آزمون سیاست خارجی پیش روی دولت پاکستان

آزمون سیاست خارجی پاکستان - با توجه به اینکه منتظر انتخابات عمومی در پاییز امسال هستیم ، دولت بعدی با مجموعه ای از مسائل کلیدی در سیاست خارجی سرو کار خواهد داشت. این انتخابات در زمانی انجام می شود که جهان در یک دوره به شدت ناآرام به سر می برد.
آزمون سیاست خارجی پیش روی دولت پاکستان
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
آزمون سیاست خارجی پیش روی دولت پاکستان

 

با توجه به اینکه منتظر انتخابات عمومی در پاییز امسال هستیم ، دولت بعدی با مجموعه ای از مسائل کلیدی در سیاست خارجی سرو کار خواهد داشت. این انتخابات  در زمانی  انجام می شود که جهان در یک دوره به شدت ناآرام به سر می برد.

افزایش تنش های ژئوپلیتیکی و نوسانات اقتصادی باعث افزایش بی ثباتی در  جهان می شود. مهمترین حرکت راهبردی که وجود دارد  رویارویی آمریکا و چین است که پیامدهای گسترده ای برای جهان خواهد داشت. در همین حال، جابه‌جایی قدرت در یک سیستم بین‌المللی  که در حال فروپاشی است ، با چندجانبه‌گرایی های تحت فشار رو به افزایش است.

در همین اثنی ، تغییرات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه روابط بین کشورهای منطقه را  از نو تنظیم می کند و باعث تغییر در چشم انداز استراتژیک این منطقه می شود.

با توجه به این محیط بین المللی در حال تغییر، به دولت بعدی توصیه می شود که بازنگری گسترده ای در سیاست خارجی کشور انجام دهد. مشخص نیست که چنین بررسی گسترده ای آخرین بار چه زمانی انجام شده است. مطمئناً بیش از یک دهه است که چنین دوره ای که شاهد تغییرات اساسی منطقه ای و جهانی در آن هستیم، وجود نداشته است.

بازنگری به معنای تغییر در اهداف سیاست خارجی نیست . بلکه این به معنای تنظیم سیاست با تغییرات وتغییر شکل استراتژیهای کشور برای پیگیری موثرتر اهداف است.

بررسی کردن  باعث می شود تا ما بتوانیم روابط کلیدی را در یک زمینه گسترده تر ، که دارای اشکالات آشکار است، فراهم کنیم. همچنین فرصتی را برای توسعه استراتژی که اهداف کشور را با منابع دیپلماتیک و سرمایه بین المللی مطابقت دهد  بوجود می آورد. هم‌سویی اهداف با ابزارها، اساسی‌ترین پیش‌نیاز برای یک استراتژی قابل دوام است، وزارت خارجه مدتهاست که به سرمایه گذاری بیشتری نیاز دارد.

در سال‌های اخیر، سیاست خارجی پاکستان به جای اینکه یک رویکرد منسجم و خوب،  برای تحولات منطقه‌ای و جهانی در نظر بگیرد درگیر مجموعه‌ای از پاسخ‌های موقتی بوده که بیشتر انفعالی و بدون ابتکار عمل بوده است.

بررسی و بازنگری کردن به ایجاد شفافیت در سیاست و تقویت یک رویکرد فعال کمک می کند و فرصتی را برای نمایندگی های سیاسی  پاکستان فراهم می کند تا اطلاعات سیاسی که  معمولاً این اطلاعات ورودی‌ به‌طور متناوب در مورد موضوعات واحد جستجو می‌شوند نه موضوعاتی که طیف گسترده ای دارند، ارائه کنند. این می‌تواند تفکر جدیدی را برای تقویت تلاش‌های دیپلماتیک کشور ایجاد کند، تلاش‌هایی که باید خلاقانه و فراتر از بحث‌های کهنه و قدیمی باشند.

نکته مهم این است از آنجایی که ارتش با بخشی از حوزه های مهم سیاست خارجی سرو کار دارد، بازنگری باید به آغاز گفتگویی اساسی در مورد این موضوعات بین مقامات غیرنظامی و نظامی کمک کند. همچنین می‌تواند باعث هماهنگی بهتری بین آنها شود و شاید وزارت خارجه را قادر سازد که رهبری ارتش را متقاعد کند که آن را به عنوان اولین خط دفاعی کشور وشایسته برای رسیدگی به مسائلی ببیند که در سال‌های اخیر خیلی در مورد آن اظهار نظر نکرده‌اند.

بررسی  های گسترده  باعث می شود استراتژی های  در نظر گرفته شده مطابق و سازگار با تغییرات ژئوپلیتیک منطقه ای و جهانی باشد.

یکی از نگرانی های اصلی سیاست خارجی پاکستان، هدایت رویارویی آمریکا با چین بوده  و سعی می کنند از قرار گرفتن در رقابت قدرت های بزرگ اجتناب کنند.

روابط با چین اولویت اصلی پاکستان خواهد بود، زیرا این بهترین امید برای تحقق اهداف امنیتی و اقتصادی پاکستان است. اما این روابط نیازدارد تا بطور مداوم  تقویت شود  تا آنها را در مسیر مثبت و همکاری نزدیک  با هم حفظ کند تا اطمینان حاصل شود که این مسیر اقتصادی چین- پاکستان به طور کامل در راستای منافع دوجانبه توسعه می یابد.

پیشرفت به موقع CPEC  که به عنوان محور ابتکارعمل در کمربند و جاده چین  و همچنین جاه طلبانه ترین پروژه ژئواکونومیک قرن بیست و یکم می باشد برای افزایش تمایل  پکن به تقویت پاکستان از نظر اقتصادی و استراتژیک بسیار مهم است.

روابط با ایالات متحده همچنان یکی از مهم ترین روابط دوجانبه پاکستان است. اما روابط از زمان خروج نظامیان  آمریکا از افغانستان در نقطه عطف قرار گرفته است. برای تقریباً دو دهه، افغانستان پایه اصلی روابط بوده است، روابطی که عمدتاً از محتوای دوجانبه محروم بوده و با همکاری و بی‌اعتمادی همراه بوده است.

اکنون که این زمینه تغییر کرده ، این رابطه نیاز  دارد که دوباره تعریف شود و این در شرایطی است که اولویت استراتژیک آمریکا مهار چین است.

چالش پیش روی دو کشور یافتن فضایی بین روابط راهبردی پاکستان و چین و همچنین  مشارکت رو به رشد ایالات متحده و هند برای ایجاد زمینه‌های همکاری است که بر اساس آن باید  روابط  از نو بازسازی شود. پاکستان همچنین باید بازی دیپلماتیک خود را در واشنگتن، به ویژه در کاپیتول هیل (کنگره ) که حضورضعیفی دارد، افزایش دهد.

داشتن روابط پایدار با افغانستان برای پاکستان یک اجبار استراتژیک است. اما برخلاف افزایش تجارت بین همسایگان، این روابط تحت فشار قابل توجهی قرار گرفته است. انتظار اسلام آباد مبنی بر اینکه بازگشت حکومت طالبان به پاکستان کمک خواهد کرد تا مرزهای غربی خود را حفظ کند، برآورده نشده است.

در عوض، نگرانی‌ها در مورد ادامه حملات مرزی و این واقعیت که سازمان غیرقانونی شبه‌نظامی، تحریک طالبان پاکستان، هنوز در افغانستان مستقر است، افزایش یافته است.  گفتگوهای امنیتی که  با رهبران طالبان افغانستان انجام گرفته هیچ نتیجه قابل توجهی نداشته است. بنابراین، دولت بعدی باید سیاست پاکستان  را  در مورد افغانستان  بازنگری کند و رویکردی را بین مماشات و رویارویی در نظر بگیرد  که تضمین کند کابل به نگرانی‌های امنیتی پاکستان پاسخ می‌دهد.

 

بررسی روابط ایران پاکستان

 

آزمون سیاست خارجی

مدیریت روابط با دهلی بدون شک آزاردهنده ترین موضوع سیاست خارجی خواهد بود، زیرا هند همچنان به ایجاد یک چالش خارجی برای امنیت کشور ادامه می دهد. پس از آنکه هند به طور غیرقانونی جامو و کشمیر را در آگوست 2019 ملحق کرده  و آن را به استان های  هند جذب کرد، روابط این دو کشور به پایین‌ترین سطح خود رسید.

گفتگوهای رسمی و تجاری با شعله ور شدن تنش ها به حالت تعلیق باقی مانده است. بن بست دیپلماتیک با عوامل تحریک کننده جدید، از جمله اختلاف نظر بر سر چگونگی حل و فصل اختلافات پیمان آبهای ایندوس، ادامه دارد که بر اختلافات طولانی مدت بین این دو کشور اضافه می کند.

از آنجایی که عادی سازی روابط دور از دسترس است، اسلام آباد باید  با ایجاد یک چارچوب توافق شده تنش ها  را مدیریت  کرده و از هر چیزی که باعث می شود آنها از کنترل خارج شوند  جلوگیری کند. تنها نقطه روشن در این چشم انداز تیره و تار این است که پس از تعهد مجدد هر دو طرف در فوریه 2021 آتش بس در خط کنترل تا حد زیادی  برقرار است.

آشتی های  منطقه‌ای در خاورمیانه که شامل نزدیکی عربستان سعودی و ایران است، فرصت‌های دیپلماتیک جدیدی را به اسلام‌آباد ارائه می دهد. دولت بعدی باید به دقت بررسی کند که چگونه از آن برای پیشبرد اهداف سیاسی، اقتصادی و تجاری پاکستان استفاده کند.

این توسعه تاریخی همچنین فضا را برای بهبود روابط و ایجاد اعتماد بیشتر با ایران باز می‌کند، کشوری که گاهی اوقات روابط با آن سرد و حتی در گذشته نامناسب بوده است.

 

 

نویسنده: خانم ملیحه لودهی، سفیر سابق پاکستان در آمریکا، انگلیس و سازمان ملل

ترجمه: زینب مددی، محقق اندیشکده اقبال

مقالات پیشنهادی:

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *