مروری بر وضعیت سیاسی پاکستان از ژنرال مشرف تا ژنرال باجوه

کشور پاکستان این روزها دچار یکی از خطرناک ترین بحران های سیاسی ، اقتصادی و نظامی است.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
مروری بر وضعیت سیاسی پاکستان از ژنرال مشرف تا ژنرال باجوه

 

کشور پاکستان این روزها دچار یکی از خطرناک ترین بحران های سیاسی ، اقتصادی و نظامی است.

بحرانی که اگر سردمداران پاکستان به فکر اصلاح فوری امور و عبور از آن نباشند ممکن است یکبار دیگر شاهد سرنوشت کشور سریلانکا در ۶ ماه گذشته و یا سرگذشت  خود پاکستان در سال ۱۹۷۱ باشیم. یعنی جدا شدن پاکستان شرقی و به وجود آمدن کشور جدید بنگلادش.

اما پیش از بررسی آخرین وضعیت کشور پاکستان، لازم است تا کمی از صفحات قدیمی تاریخ پاکستان را مرور کنیم و بعد به اوضاع امروز بپردازیم.

مرور این تاریخ کمک شایانی در فهم درست وضعیت امروز پاکستان خواهد نمود.

کتاب تاریخ پاکستان را از سال ۲۰۰۶ مرور میکنیم. سالهایی که من در پاکستان بودم و از نزدیک شاهد ماجرای سیاسی و نظامی این کشور بودم.

ژنرال پرویز مشرف ، به عنوان هفتمین رئیس ارتش پاکستان انتخاب شده بود ، اما این بار با حمایت قاطع آمریکا به عنوان رئیس جمهور کشور پاکستان هم منتخب شده بود ،‌آن هم رئیس جمهوری که بر اساس ماده ۵۸ قانون اساسی پاکستان،  اختیار انحلال مجلس و دولت پاکستان را دارا بود. یعنی قدرتمند ترین رئیس جمهور تاریخ پاکستان !

به علت جنگ آمریکا در افغانستان علیه طالبان و نیاز آمریکا به ژنرال مشرف، بیشترین کمک های سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا به پاکستان در حال انجام بود.

خود من شاهد ساخت و سازهای عظیم در پاکستان، ورود شرکتها و بانک های متعدد اروپایی و آمریکایی و نیز بیشترین تعداد سفرهای مقامات عالی آمریکا و کشورهای مختلف به اسلام آباد بودم.

اما اواخر سال ۲۰۰۶ با تغییر سیاستها و احساس نیاز آمریکا به یک دولت جمهوری و منتخب مردم در پاکستان ، پرویز مشرف دیگر مهره ی کلیدی به حساب نمی آمد.

تنها چهره ی مردمی و محبوب پاکستان در آن روزها، خانم بی نظیر بوتو بود.

ملاقات های مقامات آمریکایی با خانم بی نظیر بوتو در دبی در سال ۲۰۰۶ به اوج خود رسیده بود و در تمامی این ملاقات ها فقط خانم بی نظیر بوتو و آقای واجد  شمس الحسن به همراه مقامات آمریکایی حضور داشتند و هیچ پاکستانی دیگری از این ملاقات ها با خبر نبود.

آقای شمس الحسن معتمد خانم بی نظیر بوتو، سفیر سابق پاکستان در انگلستان بود و تمام ایمیل ها و تماس های تلفنی برای هماهنگی با مقامات آمریکایی توسط ایشان انجام میشد.

در ۲۷ جولای سال ۲۰۰۷ با دستور آمریکا، آقای ژنرال پرویز مشرف در ابوظبی با خانم بی نظیر بوتو دیدار نمود. در این دیدار مقدمات بازگشت خانم بی نظیر بوتو فراهم شد و تمام پرونده های قضایی علیه خانواده بوتو در پاکستان بسته شد.

 

نواز شریف که از دسامبر سال ۲۰۰۰ با پا درمیانی پادشاه عربستان حکم مرگش به تبعید تغییر یافته و به کشور عربستان تبعید شده بود، مهمان ویژه ی شاه عبدالله بود و پس از شنیدن خبر ملاقات آقای مشرف و خانم بی نظیر بوتو ، پادشاه عربستان درخواست کرد تا مقدمات بازگشت ایشان به پاکستان فراهم گردد.

شاه عبدالله از پرویز مشرف خواست تا به ریاض سفر کند، و در دیدار رسمی به پرویز مشرف گفت: اگر خانم بی نظیر بوتو به پاکستان برگردد، دوست ما ( آقای نواز شریف) هم باید برگردد.

با توجه به وضعیت آن روزهای پاکستان یعنی تظاهرات سراسری وکلای پاکستان علیه برکناری قاضی القضات این کشور توسط مشرف و نیز عملیات نظامی ارتش در قلب اسلام آباد علیه تروریست های مسجد سرخ ( لال مسجد) ، پرویز مشرف چاره ای جز پذیرش درخواست پادشاه عربستان نداشت.

خانم بی نظیر بوتو در ۱۸ اکتبر سال ۲۰۰۷ و آقای نواز شریف در ۲۵ نوامبر همان سال به پاکستان  باز گشتند و جنگ سیاسی ویرانگری در پاکستان به راه افتاد.

حملات تروریستی و انتحاری طالبان نیز به اوج خود رسیده بود و روزانه خبر عملیات های انتحاری و کشته شدن ده ها تن از مردم بیگناه تیتر روزنامه های پاکستان بود.

در ۲۷ دسامبر سال ۲۰۰۷ خانم بی نظیر بوتو در لیاقت باغ شهر راولپندی با شلیک مستقیم تروریست ها به شهادت رسید و تشنج  سیاسی و نظامی تمام پاکستان را در بر گرفت.

آقای ژنرال اشفاق کیانی که پس از پرویز مشرف به ریاست ارتش پاکستان رسیده بود تصمیم گرفت در این اوضاع سیاسی بی طرفی اختیار کند و میخواست با برگزاری هر چه سریعتر انتخابات و سپردن دولت به یک حزب سیاسی منتخب مردم، تمام قدرت ارتش به مبارزه با تروریست ها متمرکز گردد.

اما تمام احزاب سیاسی پاکستان که با نام (آل پارتیز دموکراتیک موومنت ) شناخته میشد حضور در انتخابات را تحریم کردند.

دوباره ارتش از قدرت خود استفاده کرد و آقای نواز شریف و آقای زرداری را راضی نمود تا انتخابات را برگزار کنند. ارتش به سراغ عمران خان هم رفت اما او از تصمیم خود مبنی بر تحریم انتخابات منصرف نشد.

به هر حال در فوریه ی سال ۲۰۰۸ انتخابات برگزار گردید، و حزب مردم به رهبری آصف علی زرداری و حزب نواز به رهبری نواز شریف به صورت مشترک دولت تشکیل دادند، اما این شراکت نامبارک ۲ ماه هم دوام نیاورد و پاکستان دوباره در منجلاب  سیاسی گرفتار شد.

باز هم ارتش مجبور شد تا ایفای نقش کند . ارتش برادران چودری در لاهور را مجاب کرد تا با حزب مردم و آقای زرداری متحد شده و سکان هدایت دولت را بر عهده بگیرند.

نقش حزب ام کیو ام، در شهر کراچی برای اداره ی دولت مشترک بسیار حیاتی بود. به همین سبب آقای ژنرال احمد شجاع پاشا ، رئیس سرویس امنیت و اطلاعات ارتش پاکستان با رئیس حزب ام کیو ام تماس گرفت و از او خواست تا به دولت آقای زرداری و برادران چودری بپیوندد.

آقای الطاف حسین، رئیس پیشین حزب ام کیو ام هم قبول کرد و با دولت متحد شد. به گفته آقای ژنرال پاشا، تنها خواسته ی آقای الطاف حسین برای پیوستن به این دولت ، از بین بردن پرونده های قضایی حزب ام کیو ام بود که آقای ژنرال پاشا به او قول همکاری داد.

با وجود حمایت ارتش از دولت مشترک حزب مردم-حزب برادران چودری- و حزب ام کیو ام، اما مشکلات بسیاری برای دولت و ارتش پاکستان به وجود آمد .

