۵ افسانه کشاورزی در پاکستان که باعث عقب ماندن این محرک عظیم اقتصادی شده است

در کنفرانس ارتباطات کشاورزی در کراچی در مارس 2023، آقای سلیم رضا، رئیس سابق بانک مرکزی اظهار داشت: اقتصاد پاکستان نمی‌تواند به سطح مطلوب هفت تا هشت درصدی رشد تولید ناخالص داخلی برسد مگر اینکه بخش کشاورزی آن بیش از چهار درصد رشد کند.
۵ افسانه کشاورزی در پاکستان که باعث عقب ماندن این محرک عظیم اقتصادی شده است
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
۵ افسانه کشاورزی در پاکستان که باعث عقب ماندن این محرک عظیم اقتصادی شده است

 

در کنفرانس ارتباطات کشاورزی در کراچی در مارس ۲۰۲۳، آقای سلیم رضا، رئیس سابق بانک مرکزی اظهار داشت: اقتصاد پاکستان نمیتواند به سطح مطلوب هفت تا هشت درصدی رشد تولید ناخالص داخلی برسد مگر اینکه بخش کشاورزی آن بیش از چهار درصد رشد کند.

بینش  او به واسطه تجربه برزیل در دهه ۱۹۷۰، چین در دهه ۱۹۸۰ و بسیاری از کشورهای در حال توسعه از آن زمان  مورد تایید قرار می گیرد . پاکستان در سطحی از توسعه قرار دارد که رشد اقتصادی و تولید ثروت فراوان می تواند از طریق کشاورزی حاصل شود.

با این حال، در پاکستان، بخش کشاورزی همچنان در هاله ای از افسانهها قرار گرفته و گرفتار منافع شخصی و تبلیغاتی است.

منفعت طلبی عده ای  باعث می شود یک پاکستانی تحصیل کرده نتواند ببیند که چگونه بخش کشاورزی به طور بالقوه می تواند اقتصاد پاکستان را نجات دهد.

پاکستان به جای اینکه بخش کشاورزی را صرفاً تامین کننده غذا برای فقرا بداند، باید به آن به عنوان موتوری نگاه کند که می تواند رشد اقتصادی را برای چند دهه آینده پیش ببرد. اما این تنها در صورتی محقق می شود که بتوانیم برخی از رایج ترین و نادرست ترین تصورات در مورد این بخش را در هم بشکنیم و بر آن غلبه کنیم.

در این مقاله سعی میکنیم به چند افسانه قدیمی و رایج در بخش کشاروزی پاکستان اشاره کنیم.

افسانه اول : کشاورزی نقش کوچکی دراقتصاد پاکستان بازی می کند .

بیش از ۷۵ درصد از صادرات پاکستان بر پایه کشاورزی است. ترکیب صادرات پاکستان متأسفانه برای بیش از چند دهه ثابت مانده است. منسوجات غالب شده اند و پس از آن برنج، میوه ها، کالاهای چرمی و غیره قرار دارند. به ازای هر دلار پنبه اضافی تولید شده (از تولید به مصرف )، حداقل سه دلار و پنجاه سنت محصولات نساجی توسط پاکستان صادر می شود. این ضریب برای پیراهن، تی شرت، جوراب ودر مقایسه با ملحفه و حوله بیشتر است.

برای بخشی که معمولاً ۲۰ تا ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی پاکستان را تشکیل می دهد، کشاورزی بسیار بیشتر از آن چیزی است که سیاست گذاران پاکستان به آن بها می دهند. کشاورزی همچنین به طور گسترده با سایر بخش های اقتصاد پاکستان مرتبط است.

هنگامی که چرخ های  کشاورزی به حرکت درآید، حمل و نقل به حرکت درمی آید، چرخ آسیاب به حرکت در می آید، صنعت بسته بندی به حرکت در می آید، صنعت موتورسازی به حرکت در می آید .

سهم مستقیم و غیرمستقیم کشاورزی در اقتصاد داخلی در تحقیقاتی که توسط بانک پنجاب انجام شده ۴۵ درصد برآورد شده است.

اما سوال مهمتر امروز این است: کدام بخش میتواند پاکستان را به سرعت از مشکلات اقتصادی کنونیاش خارج کند؟

پاکستان نیاز به افزایش گسترده صادرات دارد، اما بدون افزایش متناظر در واردات.

