DEPIx (شاخص عملکرد آموزش منطقه ای) از 34 شاخص در پنج حوزه کلیدی برای اندازه گیری عملکرد مدارس در 134 منطقه از سراسر پاکستان بین سال های 2020 تا 2023 استفاده می کند. این نقشه مناطق را به پنج دسته عملکرد آموزشی طبقه بندی می کند: بسیار بالا، بالا، متوسط، پایین | کمیسیون برنامه ریزی پاکستان
با توجه به اینکه نزدیک به 67 درصد جمعیت پاکستان زیر 30 سال سن دارند، این کشور یکی از جوانترین کشورهای جهان محسوب میشود. این گستردگی جمعیت جوان، فرصتی طلایی برای بهرهبرداری از این “بهره وری جمعیتی” بالقوه را در اختیار ما قرار میدهد، در عین حال چالش تامین خدمات، اشتغال و فرصتهای مناسب برای جوانان ما را نیز به همراه دارد.
در حالی که کشور پاکستان به وضعیت درآمد متوسط دست یافته و در توسعه سرمایه انسانی خود پیشرفت هایی داشته است، این روند نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه و همسایگان منطقه ای کندتر بوده است. کندی سرعت توسعه سرمایه انسانی نه تنها تحقق بهره وری جمعیتی بالقوه، بلکه دستیابی به اهداف توسعه پایدار (SDGs) تا سال 2030 و رسیدن به وضعیت درآمد متوسط بالا تا سال 2047 را نیز با چالش مواجه می کند. در میان عوامل حیاتی در توسعه سرمایه انسانی، ارائه آموزش با کیفیت و فراگیر از اهمیت بالایی برخوردار است.
اخیراً، کمیسیون برنامه ریزی، شاخص های مختلف آموزش مدرسه را در یک شاخص ترکیبی جامع در سطح منطقه ادغام کرده است. هدف ارائه داده ها به شکلی است که به راحتی توسط سیاست گذاران و سایر ذینفعان قابل درک و استفاده باشد تا به اطلاع رسانی، برنامه ریزی سیاست ها، تخصیص منابع و پاسخگویی در زمینه آموزش مدرسه کمک کند.
شاخص عملکرد آموزش منطقه ای (DEPIx) ابزاری جامع است که عملکرد سیستم های آموزشی در سطح منطقه را با تمرکز بر نتایج کلیدی مانند دسترسی، یادگیری، عدالت، فرآیندهایی مانند حاکمیت، و ورودی هایی از جمله تامین مالی عمومی و زیرساخت ها ،اندازه گیری می کند.
شاخص DEPIx در پنج حوزه تقسیم شده است: زیرساخت و دسترسی، یادگیری، شمولیت (عدالت و فناوری)، حاکمیت ، مدیریت و تامین مالی عمومی. در مجموع از 34 شاخص برای اندازه گیری این حوزه ها استفاده شده است.
شاخص عملکرد آموزشی منطقه ای ابزاری برای سنجش عملکرد سیستم های آموزشی در مناطق مختلف کشور است. در حالی که یافته ها تصویری ناامیدکننده از جمله نابرابری بین استان ها را نشان می دهد، اما همچنین نقطه شروعی برای سیاست گذاران و ذینفعان برای ایجاد تغییرات معنادار را فراهم می کند.
شاخص عملکرد آموزشی منطقه ای (DEPIx) 134 منطقه را در سراسر پاکستان، از جمله بلوچستان، خیبر پختونخوا (KP)، پنجاب، سند و منطقه پایتخت اسلام آباد (ICT) پوشش می دهد. این گزارش سال های 2020 تا 2023 را، بسته به در دسترس بودن داده ها، پوشش می دهد. این گزارش مناطق را به پنج دسته عملکرد آموزشی طبقه بندی می کند: بسیار بالا، بالا، متوسط و پایین.