در ساعت ۱ بامداد مورخ ۲ می سال ۲۰۱۱، تکاوران دریایی ارتش آمریکا در عملیاتی به نام نیزه ی نپتون ، با حمله به مخفیگاه اسامه بن لادن در شهر ایبت آباد پاکستان ، سرکرده ی اصلی القاعده را به هلاکت رساندند.

در ساعت ۲ بامداد مورخ  ۲۶ نوامبر همان سال،  نیروهای ناتو به مقر مرزبانی ارتش پاکستان در مرز افغانستان ( سلاله چک پوست ) حمله کردند که باعث کشته شدن ۲۶ سرباز پاکستانی و زخمی شدن ۱۲ سرباز دیگر شد.

روابط اسلام آباد- واشنگتن پس از این رویدادها  به شدت بحرانی شد و با تظاهرات مردم پاکستان ، مسیر تردد کامیونهای ناتو به افغانستان بسته شد.

از طرفی اختلافات رئیس ارتش پاکستان با آقای زردای ، رئیس جمهور پاکستان به اوج خود رسیده بود و آقای زرداری در دسامبر سال ۲۰۱۱ به بهانه ی ایست قلبی با آمبولانس هوایی اسلام آباد را به مقصد دبی ترک کرد و کشور پاکستان بار دیگر در منجلاب سیاسی- نظامی گرفتار شد.

از نظر اقتصادی هم پاکستان که در زمان دولت مشرف با افزایش سرمایه گذاری های خارجی از شر وام های صندوق بین المللی پول خلاص شده بود، بار دیگر به زیر دین این صندوق رفت  و این بار بیش از ۱۶ هزار میلیارد روپیه بدهی خارجی دامن پاکستان را فراگرفت.

در استان پنجاب پاکستان، آقای شهباز شریف ( نخست وزیر کنونی پاکستان ) استاندار بود، هم مردم و هم ارتش از فعالیتها و جدیت او در پیشرفت این استان بسیار راضی بودند.

ژنرال کیانی ، رئیس ارتش پاکستان و ژنرال پاشا، رئیس سازمان امنیتی و اطلاعات ارتش پاکستان، دوبار با آقای شهباز شریف دیدار کردند و از او خواستند برادر خود را راضی کند تا ضمن استعفا از سیاست، ایشان را به عنوان جانشین معرفی نماید، ارتش نیز از او حمایت خواهد کرد تا بتواند یک دولت قدرتمند تشکیل داده و نخست وزیر پاکستان گردد.

اما آقای شهباز شریف حاضر نشد به برادرش پشت کند و دست رد به سینه ی ارتش زد.

هر چند آقای ژنرال کیانی در امور سیاسی بی طرف بود و فقط میخواست انتخابات سال ۲۰۱۳ زودتر برگزار گردد و دولتی با رای اکثریت مردم تشکیل شود، اما آقای ژنرال پاشا از طرز فکر و سیاست های آقای نوازشریف ناراضی بود به همین دلیل تلاش میکرد تا نواز شریف بار دیگر سکان دار سیاسی کشور پاکستان نگردد.

بعد از اینکه شهباز شریف حاضر به همکاری با ارتش نشد، ژنرال پاشا با ژنرال کیانی دیدار نمود و نظر رئیس ارتش را به سمت عمران خان هدایت کرد.

ژنرال پاشا، به ژنرال کیانی گزارشی از محبوبیت عمران خان میان مردم ارائه نمود و او را متقاعد کرد تا روی عمران خان به عنوان یک چهره ی شناخته شده سرمایه گذاری سیاسی انجام دهد.

 

اولین ملاقات آقای ژنرال پاشا با عمران خان در سال ۲۰۱۱ در منزل آقای عمران خان در لاهور انجام گرفت. در این جلسه ژنرال پاشا ازعمران خان خواست تا فعالیت های سیاسی خود را به صورت گسترده در سراسر کشور افزایش دهد و علاوه بر حمایت کامل ارتش از او، قول داد حمایت های مالی لازم هم انجام گردد.

بعد از این دیدار،‌ حزب انصاف به رهبری آقای عمران خان که تا آن تاریخ درآمد خاصی نداشت  ناگهان با کمک های مالی شرکتها و شخصیتهای بزرگ پاکستان مواجه شد.

فقط یکی از تاجران اسلام آباد، مبلغ ۱۵ میلیارد روپیه معادل دو هزار میلیارد تومان به حزب انصاف کمک نقدی نمود.

در ۳۰ اکتبر سال ۲۰۱۱ آقای عمران خان در کنار منار پاکستان در شهر لاهور اولین گردهمایی بزرگ حزب انصاف را برگزار نمود.

دومین گردهمایی بزرگ این حزب در ۲۵ دسامبر همان سال در شهر کراچی برگزار شد.

با اینکه شهر کراچی در اختیار حزب ام-کیو-ام بود و این حزب هم شریک سیاسی حزب مردم به رهبری آصف علی زرداری به شمار میرفت، اما با دستور ارتش، هزاران نفر از کارمندان و طرفداران این حزب در برگزاری گردهمایی حزب انصاف نقش موثری داشتند.

آقای شاه محمود قریشی که به علت اختلافات سیاسی از حزب مردم جدا شده بود و در حال مذاکره با شخص آقای نواز شریف جهت ورود به حزب مسلم لیگ – شاخه ی نواز- بود ، ناگهان تغییر رویکرد داد و به حزب انصاف پیوست.

آقای اسد عمر، یکی از دوستان و نیروهای متخصص تیم آقای شهباز شریف بود و حتی برادرش آقای محمد زبیر، که یکی از مدیران تیم رسانه ای حزب مسلم لیگ شاخه ی نواز به شمار میرفت ، پس از یک جلسه در اسلام آباد ،با آقای عمران خان بیعت نمود.

آقای جهانگیر ترین، یکی از ثروتمند ترین اشخاص پاکستان در حال مذاکره با حزب مردم بود، اما یک شبه تصمیم گرفت به حزب انصاف بپیوندد و هواپیمای شخصی خود را در اختیار آقای عمران خان قرار داد.

عضویت اشخاص تاثیرگذار سیاسی پاکستان، یکی پس از دیگری در حزب انصاف نشان از حرکتی بزرگ برای این حزب داشت.

 

آقای ژنرال پاشا که نام او به عنوان یکی از ۱۰۰ شخصیت تاثیر گذار جهان در مجله ی تایمز به ثبت رسیده است، در مارس سال ۲۰۱۲ بازنشسته شد و آقای ژنرال ظهیر الاسلام جایگزین او در سرویس امنیتی ارتش پاکستان شد و پاکستان برای انتخابات سال ۲۰۱۳ آماده گردید.

با محبوبیت روزافزون حزب انصاف، بسیاری از مردم فکر میکردند، آقای عمران خان پیروز انتخابات سراسری در پاکستان باشد، اما در کمال تعجب آقای نواز شریف با کسب ۱۶۶ صندلی از ۳۴۲ صندلی مجلس توانست حکومت را بدست بگیرد و آقای عمران خان در این انتخابات صاحب ۳۵ کرسی گردید.

در ۲۰ نوامبر سال ۲۰۱۳ آقای نواز شریف ژنرال راحیل شریف را به عنوان رئیس جدید ارتش انتخاب نمود.

آقای عمران خان که به نتایج انتخابات اعتراض داشت ،با گردهمایی های مختلف ، تحصن بزرگی در اسلام آباد به راه انداخت و با ملحق شدن علامه طاهر القادری، از رهبران محبوب مذهبی در پاکستان، توانست حکومت نواز شریف را به چالش بکشد.

در ۱۶ دسامبر سال ۲۰۱۴ در حالیکه عمران خان و طاهر القادری به همراه طرفداران خود به درب های پارلمان پاکستان به اسلام آباد رسیده بودند، ۵ تروریست تحریک طالبان پاکستان به دبیرستان نظامی در شهر پیشاور حمله کردند و ۱۴۸ دانش آموز بی گناه را به شهادت رساندند و ۱۱۴نفر دیگر را هم زخمی نمودند.

بعد از این حمله ی تروریستی، آقای طاهر القادری در یک تصمیم ناگهانی تحصن و تظاهرات را رها کرد و به کانادا رفت.

به گفته ی روزنامه نگاران پاکستانی ، ظاهرا آقای طاهرالقادری در یک جلسه ی خصوصی ضمن دریافت هزینه های تحصن و نیز تعهد مادر آقای شهباز شریف مبنی بر عدم پیگیری قضایی از سمت دولت پاکستان ، از عمران خان جدا گشته و به کانادا بازگشت.

