگیری های داخلی افغانستان، پاکستان خود را در وضعیت بسیار ناامنی می دید. اتحاد پاکستان با ایالات متحده به دلیل عواملی مانند حمایت این کشور از طالبان و دوری عمومی که دولت پاکستان با ایالات متحده داشت خدشه دار شد.
شکاف و اختلاف در روابط
در سال 1992، نیکلاس پلات، سفیر ایالات متحده، به رهبران پاکستان توصیه کرد که اگر پاکستان به حمایت از تروریست ها در هند یا سرزمین های تحت کنترل هند ادامه دهد، “وزیر امور خارجه ممکن است طبق قانون خود را ملزم کند که پاکستان را در فهرست کشورهای حامی تروریسم قرار دهد.”
هنگامی که ایالات متحده تصمیم گرفت به بمب گذاری هایی که در سفارت ایالات متحده در آفریقا در سال 1998اتفاق افتاده بود با شلیک موشک به یک کمپ القاعده در افغانستان که تحت کنترل طالبان بود پاسخ دهد، پنج عامل پاکستانی آی اس آی که در کمپ حضور داشتند کشته شدند.
تحریم اقتصادی
در سال 1989، بی نظیر بهتو به سرعت به ایالات متحده سفر کرده و از ایالات متحده و رئیس جمهور جورج اچ دبلیو بوش، که او آن را “فرانکنشتاین آمریکا” نامیده بود خواست که کمک مالی به مجاهدین افغان را متوقف کند.
به دنبال آن نواز شریف هم در سال 1990 از ایالات متحده بازدید کرد، اما ایالات متحده برخورد سردی با پاکستان داشت ، و از آن خواست که توسعه ی بازدارندگی هسته ای را متوقف کند. در سال 1990، نخست وزیر نواز شریف پس از افزایش تحریم های اقتصادی ایالات متحده برای حل بحران های هسته ای به ایالات متحده سفر کرد. پاکستان، شریف و سرتاج عزیز وزیر وقت خزانهداری را به ایالات متحده فرستاد تا در واشنگتن گفتگو کنند.
به طور گسترده در پاکستان اینطور گزارش شد که ترزیتا شفر، دستیار وزیر خارجه ایالات متحده به شهاب زاده یعقوب خان وزیر امور خارجه گفته است که برنامه غنی سازی اورانیوم را متوقف کنند.
در دسامبر 1990، کمیسیون انرژی اتمی فرانسه با ارائه یک نیروگاه تجاری 900 مگاواتی موافقت کرد، اما برنامهها محقق نشد زیرا فرانسه از پاکستان میخواست تمام بودجه مالی برای این نیروگاه را تامین کند. علاوه بر این، رابرت اوکلی، سفیر ایالات متحده، روی این پروژه با نشان دادن نگرانی های رو به افزایش ایالات متحده در مورد توافق، تأثیر بسیاری گذاشت.
نواز شریف در گفتگو با رسانه های آمریکایی اعلام کرد: «پاکستان هیچ بمب [اتمی] در اختیار ندارد… پاکستان از امضای معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) خوشحال می شود، اما باید این معاهده ابتدا به هند ارائه شود تا همین کار را انجام دهد.»
پس از لغو پروژه فرانسه، نواز شریف موفق شد تا مذاکراتی را با چین برای ساخت بزرگترین نیروگاه هسته ای تجاری، CHASNUPP-I در شهر چشمه در پاکستان انجام دهد.
در سال 1995، نخست وزیر بی نظیر بهتو آخرین بازدید از ایالات متحده را انجام داده و از بیل کلینتون خواست تا اصلاحیه پرسلر را اصلاح کند و تاکید کرد که ایالات متحده با متحد شدن پاکستان به او، کمپینی را علیه افراط گرایی راه اندازی کند.
نخست وزیر بی نظیر بهتو موفق به تصویب متمم براون شد، اما تحریم تسلیحات همچنان فعال بود. در طول سفر به ایالات متحده، نخست وزیر بی نظیر بهتو با انتقادات و مخالفت های شدیدی در مورد برنامه تسلیحات هسته ای مواجه شد، اما وی به شدت پاسخ داده و به نوبه خود از سیاست منع گسترش ایالات متحده انتقاد کرد و از ایالات متحده خواست که به تعهدات قراردادی خود عمل کند.
اگرچه بینظیر توانست جامعه تجاری ایالات متحده را برای سرمایهگذاری کردن در پاکستان متقاعد کند، اما نتوانست تحریم های اقتصادی را که باعث دور نگه داشتن سرمایه گذاران از کشور می شد را از میان بردارد.
در سال 1998، نواز شریف که نخست وزیر بود ، دستور انجام اولین آزمایش های هسته ای را پس از فراخوان بی نظیر بهتو برای انجام آزمایش ها ( Chagai-I و (Chagai-II در پاسخ به آزمایش های هسته ای هند ( Pokhran-II) صادر کرد.
دستور نواز شریف برای انجام آزمایشهای هستهای با خصومت و خشم شدید ایالات متحده پس از اعمال تحریم اقتصادی رئیس جمهور کلینتون علیه پاکستان مواجه شد. این روابط همچنین پس از درگیر شدن نواز شریف در جنگ کارگیل با هند، تیره و تار شد، در حالی که روابط هند با اسرائیل و ایالات متحده به شدت افزایش یافت.
بلافاصله پس از آزمایشها، بی نظیر بهتو اعتقاد خود را مبنی بر اینکه پدرش «توسط یک ابرقدرت به خاطر اینکه پیگیر قابلیت و توانایی های هستهای بوده به چوبهدار فرستاده شده است» را اعلام کرده اما نام او را فاش نکرد. در سال 1999، بینظیر اطلاعاتی در مورد اینکه نواز شریف برکنار میشود را فاش کرد و گفت چیزی وجود ندارد که آمریکاییها بخواهند از نواز شریف یا دموکراسی در پاکستان حمایت کنند.
پس از آغاز کودتای نظامی علیه نواز شریف، رئیسجمهور کلینتون از کودتا که خواستار احیای دموکراسی بود انتقاد کرد، اما از تظاهرات گسترده ای که علیه رژیم نظامی بود حمایت نکرد، کودتا در آن زمان محبوبیت داشت. در پایان، نواز شریف و بی نظیر بهتو هر دو از سازش کردن در رابطه با بازدارندگی هسته ای کشور خودداری کردند، و علیرغم مخالفت های ایالات متحده، زیرساخت ایجاد کردند.
روابط پاکستان و ایالات متحده آمریکا (قسمت سوم) ←