لازم به ذکر است که یافته های این گزارش محدودیت های خاصی دارد که ناشی از محدودیت در دسترس بودن و پوشش داده ها است. به عنوان مثال، اکثر شاخص های زیرساخت، دسترسی و تامین مالی مدارس خصوصی را پوشش نمی دهند، زیرا دامنه داده های موجود عمدتاً به مدارس دولتی محدود می شود. از این رو، یافته های این گزارش با توجه به این محدودیت های مربوط به داده ها تفسیر میشود.
بررسی کلی نتایج ملی:
یافتههای گزارش، تصویر نگرانکنندهای از وضعیت آموزش در پاکستان ارائه میدهد. میانگین نمره ملی پاکستان در این شاخص، 53 از 100 است که این کشور را در دسته عملکرد “پایین” قرار میدهد.
میانگین ملی در پنج حوزه این شاخص متفاوت است و نشاندهنده عملکرد متفاوت حوزههای موضوعی فرعی در درون سیستم آموزشی بزرگتر است. به طور قابلتوجهی، حوزه “زیرساخت و دسترسی” با نمره 58.95 بالاترین امتیاز را کسب کرده است که نشاندهنده برخی پیشرفتها در گسترش فرصتهای آموزشی در سطح ملی است. حوزه “شمولیت (عدالت و فناوری)” در رتبه دوم قرار دارد.
حوزه “تامین مالی عمومی” با پایینترین نمره در بین تمام حوزهها مواجه است و نیاز به افزایش و هدفمندتر کردن هزینههای عمومی در بخش آموزش را برجسته میکند. حوزه “یادگیری” نیز امتیاز پایینی کسب کرده است که نشاندهنده نتایج یادگیری به طور مداوم پایین دانشآموزان در مدارس دولتی است. حوزه “حاکمیت و مدیریت” اگرچه کمی بهتر از حوزه “یادگیری” است، اما همچنان در دسته “پایین” قرار دارد که عمدتاً به دلیل کمبود معلمان و گردش بالای کارکنان اداری است.
بررسی کلی نتایج استانی:
در درون پاکستان ، تفاوتهای قابلتوجهی بین استانها وجود دارد، به طوری که پنجاب با 61/100 به عنوان استان برتر ظاهر میشود .KP با 55/100 در رتبه دوم قرار دارد، در حالی که سند و بلوچستان به ترتیب با نمرات 51.5/100 و 46/100 در رتبههای پایینتر قرار دارند. قابلتوجه است که هیچ یک از استانها به دستههای عملکرد “بالا” یا “بسیار بالا” نرسیدهاند و هم پنجاب و هم KP در دسته “متوسط” قرار دارند.
بدون در نظر گرفتن نمرات کلی شاخص، تفاوتهای قابلتوجهی در نمرات استانی در حوزههای مختلف وجود دارد که نشاندهنده نقاط قوت و ضعف نسبی هر استان در ارائه خدمات آموزشی است.
حوزههای خاص قوت و ضعف برای هر استان به شرح زیر است:
- پنجاب در حوزههای “زیرساخت و دسترسی” (73.36) و “شمولیت” (75.05) عملکرد بهتری نسبت به سایر استانها دارد، اما در حوزههای “تامین مالی عمومی” و “حاکمیت و مدیریت” امتیاز کمتری کسب میکند.
- خیبر پختونخوا در حوزههای “تامین مالی عمومی” و “حاکمیت و مدیریت” عملکرد بسیار خوبی دارد، اما در مقایسه با سایر استانها در حوزه “یادگیری” رتبه پایینتری دارد.
- سند در حوزه “تامین مالی عمومی” که در آن بالاترین رتبه را دارد، قدرت نسبی نشان میدهد، اما در حوزههای “زیرساخت و دسترسی” و “حاکمیت و مدیریت” عقب مانده است.
- بلوچستان با چالشهای جدی در تمام حوزهها مواجه است و در تقریباً تمام حوزهها به جز “یادگیری” که عملکرد آن تنها کمی بهتر از بدترین استان است، پایینترین رتبه را دارد.
بینشهای سطح منطقهای:
هیچ یک از 134 منطقه در دسته عملکرد “بسیار بالا” قرار نمیگیرد و تنها اسلامآباد در دسته “بالا” قرار دارد که آن را به عنوان منطقه با بالاترین عملکرد در کشور متمایز میکند. نزدیک به دو پنجم (58.134) مناطق در دسته “متوسط” قرار دارند که پنجاب با 32 منطقه، KP با 17 منطقه و سند با 8 منطقه در صدر قرار دارند.
به طور نگرانکنندهای، بیش از نیمی از مناطق پاکستان (76 منطقه) در دسته عملکرد “پایین” قرار دارند. این مناطق کمعملکرد عمدتاً در بلوچستان و سند واقع شدهاند، با 33 منطقه در بلوچستان و 22 منطقه در سند، که نشاندهنده نابرابریهای قابلتوجه بین استانها است. قابلتوجه است که تمام مناطق بلوچستان در دسته عملکرد آموزشی “پایین” قرار دارند که نشاندهنده چالشهای جدی در سراسر استان است.
به جزICT ، ده منطقه برتر منحصراً از پنجاب و KP هستند، با هفت منطقه از پنجاب و دو منطقه از KP. هیچ منطقهای از سند یا بلوچستان در بین 10 منطقه برتر وجود ندارد. عملکرد قوی در این مناطق عمدتاً به دلیل نمرات بالای “زیرساخت و دسترسی” (82.54) و “شمولیت (عدالت و فناوری)” (76.58) است.
در مقابل، بلوچستان در مناطق با کمترین امتیاز غالب است، با 6 منطقه از 10 منطقه. “زیرساخت و دسترسی” که نقطه قوت مناطق برتر است، بزرگترین ضعف برای کمترین رتبهها است، با میانگین نمره 36.39.
نابرابریهای درون استانی:
نابرابریهای قابلتوجهی در عملکرد آموزشی در درون استانها نیز وجود دارد .KP بیشترین تفاوتهای درون استانی را نشان میدهد، به طوری که مناطقی مانند هریپور، چترال و Abbottabad در میان مناطق برتر کشور قرار دارند، در حالی که Kolai Palas، کوهستان بالا ، کوهستان پایین و وزیرستان در میان مناطق با کمترین رتبه قرار دارند. تقریباً 30 امتیاز اختلاف بین بهترین و بدترین مناطق در KP وجود دارد.
پنجاب و بلوچستان کمترین تغییرات درون استانی را نشان میدهند، با اینکه اکثر مناطق پنجاب در دسته “متوسط” قرار دارند و تمام مناطق بلوچستان در دسته “پایین” قرار دارند. سند با اینکه اکثر مناطق در دسته “پایین” قرار دارند، به جز مناطق شهری کراچی و حیدرآباد، دارای تغییرات متوسطی است،
عکس از دانشآموزان در حال درس خواندن در یک مدرسه دخترانه در استان سند
دروس و پیشنهادات برای سیاستگذاری آموزشی:
یافتههای حاصل از این گزارش، نکات آموزنده و بینشهای بنیادی زیر را برای سیاستگذاری و اجرایی آموزش ارائه میدهد:
خواندن و محاسبات عددی:
اولویت اصلی سیاستگذاری آموزشی باید بهبود مهارتهای خواندن و محاسبات عددی باشد که نه تنها برای ارتقای کیفیت آموزش، بلکه برای معکوس کردن بحران کودکان خارج از مدرسه (OOSC) نیز حیاتی است.
دادههای سرشماری سال 2023 نشان میدهد که 80 درصد از OOSC افرادی هستند که هرگز در مدرسه ثبتنام نکردهاند. با اینکه بعضی از این افراد ، کمبودهای عرضه و عوامل اقتصادی-اجتماعی را مطرح میکنند، اما فقدان اعتماد والدین به کیفیت آموزش در مدارس دولتی یکی از مهمترین عوامل عدم تمایل آنها برای ثبتنام فرزندانشان در مدارس دولتی است.
تحقیقات نشان میدهد که درک والدین از کیفیت آموزش، عامل کلیدی در تصمیم آنها برای ثبتنام فرزندانشان در مدارس دولتی است. این بدان معناست که صرفاً سرمایهگذاری در زیرساختهای مدرسه به احتمال زیاد تعداد OOSC را به میزان قابلتوجهی کاهش نخواهد داد، مگر اینکه والدین معتقد باشند که فرزندانشان آموزش باکیفیتی دریافت خواهند کرد. بنابراین، برای بهبود واقعی کیفیت و نتایج یادگیری، تغییر پارادایم توصیه میشود ، پارادایمی که کودک و کلاس درس را در مرکز سیاستگذاری و اجرایی آموزش قرار میدهد.
تامین مالی عمومی: DEPIx
بر نیاز به افزایش و هدفمندتر کردن تامین مالی عمومی در آموزش تاکید میکند. در حالی که افزایش هزینههای عمومی آموزش به 4 درصد تولید ناخالص داخلی بسیار مهم است، افزایش کارایی و اثربخشی این هزینهها نیز به همان اندازه مهم است.
بررسی کلی:
شاخص فوق نشان میدهد که استانهایی با بالاترین امتیاز در تامین مالی عمومی لزوماً بهترین نتایج آموزشی، به ویژه در یادگیری، را کسب نمیکنند. ارتباط ضعیف بین تامین مالی آموزش و نتایج نشان میدهد که صرفاً تزریق بیشتر پول به سیستم بدون رسیدگی به ناکارآمدیهای اساسی، نتایج مطلوب را به همراه نخواهد داشت.
تطبیق تامین مالی و نتایج:
میتوان با تغییر رویکرد از تمرکز بر ورودیها به تمرکز بر نتایج در تامین مالی عمومی، هماهنگی بین تامین مالی و نتایج را بهبود بخشید. علاوه بر این، هزینههای عمومی باید به فوریترین نیازهای سیستم آموزشی اختصاص یابد.
دسترسی به اینترنت
یکی از چالشهای فوری که در DEPIx شاخص شده است، دسترسی محدود به منابع فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در مدارس دولتی است. این مورد به عنوان یکی از شاخصهای ضعیفتر عملکرد مطرح میشود. اهمیت بهبود دسترسی به ICT در مدارس را نمیتوان بیش از حد تاکید کرد، زیرا نقش اساسی در افزایش کارایی عملیات مدرسه و کیفیت آموزش ارائه شده ایفا میکند.
بهبود حاکمیت
بهبود حاکمیت و مدیریت نیز برای حداکثر استفاده از منابع فیزیکی و انسانی موجود در آموزش بسیار مهم است. این امر، از جمله موارد دیگر، شامل تضمین امنیت شغلی برای مدیران آموزش برای ارتقای تداوم اداری و توزیع عادلانه نیروی کار آموزش و پرورش است. در حال حاضر، نسبت دانشآموز به معلم به نفع مدارس متوسطه و دبیرستانها در مراکز شهری است.
سیستمهای ارزیابی: سیستمهای ارزیابی در سراسر کشور نیازمند اصلاحات اساسی هستند. گزارش نشان میدهد که مناطقی که پایین ترین رتبه در کشور را دارند، در واقع نرخ قبولی امتحانات پایان دوره متوسطه بالاتری نسبت به مناطق با رتبه بالاتر دارند. این امر به ویژه در بلوچستان، سند و KP صادق است.
به عنوان مثال، 9 مورد از 10 مورد از مناطقی که پایین ترین رتبه در کشور را دارند، از جمله نصیرآباد، سوجاول و واشوک، عملکرد بهتری نسبت به هریپور و جهلوم دارند که مناطقی هستند که به ترتیب در رتبه دوم و چهارم قرار دارند. این آمار به مسائل جدی در کیفیت ارزیابیها و فرهنگ گسترده تقلب در امتحانات اشاره دارد.
مداخلات هدفمند جغرافیایی: DEPIx بر نیاز به سرمایهگذاری عمومی هدفمند و عادلانه در آموزش برای کاهش نابرابریهای بین استانی و درون استانی تاکید میکند. تفاوتهای قابلتوجهی بین مناطق شهری و روستایی وجود دارد، و همچنین مناطقی از مناطق محروم وجود دارند که نیازمند مداخلات هدفمند، هم در داخل و هم خارج از بخش آموزش هستند.
به عنوان مثال، در سند، تفاوت چشمگیری بین عملکرد کراچی، حیدرآباد و بقیه استان وجود دارد. به طور مشابه، در KP، منطقه کوهستان، مناطق سابق FATA و مناطق جنوبی نیاز به اولویتبندی دارند، در حالی که در بلوچستان، مناطق مرکزی و شرقی نیاز به توجه فوری دارند. مناطق جنوبی پنجاب نیز نیاز به توجه ویژه سیاستگذاری دارند.
امکانات در مدارس دولتی: در حالی که پنجاب و KP پیشرفت قابلتوجهی در بهبود امکانات ضروری مدارس داشتهاند، اکثریت قریب به اتفاق مدارس در بلوچستان و سند هنوز فاقد ضروریات اولیه هستند. ارائه این امکانات به صورت هدفمند برای اطمینان از ایجاد محیطی مناسب برای آموزش و یادگیری ضروری است.
نظام دادههای آموزشی: در نهایت، گزارش خواستار بهبود نظام دادههای آموزشی است. جمعآوری اطلاعات آماری در مورد عملکرد تحصیلی دانشآموزان در مناطق مختلف کشور یا منطقه بسیار مهم است. این دادهها میتوانند به ما کمک کنند تا نقاط قوت و ضعف سیستم آموزشی در مناطق مختلف را شناسایی کنیم و برای بهبود کیفیت آموزش برنامهریزی کنیم همانطور که توسعه یک سیستم جامع اطلاعات مدیریت منابع انسانی آموزش نیز ضروری است. این سیستم باید شامل دادههای جامع در مورد استخدام معلمان، انتصابات و مدت خدمت مدیران آموزش باشد.
علاوه بر این، ممکن است سرشماری مدارس خصوصی به طور دورهای انجام شود. اما باید دادههای موجود از سرشماری و سایر نظرسنجیهای اولیه، مانند نظرسنجی اندازهگیری سطح اجتماعی و معیشت پاکستان (PSLM)، گردآوری شوند و در سطوح حوزه انتخابیه استانی و ملی در دسترس قرار گیرد. این تغییر توصیه میشود زیرا حوزههای انتخابیه، نه مناطق، واحدهای اصلی تخصیص منابع و پاسخگویی عمومی هستند. بنابراین، دادههای مربوط به شاخصهای توسعه باید بر اساس حوزههای انتخابیه منتشر شوند تا شهروندان بتوانند عملکرد مسئولین و نمایندگان خود را ارزیابی کند و نمایندگان منتخب را پاسخگو بدانند.
در حالی که این گزارش برخی از مهمترین چالشهای پیش روی سیستم آموزشی پاکستان را شرح میدهد اما مهم است که بدانیم شاخصهای ترکیبی مانند DEPIx، به دلیل طراحی خاصی که دارند، واقعیتهای پیچیده را ساده میکنند و نمیتوانند دامنه کامل وضعیت را درک کنند.
این گزارش به عنوان نقطه شروعی است که سیاستگذاران و محققان را به سمت مسائل کلیدی که نیاز به تجزیه و تحلیل عمیقتر و تحقیقات بیشتر دارند، هدایت میکند. امید است که سیاستگذاران، دانشگاهیان و جامعه مدنی از بینشهای این گزارش برای تقویت بحثهای آگاهانهتر و ایجاد پیشرفتهای معنادار در ارائه خدمات آموزشی در سراسر کشور بهرهبرداری کنند.