اعتراضات و گردهمایی های آقای عمران خان علیه حکومت آقای نواز شریف کج دار و مریز ادامه یافت تا اینکه در ۲۹ نوامبر سال ۲۰۱۶ آقای ژنرال جاوید باجوه به عنوان رئیس جدید ارتش پاکستان انتخاب شد.

بعد از روی کار آمدن آقای ژنرال باجوه، اوضاع سیاسی پاکستان به نفع عمران خان تغییر کرد.

 

 

مصاحبه ها و سخنرانی های آقای باجوه به خوبی نشان میدهد که ارتش تمام تلاش خود را نمود تا عمران خان بتواند در انتخابات سال ۲۰۱۸ به پیروزی برسد و سکان هدایت پاکستان را به دست گیرد.

در ۲۸ جولای سال ۲۰۱۸ ، کمیسیون انتخابات پاکستان اعلام کرد که جنبش انصاف توانسته ۱۱۶ کرسی از ۲۷۰ کرسی مجلس ملی پاکستان را از آن خود کند و در هر ۵ ایالت پاکستان به عنوان حزب حاکم انتخاب گردد.

تا  این تاریخ هیچ شخص و حزب سیاسی در پاکستان موفق نشده بود در هر ۵ ایالت پاکستان موفق به کسب اکثریت آرا گردد و این یک رکورد تاریخی در انتخابات سیاسی پاکستان به شمار میرود.

به گفته ی کارشناسان سیاسی و نظامی پاکستان، آقای ژنرال حمید فیض،‌ که از دوستان نزدیک عمران خان به شمار میرفت نقش ویژه ای در حمایت از عمران خان بر عهده داشت. به همین دلیل ژنرال حمید فیض از ژوئن سال ۲۰۱۹ تا نوامبر سال۲۰۲۱ به عنوان رئیس سازمان امنیتی نظامی پاکستان  آی – اس – آی توسط عمران خان منصوب شد.

با وجود روابط بسیار خوب دولت عمران خان و ارتش پاکستان در اوایل به قدرت رسیدن جنبش انصاف، رفته رفته اختلافات میان عمران خان و ژنرال باجوه عمیق تر و جدی تر شد که آتش این اختلافات دامن ژنرال حمید فیض را نیز در بر گرفت.

اختلاف میان ژنرال باجوه، رئیس ارتش پاکستان و عمران خان، نخست وزیر وقت کشور پاکستان  باعث شد تا رئیس یکی از مهمترین و اثر گذار ترین

سازمانهای نظامی پاکستان ( آی اس آی) در ظرف کمتر از دو سال از سمت خود برکنار شود و ژنرال حمید فیض که از حامیان سر سخت عمران خان

به شمار میرفت نه تنها از سمت مهم خود عزل شد بلکه مجبور به سکوت و در نهایت استعفا از ارتش گردید و عملا آرزوی ریاست ارتش پاکستان را

از دل خود برای همیشه بیرون کرد.

هر چند این جا به جایی بخشی از اختیارات  و پروسه های تعریف شده ی ارتش پاکستان است، اما از نظر قانونی میبایست توسط نخست وزیر پاکستان به امضا برسد.

عمران خان که به حمایت ژنرال حمید فیض در سازمان امنیتی نظامی پاکستان به شدت احتیاج داشت، با پیشنهاد آقای باجوه برای جایگزین کردن ایشان مخالف بود و حتی پس از توافق برای برکناری، از امضای حکم اجتناب کرد.

همین اختلاف باعث شد تا ارتش پاکستان دست حمایت خود را از سر عمران خان و جنبش انصاف بردارد و احزاب سیاسی مخالف او، با استفاده از شکاف ایجاد شده بین ارتش و جنبش انصاف،  با اتحاد بی سابقه ی خود در ۱۱ آوریل سال ۲۰۲۲ ، با ۱۷۴ رای عدم اعتماد به عمران خان ، باعث برکناری او شدند و عمران خان به اولین نخست وزیر تاریخ پاکستان تبدیل شد که با رای عدم اعتماد از مجلس ، از قدرت برکنار گردد.

نوشته های مرتبط:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *