هند به تازگی اعلام کرده که دیگر به پیمان آبهای سندِ سال ۱۹۶۰ پایبندنخواهد بود و این توافقنامه را به حالت “تعلیق“ درآورده است. دلیل این اقدام هند این است که میگوید این وضعیت تا زمانی ادامه خواهد داشت که پاکستان به شکلی جدی و پایدار تروریسم فرامرزی را کنار بگذارد. این اتفاق میتواند یک لحظه تاریخی به شمار رود.
بیش از شصت سال، این پیمان در کوران جنگها، آستانه درگیریها و حتی قطع کامل روابط دیپلماتیک، دوام آورد. آب، برخلاف بسیاری از مسائل دیگردر روابط هند و پاکستان، همواره قابل پیشبینی باقی مانده بود. اکنون، این قابلیت پیشبینی بیش از هر زمان دیگری زیر سوال رفته است.
این تصمیم به طور بالقوه نقطهی عطفی در نحوهی مدیریت حیاتیترین منبع مشترک بین دو کشور به شمار میرود. در روزهای آینده بحثهای زیادی در مورد مسائل ژئوپلیتیک درخواهد گرفت. اما هدف این مقاله ساده است: درک پیامدهای این تصمیم برای رودخانهها، محصولات کشاورزی، مردم و سیاستگذاران پاکستان.
آنچه در روزها و ماههای آینده از همه چیز بیشتر اهمیت دارد، تهدید قطع ناگهانی آب نیست، بلکه از بین رفتن قابلیت اطمینان یک سیستم آبی است کهمیلیونها نفر هر روز به آن وابستهاند.
سازوکار این توافق نامه چگونه است؟
پیش از آنکه به این بپردازیم که تعلیق پیمان آبهای سند از سوی هند چه معنایی میتواند داشته باشد، بهتر است یادآوری کنیم که این توافق نامه در واقع چه کاری انجام داد.
پیمان آبهای سند که در سال ۱۹۶۰ پس از سالها مذاکره و بانقش میانجیگری بانک جهانی به امضا رسید، یکی از پایدارترین توافقنامههای آبهای فرامرزی در جهان بوده است.
این پیمان، شش رودخانه حوضه آبریز سند را بین دو کشور تقسیم کرد. سه رودخانه شرقی (راوی، بیاس و ستلج) به هند رسید و سه رودخانه غربی (سند، جهلم و چناب) که اکثریت (تقریباً ۸۰ درصد) آب حوضه مشترک را تشکیل میدهند، به پاکستان اختصاص یافت.
به عنوان بخشی از این توافقنامه، هند حق استفاده از رودخانههای غربی برای مصارفی مانند تولید برق آبی و آبیاری محدود را حفظ میکند، اما اجازه ندارد جریان آنها را به گونهای ذخیره یا منحرف کند که به دسترسی پایین دست آسیب برساند.
برای پاکستان، این ساختار چیزی فراتر از آب را فراهم میکند. این ساختار، پیشبینی پذیری لازم برای ساخت یک سیستم کامل آبیاری و مدیریت آب را در اختیار این کشور قرار میدهد.
این پیمان همچنین یک سازوکار دائمی برای همکاری و حل اختلاف پیشبینی کرده است. یک کمیسیون دائمی سند وجود دارد که از هر کشور یک عضو در آن حضور دارد و وظیفهاش تبادل دادهها، بررسی پروژههای جدید و برگزاری جلسات منظم است.
اختلافات از طریق یک فرآیند چندمرحلهای حل میشوند: مسائل فنی ابتدا به کمیسیون ارجاع داده میشوند، اختلافات حلنشده ممکن است به یک کارشناس بیطرف ارجاع شوند و مناقشات حقوقی میتوانند به یک دادگاه داوری بینالمللی فرستاده شوند، در حالی که بانک جهانی در هر دو مرجع نقش دارد. این فرآیند قبلاً برای حل اختلافات بر سر سدهای باگلیهار و کیشانگانگا در هند مورد استفاده قرار گرفته است و هدف آن جلوگیری از اقدامات یکجانبه است.
این پیمان هیچ زمان پایان مشخصی ندارد و هیچ بندی هم برای متوقف کردن موقت آن (تعلیق) در آن وجود ندارد.
ماده دوازدهم به روشنی میگوید که این پیمان فقط با توافق هر دو طرف (هند و پاکستان) قابل تغییر است و تا به حال چنین توافقی صورت نگرفته است.
وضعیت و شرایط واقعی آب، جریانها، منابع و ویژگیهای مرتبط با آب در منطقه:
یک سوال رایج که در این مواقع پیش میآید این است که آیا هند میتواند به همین راحتی جلوی “جریان آب” به سمت پاکستان را بگیرد؟ در کوتاهمدت، پاسخ قاطعانه “نه” است. دستکم نه در حدی که بتواند در فصل پرآبی، کاهش چشمگیری در میزان آب ورودی ایجاد کند.
رودهای سند، جهلم و چناب، رودخانههایی عظیم با حجم آب بسیار زیاد هستند. در بازه زمانی اردیبهشت تا شهریور(بین ماههای می و سپتامبر)، با آب شدن برفها، دهها میلیارد متر مکعب آب در این رودها جریان مییابد. هند در بالادست این رودخانهها زیرساختهایی دارد که از جمله آنها سدهای باگلیهار و کیشانگانگا هستند، اما هیچکدام از آنها برای ذخیره کردن این حجم گسترده از آب طراحی نشدهاند. این سدها پروژههای برقآبی هستند که از جریان طبیعی رودخانه بهره میبرند و ظرفیت ذخیرهسازی آب محدودی دارند. حتی اگر هند بخواهد خروجی آب از تمام سدهای فعلیاش را هماهنگ کند، نهایتاً میتواند زمان جریان آب را کمی تغییر دهد.
حجم کلی آب در رودخانههای غربی در طول این دوره پرآبی به مراتب بیشتراز آن است که بتوان بدون به زیر آب بردن مناطق بالادستی یعنی سرزمین هند، اختلال قابل توجهی در آن ایجاد کرد. هند در حال حاضر بیشتر جریان آب رودخانههای شرقی که طبق این پیمان به آن اختصاص داده شده را استفاده میکند، بنابراین هر اقدام جدیدی در مورد آن رودخانهها تأثیرمحدودتری بر مناطق پاییندست خواهد داشت.
نگرانی جدیتر مسائلی است که در فصل کمآبی چه پیش میآید؛ زمانی که حجم آب در کل حوضه کمتر میشود، ذخیرهسازی آب اهمیت بیشتری پیدامیکند و زمانبندی رهاسازی آب حیاتیتر میگردد. در چنین شرایطی است که نبودِ محدودیتهای ناشی از توافق نامه میتواند اثرات شدیدتری به جابگذارد.
در میانمدت تا بلندمدت، وضعیت پیچیده تر نیز میشود. اگر هند تصمیم بگیرد خارج از چارچوب این پیمان عمل کند، راه را برای توسعه زیرساختهای جدیدی باز میکند که کنترل بیشتری بر زمانبندی و حجم جریان آب ورودی به پاکستان را برای هند فراهم می آورد .
اما حتی در آن صورت نیز، مسیر چندان هموار نیست. ساخت هرگونه سد یاپروژه انحراف آب در مقیاس بزرگ سالها طول خواهد کشید. مکانهای موجود در کشمیر تحت کنترل هند برای ذخیرهسازی قابل توجه آب ، محدود و از نظر زمینشناسی، چالشبرانگیز هستند. هزینه مالی آن بسیار زیاد خواهدبود و خطرات سیاسی آن حتی بیشتر است.
پاکستان مدتهاست اعلام کرده که هرگونه تلاش هند برای ساخت تأسیسات بزرگ ذخیره آب روی رودخانههای غربی، به منزلهی اقدام جنگی تلقی خواهد شد. در عصر ماهوارههای امروزی، این ساختارها پنهان نخواهند ماند. آنها از نظر سیاسی و احتمالاً نظامی مورد مناقشه قرار خواهندگرفت.
علاوه بر اینها، محدودیتهای آبشناختی نیز وجود دارد. مهار کردن جریانهای پرآب رودخانههایی مانند چناب یا جهلم، خطر وقوع سیل در مناطق بالادستی خود هند را به همراه دارد. همچنین، ایده منحرف کردن کلآب حوضه سند به مناطق دیگر هند، نیازمند زیرساختهای عظیم و هزینههای انرژی سرسام آوری است که حتی در زمان صلح نیز توجیه آن دشوار خواهد بود.
فراتر از حوضه آبریز سند، خطرات اعتباری و راهبردی نیز وجود دارد.
هند خود یک کشور پاییندست در رودخانه براهماپوترا و دیگر رودخانههایی است که از چین سرچشمه میگیرند. این واقعیت (که اغلب نادیده گرفته میشود) به طور تاریخی رویکرد هند را در احترام به حقوق کشورهای پایین دست شکل داده است. با تعلیق این پیمان و اقدام یکجانبه، هند سابقه بدی برای خود ایجاد میکند که ممکن است روزی علیه خودش مورد استفاده قرار گیرد. این یک اقدام بدون هزینه نیست و میتواند تلاشهای این کشور برای معرفی خود به عنوان یک شریک قابل اعتماد در دیگر مذاکرات بینالمللی را زیر سوال ببرد.
پیامدهای احتمالی برای پاکستان:
اگرچه محدودیتهای فیزیکی و سیاسی بر سر راه اختلالآفرینی هند واقعی هستند، اما تضعیف حمایتهای این توافق نامه همچنان اهمیت دارد، نه به این دلیل که فردا آب قطع خواهد شد، بلکه به این خاطر است که سیستمی که این پیمان از آن پشتیبانی میکرد، هرگز برای عدم قطعیت ساخته نشده بود. جریان رودهای سند، جهلم و چناب، شاهرگ کشاورزی، شهرهای پاکستان و سیستم انرژی اش هستند. در حال حاضر، پاکستان جایگزینی برای این آبها ندارد.
برای پاکستان، تأثیر اختلالات هند (اگر رخ دهد) میتواند بسیارگسترده باشد. سیستم آبیاری پاکستان یکی از بزرگترین سیستمها در جهان است و تقریباً به طور کامل به زمانبندی قابل پیشبینی جریان آب از رودخانههای غربی وابسته است. کشاورزان کشت خود را بر اساس این جریانها برنامهریزی میکنند. برنامههای زمانبندی کانالها بر اساس فرضیاتی طراحی شدهاند که برای دههها ثابت بودهاند. اگر این نظم و آهنگ حتی اندکی مختل شود، سیستم آبی شروع به فرسایش و از هم گسیختگی خواهد کرد.
محتمل ترین خطر، از بین رفتن قابلیت پیشبینی است. حتی اگر حجم کل آبی که وارد پاکستان میشود فوراً تغییر نکند، تغییرات کوچک در زمان رسیدن آن آب میتواند مشکلات واقعی ایجاد کند. تأخیر در اواخر فصل در طول دوره کاشت گندم، یا کاهش غیرمنتظره جریان آب در ماههای خشک زمستان، میتواند به معنای از دست دادن فرصتهای کاشت، کاهش محصول و افزایش هزینهها باشد. دلتای سند در حال حاضر به دلیل کاهش خروجی آب شیرین در حال کوچک شدن است. عدم اطمینان بیشتر در جریانهای بالادست میتواند این تخریب را تسریع کند و پیامدهایی برای معیشت ساحلی و ماهیگیری داشته باشد.
هرگونه کمبود یا تغییر در زمانبندی جریان رودخانهها، دولت را مجبور به اتخاذ تصمیمات دشوار در مورد تخصیص آب خواهد کرد. این امر خطر تشدید تنشهای بین استانی، به ویژه بین پنجاب و سند، را افزایش میدهد، جایی که بحثهای مربوط به تقسیم آب در حال حاضر از نظر سیاسی پرتنش است.
سپس نوبت به انرژی میرسد. یک سوم برق پاکستان از نیروگاههای برقآبی تامین میشود که توسط آب جاری در سدهای تربیلا، منگلا و دیگر مخازن تولید میشود. اگر جریان آب بالادست کاهش یابد یا زمانبندی نامناسبی داشته باشد، میتواند ظرفیت تولید برق را کاهش دهد. هیچ یک از این موارد حدس و گمان نیستند زیرا که پاکستان در حال حاضر کشوری است که با کمبود آب مواجه است و در شرایط حساسی بسر میبرد. سیستمی که مدتهاست با حاشیه سود اندک اداره میشود، اکنون با وضعیت جدیدی از بی ثباتی روبرو شده است.
زمینه تاریخی:
اقدام اخیر هند (تعلیق پیمان) یک اتفاق ناگهانی و بدون پیشینه نبوده است، بلکه نتیجهی یک سری تحولات و افزایش تدریجی تنشها در طول دهه گذشته در روابط بین هند و پاکستان بر سر مسئله آبهای سند بوده است. با وجود اینکه پیمان آبهای سند برای دوام طولانیاش همواره مورد تحسین بوده، اما روند ده سال گذشته نشاندهنده افزایش تدریجی تنشها بوده است.
در سال ۲۰۱۳، یک دادگاه بینالمللی حکم داد که هند باید حداقل میزان مشخصی آب را برای حفظ محیط زیست در پاییندست سد کیشانگانگا (که در بالادست رود جهلم قرار دارد) رها کند. همچنین، این دادگاه گفت که هند اجازه ندارد سطح آب در مخزن این سد را به هر میزان که بخواهد پایین بیاورد، بلکه باید از محدودیتهای مشخصی پیروی کند. این محدودیتها برای اطمینان از رسیدن آب کافی به مناطق پاییندست و حفظ جریان زیستمحیطی رودخانه تعیین شده بودند.بنابراین، دادگاه با حکم خود، این محدودیتها را مجدداً یادآوری کرد و بر رعایت دقیق آنها پافشاری نمود. این حل و فصل موفق نشان داد که پیمان آبهای سند همچنان میتواند اختلافات فنی و پیچیده مهندسی را مدیریت کند اما این الگو پس از حمله Uri در سال ۲۰۱۶ شروع به تغییر کرد. هند همکاریهای معمول را به حالت تعلیق درآورد، پروژههای سدسازی را که مدتها به تعویق انداخته بود با سرعت بیشتری پیش برد و کمکم مسئله آب را به مسائل امنیتی کلانتر ربط داد،اما حتی در آن زمان هم هند اعلام کرد که “در چارچوب این پیمان” عمل خواهد کرد.
این وضعیت در سال ۲۰۲۳ نیز شروع به تغییر کرد، زمانی که هند رسماً به ماده XII(3) بندی که اصلاح پیمان را فقط با رضایت طرفین مجاز میداند استناد کرد و با استناد به تغییرات آب و هوایی، نیازهای توسعه ملی و مانعتراشیهای پاکستان، خواستار مذاکره مجدد شد. پاکستان از مذاکره مجدد خودداری کرد.
هر دو کشور، روش قانونی متفاوتی را برای حل اختلافات یا پیشبرد منافع خود در مورد پیمان آبهای سند در پیش گرفتند و به طور جدی از این روشها دفاع کردند.
این حوادث نشان میدهد که اختلافات بین آنها عمیق بوده و هر کدام سعی داشتند از طریق ابزارهای قانونی خود به نتیجه مطلوب خود برسند.
هند به دنبال یک کارشناس بیطرف برای بررسی مسائل فنی طرا حی سدها بود و پاکستان با جدیت دادگاه داوری را پیگیری میکرد. در اوایل سال ۲۰۲۵، هر دو سازوکار به طور همزمان فعال بودند واین چیزی است که دراین معاهده هرگز پیشبینی نشده بود.
اعلامیه اخیر و خطرناک هند مبنی بر اینکه هند تعهدات خود تحت این پیمانرا “به حالت تعلیق” در خواهد آورد، نقطه اوج یک روند طولانی و تنش رو به افزایش است.
برای اولین بار از سال ۱۹۶۰، هند عملاً از چارچوب رویهای و همکاری این پیمان خارج شده است.
اینکه آیا این یک تاکتیک مذاکراتی است یا یک گسست دائمی، هنوز مشخص نیست. آنچه در پی خواهد آمد، نه تنها دیپلماسی دوجانبه، بلکه تابآوری سیستم آبی پاکستان را در جهانی که دیگر ضمانتی در آن وجود ندارد، به بوته آزمایش خواهد گذاشت.
پیمان آبهای سند کامل و بیعیب نیست. اما کاری کرده که تعداد کمی از توافقهای بین کشورهای دشمن قادر به انجام آن هستند. این پیمان باعث میشود جریان رودخانهها ادامه داشته باشد و به هر دو کشور دلیلی میدهدتا به گفتگو ادامه دهند، حتی وقتی که روابطشان به طور کلی تیره و تار شده است.
حالا همین چارچوب تحت فشار قرار گرفته است. چه این پیمان دوباره به طور کامل اجرا شود، چه مورد مذاکره و بازبینی قرار بگیرد، یا اینکه عملاً کمکم کنار گذاشته شود، آیندهی پیش رو دشوارتر خواهد بود.
وقتی قوانین مشخصی وجود نداشته باشد، حتی پروژههای کوچک هم میتوانند باعث ایجاد بیاعتمادی شوند.
هر فصل باران، هر سد و هر دوره کمآبی میتواند به یک دلیل بالقوه برایتنش و درگیری تبدیل شود.
در شرایطی که تغییرات آب و هوایی همین حالا هم خشکسالیها و سیلها را بدتر کرده است و هر دو کشور با مشکلات فزاینده کمبود آب در داخل خودشان روبرو هستند، آخرین چیزی که این منطقه به آن نیاز دارد، یک عامل جدید برای بی ثباتی است. با این حال، متأسفانه پاکستان اکنون در چنین وضعیتی قرار گرفتهاست.
رودخانههای غربی فقط رودخانههای مشترک نیستند. آنها منبع اصلی آب پاکستان هستند. در بلندمدت، ممکن است اصلاحات یاجایگزینهایی وجود داشته باشد. اما در حال حاضر، هیچ جایگزینی برای آنها نیست. این رودخانهها زندگی، معیشت و مناظر طبیعی سراسر کشور را حفظ میکنند. پاکستان به سادگی نمیتواند اجازه دهد که این رودخانهها قربانی یک نزاع سیاسی شوند. بنابراین، جریان آب باید ادامه یابد. نه از سر حسن نیت، بلکه به این دلیل که عواقب توقف آنها برای هر دو کشور بسیارسنگین خواهد بود.
رود سند و شاخههای آن که هزاران سال تمدنها را زنده نگه داشتهاند، اکنون توانایی دو ملت مدرنِ مسلح به سلاح هستهای را برای همکاری به بوته آزمایش میگذارند. ماههای و سالهای پیش رو نشان خواهند داد که آیا افراد عاقل و دوراندیش پیروز میشوند یا شبهقاره وارد عصر جدید و نامطمئنی از یکجانبهگرایی در مورد گرانبهاترین منبع خود، یعنی آب، خواهد شد.