بنابراین، دولت تا حد زیادی در شناسایی معدن، فناوری اطلاعات (IT) و کشاورزی به عنوان بخش های اولویت دار برای رشد اقتصادی درست عمل کرده است. در این میان، کشاورزی بخشی است که می تواند به پاکستان رشد سریع تر، با هزینه بسیار کمتر و با تأثیر بسیار بیشتر برکاهش  فقر بدهد.

اما بی توجهی به کشاورزی باعث شده است که رشد کشاورزی در چند دهه گذشته کمی بیش از دو درصد در سال باشد. به ازای هر دلار گندم تولید شده در پاکستان، ارزش آرد گندم (atta)ما به سختی به یک دلار و پنجاه سنت می رسد. اما آن دلار گندم می تواند شیرینی هایی به ارزش شش دلار تولید کند.

در این میان، بی توجهی به کشاورزی، ما را به واردکننده گندم، پنبه و بسیاری محصولات دیگر که هزاران سال است در منطقه جغرافیایی ما می روید، تبدیل کرده است! واقعیت این است که کشاورزی نقش کوچکی در اقتصاد پاکستان ندارد در صورتیکه  می تواند نقش مهمی در چرخش اقتصادی پاکستان داشته باشد.

افسانه ۲ :جهان در تلاش است تا ما را از طریقدانه های نابودگربکشد.

دانه های بهتر شاید قوی ترین محرک بهبود در کشاورزی باشند. اما، بدگمانی (پارانویا) سرگرمی ملی مردم پاکستان است، و وقتی نوبت به دانه ها می رسد، بدگمانی در اذهان عمومی پاکستان به وحشت تبدیل می شود. متداولترین سوالی که در مورد بذر پرسیده میشود این است: آیا «قدرتهای شیطانی» جهان سعی میکنند «بذرهای نابودگر» را به ما بفروشند که خاکهای ما را غیرمولد کند؟

و این وحشت حتی بر سیاست پاکستان تأثیر می گذارد! داستانی در محافل سیاست کشاورزی در مورد اینکه چگونه یک اصلاح عمده در بخش بذر سرانجام توسط مقامات آژانس های امنیتی ما به دلیل امنیت ملی خنثی شده، نقل شده است.

همانطور که مارک تواین گفت، وقتی چکش هستید، خیلی زود همه چیز شبیه یک میخ می شود

بدگمانی (پارانویا) نیازی به عقلانیت ندارد. در ربع قرن گذشته، ما دهها میلیون تلفن همراه و صدها میلیارد دلار نفت وارد کردهایم، اما «قدرتهای شیطانی» جهان تصمیم نگرفتهاند که سیستمهای ارتباطی ما را سوراخ کنند یا موتور خودروهای ما را مختل کنند.در همین حال، دانهها بهویژه برای محصولات عمدهای مانند گندم، پنبه و برنج باسماتی به شدت تنظیم شدهاند.

سوال واقعی این است: ما با محافظت بسیار خوب در پناهگاه نظارتی خود به چه چیزی دست یافته ایم؟ خوب، به ندرت بذر قابل توجهی در کشور معرفی شده است که عملکرد محصولات عمده ما را به طور چشمگیری افزایش دهد. با صادرات چند میلیارد دلاری برنج ما، سوپر باسماتی نوعی توسعه یافته محلی است که هنوز بر چشم انداز برنج غالب است که یک ربع قرن پیش توسط یک سازمان تحقیقات بذر بخش عمومی در اختیار همگان قرار گرفت.

مثل همیشه، یک استثنا برای همه قوانین ما وجود دارد: بذر هیبریدی وارداتی به صورت باورنکردنی ای به موفقیت رسیده است . دولت در سال ۲۰۰۱ چارچوبی را برای بذرهای هیبریدی معرفی کرد که منجر به واردات ذرت هیبریدی، برنج و دانه های گیاهی شد. بهره وری ذرت از آن زمان تاکنون سه برابر شده است، زیرا کشاورزان بذر ذرت هیبریدی را پذیرفته اند و تولید ذرت شش برابر شده است! و هیچ نشانه ای از هیچنابود کننده ای وجود ندارد.

واقعیت این است که توسعه بذر در کشور نیازمند یک صنعت بذر مدرن در پاکستان است . بذر معمولاً یک تجارت محلی است که در آن شرکت های بین المللی می توانند تخصص و سرمایه را به همراه داشته باشند، اما توسعه باید به صورت بومی انجام شود.

در اینجا، رویکرد فرماندهی و کنترل دولت برای توسعه بذر توسط بخش خصوصی باید به یک رویکرد توانمند تغییر کند. شرکت های خصوصی بذر همیشه از ارائه بهترین بذر خود به فرآیند صدور گواهینامه بذر بیزانسی دولتی خجالت می کشند.

آنها می دانند که در طی این فرآیند بذر زیر میز فروخته می شود و تمام سرمایه گذاری آنها در پژوهش از بین می رود.

این بی اعتمادی باید از بین برود. اغلب، قوی ترین صداها علیه چنین اقدامی، کشاورزان بزرگ کشور هستند که از فروش بذر باقیمانده از فصل قبل به کشاورزان دیگر با حداقل بررسی کیفیت سود می برند.

با توجه به همه اینها، چگونه به جلو حرکت کنیم؟

برای شروع، می‌توانیم صنعت موتورسیکلت پاکستان را مثال بزنیم: تعداد انگشت شماری از برندهای معتبر موتورسیکلت در سطح جهانی که سرمایه‌گذاری مشترک با گروه‌های تجاری پیشرو پاکستانی دارند شناخته شده اند .

از آنجایی که این شرکت‌ها در بخش رسمی فعالیت می‌کنند، این شرکت‌ها مشمول حداقل الزامات قانونی، مالیات و غیره هستند. اما تعداد زیادی از موتورسیکلت های بدون مارک تولید و به طور غیر رسمی در سراسر کشور به فروش می رسند .

این می تواند الگویی برای بخش بذر نیز باشد. هر کشاورز که خواهان کیفیت است باید بتواند بهترین بذر با بهره وری بالا را از بهترین شرکت های بذر  خریداری کند. اما سایر کشاورزان اگر بخواهند باید بتوانند صرفه جویی کنند و بذر کم بازده بدون نام تجاری را از کشاورزان همکار خود انتخاب کنند. تغییرات مشابهی برای بهبود پتانسیل ژنتیکی فراورده های لبنی پاکستان مورد نیاز است.

اما ابتدا  بدگمانی (پارانویا) باید از بین  برود!

 

پاکستان در حال تبدیل شدن به مهمترین تامین کننده مواد غذایی کشورهای حوزه ی خلیج فارس!

 

افسانه۳: اگر شخص شرور در کشاورزی را بکشید  کشاورزان   پایان خوشی خواهند داشت .

اگر تشخیص بیماری نادرست باشد، به سادگی نمی توان بیماری را درمان کرد. آیا aarrhti( یا همان دلال ) یک الزام گریزناپذیر است؟
بهتر است این موضوع  را مستقیماً از زبان افرادی بشنوید که در مندی‌ها] بازارهای عمده ‌فروشی[پاکستان نشسته‌اند و خود را به‌عنوان دلال و واسطه ( aarrhti) معرفی می‌کنند و علی‌رغم همه پیش داوری های ما، می‌گویند»:  من یک دلال( aarrhti)  و یک واسطه در بازار مندی  هستم«.

این افراد از خطرات و ضررهایی  صحبت میکنند که برای تأمین محصول از بسیاری از کشاورزان، عمدتاً کوچک، برای آوردن آنها به مندی(بازار عمده فروشی) برای انتقال به مصرفکنندگان در شهرهای بزرگ وکوچک متحمل میشوند.

چه اتفاقی می افتد اگر آب و هوا دقیقا  در هنگام برداشت محصول خراب  شود؟ پیمانکاران و واسطه ها میگویند که در بیشتر موارد، باید نیروی کار را برای برداشت و انتقال محصول از زمین هر کشاورز کوچک نظم و ترتیب دهد، که این خود یک پروژه لجستیکی(راهبردی) است.

قدرت واقعی دلال ها و اسطه ها ( aarrthi) درمالکیت  او بر محصول کشاورز قرار دارد، زیرا او منابع مالی کشاورز را از آماده سازی زمین گرفته تا برداشت  محصول نهایی، تامین کرده است

 و این زنجیره یک محصول را به محصول بعدی متصل می کند.

واسطه ها و دلال( aarrhti) البته پول چاپ نمی کند. بنابراین، او باید منتظر بماند تا کالای برداشت شده از مندی ( بازار عمده فروشی )و از طریق واسطه های دیگر به نوبت به آسیابان ها و خرده فروشان برسد. و این زمانی است که پول نقد در هر فصل وارد این زنجیره می شود و به تدریج راه خود را به سمت کشاورز باز می کند.

آیا کشاورز می تواند صبر کند؟ خب، کشاورزی یک تجارت بسیار حساس به زمان است. و کشاورز فوراً برای خرید نهاده برای محصول بعدی به پول نیاز دارد. چگونه کشاورز فوراً حق الزحمه خود را دریافت می کند تا نهاده های محصول بعدی را تأمین کند؟  داستان کشاورز کوچک در پاکستان یک کمدی نیستیک تراژدی است. و مطمئناً، دلال( aarrhti) در بسیاری از موارد به عنوان یک شخص شرور شناخته میشود.

کشاورز آسیب پذیر فورا پاداشی دریافت نمی کند. از آنجایی که محصول تازه برداشت شده از مزرعه کشاورز به واسطه سپرده می شود، نهاده های محصول بعدی باید از تامین کنندگان نهاده مرتبط با واسطه خریداری شود. واسطه از کشاورزانی  که در سررسید یا تأخیر در پرداخت فروخته می شوند، هزینه اضافی دریافت می کند. و نرخ سود سالانه این هزینه ها  می تواند بیش از ۴۰ درصد باشد!

البته دلال( aarrhti) اصرار داردو کشاورز غالباً موافق استکه این هزینه‌ها سود نیست که حرام باشد ،  بلکه سود تاجر است که حلال است. این پایان رد اشک های کشاورز در دستان دلال( aarrhti) نیست.

وقتی محصول کشاورز برای حراج به مندی( بازار عمده‌فروشی) می رسد، تجهیزات آزمایشگاهی  برای تعیین کیفیت کالا وجود ندارد. بنابراین، دلال( aarrhti) معمولاً برداشت یک کشاورز با کیفیت خوب را با برداشت کشاورز دیگر با کیفیت بد مخلوط می‌کند و به نوعی قیمت باکیفیت خوبی را برای همه آن ادعا می‌کند و کشاورز هرگز قیمت عادلانه ای دریافت نمی کند.

کاهش های ناعادلانه قیمت بر اساس ارزیابی خودسرانه کیفیت برداشت وجود دارد. دلال( aarrhti) حتی از کشاورز برای سرگرمی های بازار و  مندی (حوقه پانی) و سایر بی عدالتی ها هزینه می گیرد. در نهایت، دلال ها ( aarrhtis) در روند حراج به گونه ای تبانی می کنند که  خود دلال ، همیشه برنده است و نه کشاورز.

بنابراین دلال( aarrhti) با نقش شرور در این داستان مطابقت دارد. اما دهه‌ها تلاش برای  خلاص شدن از شر دلال aarrhti ) (شکست خورده است. این تلاش‌ها به ما می‌آموزد که دلال ( aarrhti) به این راحتی قابل حذف نیستند. بازارهای ما در مقایسه با حجمی که اکنون از آنها عبور می کند بسیار کم است. و اکثریت قریب به اتفاق مزارع ما آنقدر کوچک هستند که به یک  تجمیع کننده نیاز است و این تجمیع کننده نسبت به سایر بازیگران بازار قدرت بسیار بیشتری دارد.

با این حال، دلیل خوش‌بین ماندن این است که حتی زیرک‌ترین  دلال ها (aarrhtis) هم متوجه می‌شوند که اگر زنجیره تامین بتواند سرمایه‌گذاری در شکل تجهیزات و امکانات مدرن را با تامین مالی بیشتر انجام دهد، می‌توانند درآمد بسیار بیشتری به دست آورند. آنچه مورد نیاز است، انتقال به یک زنجیره تامین مدرن به جای استفاده از اره برقی در زنجیره تامین است.

حداقل برای اولویت بالای صادرات بیشتر، پاکستان می تواند یک سیستم موازی نصب کند که ممکن است کوچکتر از سیستم مندی اصلی باشد، اما همچنان می تواند حجم زیادی را با آزمایش مناسب، انبارداری مدرن و کشف قیمت کنترل کنددر حالی که عدالت و انصاف را برای کشاورزان تضمین می کند.

چنین سیستمی در چند سال گذشته توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار پاکستان و بانک دولتی پاکستان توسعه یافته است. این سیستم دریافت الکترونیکی انبار است که به صورت آزمایشی در بخش خصوصی راه اندازی شده و اکنون آماده افزایش مقیاس است.

افسانه ۴ :  آب و زمین برای کشاورزی در پاکستان در حال از بین رفتن  است:

یک تصور غلط رایج این است که دسترسی به آب در پاکستان در حال کاهش است. بر اساس داده‌های مقامات مسئول سیستم رودخانه ایندوس، میانگین مقدار آب سطحی شیرین موجود در سیستم رودخانه ایندوس در طول دهه‌های گذشته سالانه حدود ۱۴۵ میلیون جریب فوت بوده است. این تصور غلط ناشی از تمرکز بر سرانه در دسترس بودن آب شیرین است که اغلب برای نشان دادن کمبود آب استفاده می شود.

آب رودخانه های ما تا حد زیادی ثابت بوده است، با تغییرات طبیعی سالانه. این جمعیت است که برای چندین دهه در حال افزایش است. با افزایش جمعیت، سرانه دسترسی به آب به طور قطع کاهش می یابد. تقسیم آب شیرین موجود در هر سال بر جمعیت در هر سال، و سپس گسترش آن در طول دهه ها، این تصور اشتباه را ایجاد می کند که  آب در پاکستان روبه اتمام است

حدود ۹۳ درصد از آب شیرین پاکستان برای کشاورزی استفاده میشود(هفت درصد باقیمانده در غالب مصارف صنعتی است و تنها یک درصد آن برای مصارف شهری باقی می ماند. ) این به این معنی است که دسترسی به آب شیرین به طور مستقیم با اندازه جمعیت مرتبط نیست. و در بخش کشاورزی، بیش از یک سوم آبی که وارد سیستم کانال پاکستان می شود به دلایل زیادی هدر می رود.

بیشتر این دلایل به سیستم آبیاری ناکارآمد ما مربوط می شود که توسط دولت های استانی اداره می شود. اما بخش عمده ای نیز در مزارع به هدر می رود . به عنوان مثال، آبیاری غرقابی در بسیاری از کشورهای جهان به یک نمایشگاه موزه تبدیل شده است، اما همچنان در مزارع پاکستان حاکم است.

به دلیل این همه هدر رفت، حدود نیمی از آب مصرفی پاکستان در کشاورزی با استفاده از چاه های لوله ای از زیر زمین استخراج می شود. منبع آب زیرزمینی به نام آبخوان سند است که در زیر سیستم رود ایندوس قرار دارد.

اکنون می دانید که چرا تعرفه برق یارانه ای برای چاه های لوله ای  خواسته مهم کشاورزان است. بنابراین، آب تمام نمی شودهنوز! فقط سوء مدیریت می شود.

تصور غلط دیگر این است که زمین های کشاورزی رو به اتمام است زیرا مستعمرات مسکونی اطراف مناطق شهری آن را می بلعند. این بخش البته کاملاً افسانه نیست زیرا زمین های کشاورزی برای اسکان مستعمرات استفاده می شود، به ویژه با گسترش شهرهای بزرگتر پاکستان. اما این تصور که زمین های کشاورزی در کشور رو به اتمام است یک افسانه است.

بیایید این دیدگاه را بیان کنیم. نزدیک به نیمی از توده زمین پاکستان را زمین های کشاورزی قابل کشت تشکیل می دهد، در حالی که حدود یک درصد از توده زمین های  پاکستان مسکونی است. دیدن برخی از حاصلخیزترین زمین های پاکستان در اطراف» مولتان « که از باغ های انبه به مستعمرات مسکونی تبدیل شده اند، قلب ادم را می شکند. اما این پدیده از دید شهری بسیار بزرگتر از واقعیت روستایی به نظر می رسد.

افسانه ۵: هیچ آگاهی  نسبت به تغییرات آب و هوایی در مناطق روستایی وجود ندارد.

اگرفقط یک طیف از شهروندان پاکستانی وجود داشته باشند که ابتدا در مورد تغییرات آب و هوایی به اطمینان رسیده باشند، آن طیف کشاورزان پاکستان هستند. دلیل این امر این است که کشاورزان، چه باسواد و چه بی سواد، چه در حال کشت محصولات زراعی یا پرورش دام، به طور طبیعی با هر تغییر آب و هوا هماهنگ هستندو این به این معنی نیست که هنگام خروج از خانه، بارانی بپوشند یا چتر حمل کنند. معیشت کشاورزان به آب و هوا بستگی دارد.

همه می دانند که چگونه بارندگی تاریخی سند در سال گذشته باعث سیل شد که تقریباً کل محصولات برنج و پنبه سند را نابود کرد و ۴۲۰۰۰ دام را از بین برد. اما تغییر الگوهای آب و هوایی سنتی از هفته به هفته و ماه به ماه برای مدت طولانی تری کشاورزان را تحت تاثیر قرار داده است.

دمای بالاتر از حد انتظار در سپتامبر امسال کشاورزان پنبه را سرگردان کرد و زمان بیشتری را به مگس سفید داد تا محصول پنبه را آلوده کند.

یک کشاورز متوسط ​​از ناحیه لایه(Layyah)  از قبض بالای برق خود به دلیل پنکه ای که توسط گاو پرشیرش استفاده می شود، می گوید. درجه حرارت از حد معمول بالا رفته است و گاو محبوبش به عشق نیاز دارد.

از این رو، کشاورزان بیش از حد از تغییرات آب و هوایی آگاه هستند و مدتی است که با تأثیرات آن بر عملکرد محصولات و حیوانات دست و پنجه نرم می کنند. و انتظار می رود این تأثیرات آب و هوایی پرتکرارتر شود و تنوع بیشتری داشته باشد. اما تغییر آب و هوا از آن دسته از مشکلاتی نیست که بتوانیم در سطح ملی آن را متوقف کنیم.

کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که از کشاورزان در برابر مشکلات مالی که به دلیل تأثیرات آب و هوایی بر معیشت آنها با آن روبرو هستند محافظت کنیم. کاهش خطر آب و هوا از طریق بیمه محصولات کشاورزی ، بر اساس داده های ماهواره ای و بررسی های میدانی، اکنون در پاکستان به قیمت یک کیسه اوره برای هر هکتار از محصول بیمه شده در دسترس است. راه حل های بیمه دام مبتنی بر فناوری تشخیص چهره نیز در پاکستان به صورت آزمایشی اجرا می شود.

کلید اصلی موفقیت در این موضوع  این است که این راه حل ها را در مقیاس بزرگ در دسترس قرار دهیم. برای کشاورزان کوچک، دولت ها به حق بیمه محصولات در سراسر جهان یارانه پرداخت می کنند. بر اساس گزارش بانک جهانی، از ۱۰۴ کشوری که طرح های بیمه محصولات کشاورزی دارند، ۸۶ کشور یارانه بیمه محصولات کشاورزی را از جمله در کشورهای توسعه یافته ارائه می کنند.

بنابراین، یک برنامه ملی حمایت اجتماعی مورد نیاز است که در راستای برنامه حمایت از طرح  بی نظیربوتو (BISP) برای فقیرترین خانوارهای پاکستانی، به بیمه محصولات کشاورزی برای کشاورزان کوچک یارانه پرداخت کند. دولت پنجاب چنین بیمه ای را در سال ۲۰۱۸ معرفی کرد، اما هنوز میزان و مقیاس آن مشخص نشده است.

دولت سند در حال آماده سازی طرحی مشابه پس از سیل های سهمگین در سال ۲۰۲۲ است. در سطح بین المللی، به نظر می رسد که تمام صحبت ها در مورد غرامت های آب و هوایی می تواند به بودجه بیمه هدایت شود تا از کشاورزان با مشارکت بیمه گران اتکایی جهانی محافظت شود.

برداشت تغییر در نگرش

نخبگان سیاست پاکستان و جامعه تجاری آن در حال درک اهمیت کشاورزی به عنوان بخشی است که می تواند اقتصاد را در مسیر صادرات بیشتر قرار دهد. و هیچ کشوری بدون مدرن کردن کشاورزی خود نتوانسته فقر را از بین ببرد، زیرا کشاورزی در جایی که فقر زندگی می کند، ثروت می آفریند.

یک پاکستانی تحصیل کرده باید ببیند که کشاورزی نباید به چشم یک پروژه املاک و مستغلات برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی در نظر گرفته شود. این سرمایه گذاران برای موفقیت به همان چیزهایی نیاز دارند که کشاورزان پاکستانی در چند دهه گذشته درخواست کرده اند: بذر بهتر، بیمه قوی، سیستم آبیاری درست و بهینه ، معامله عادلانه در بازار و غیره.

نگرش پاکستان به کشاورزی باید از در نظر گرفتن بخشی که فقط غذای فقرا را تامین می کند به بخشی که می تواند موتور رشد برای چند دهه آینده باشد تغییر کند.

نوشته های مرتبط:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *