بررسی روابط ایران پاکستان

همگرایی ها و واگرایی ها در تحولات سیاسی و اقتصادی کنونی
بررسی روابط ایران پاکستان
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
بررسی روابط ایران پاکستان

 

ایران و پاکستان  در طول تاریخ  به همدیگربه عنوان دوست نگاه می کنند. دستاوردها و خطراتی برای پاکستان مربوط به  تحولات جدید در مسیرهای انرژی و تجارت فرامرزی در منطقه، به ویژه در ارتباط با توسعه مسیرهای فرامنطقه ای در ایران و پاکستان وجود دارد.

با این حال، تفاوت در منافع اقتصادی و در مشارکت می تواند بر روابط متقابل و توازن قدرت منطقه ای آنها تأثیر بگذارد.

این مقاله به سه بخش تقسیم شده است. بخش اول اهمیت وضعیت مورد بحث را مطرح می کند و موضوع تحقیق را با سؤال بیان می کند. بخش دوم به بررسی عناصر غیردولتی و دولتی می‌پردازد که می‌توانند بر روابط پاکستان و ایران تأثیر بگذارند.

بخش سوم و آخرین بخش، پیشنهادات و برنامه هایی را ارائه می دهد که پاکستان برای بهره مندی از روابط دوجانبه اتخاذ می کند. ایران چهارمین تولیدکننده بزگ نفت و دومین تولیدکننده بزرگ گاز طبیعی و هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان است.

پتانسیل بزرگی برای توسعه بخش انرژی آن وجود دارد. بخش انرژی آن یک پنجم تولید ناخالص داخلی کل کشور را تامین می کند.

برای صادرات نفت و گاز خود به اتحادیه اروپا و آسیا نیاز به توسعه زیرساخت های نوین دارد.

تحریم های طولانی مدت آمریکا و کشورهای غربی سرمایه گذاران را از فعالیت در اقتصاد این کشور منع کرده است. اما در سال 2016 برخی از تحریم ها از ایران برداشته شد.

هند و چین در تلاش هستند تا با ایران قراردادهای مرتبط با انتقال انرژی امضا کنند. برای ایران قابل قبول است که به هند و چین اجازه سرمایه گذاری و توسعه بخش انرژی و زیرساخت های خود را بدهد. هند در حال برنامه ریزی برای سرمایه گذاری در فرزاد-بی است که بزرگترین میدان گازی ایران به شمار می رود.

جنگ علیه تروریسم در افغانستان تقریباً در آخرین مرحله خود قرار دارد. این منطقه به زمینه اصلی برای اقدامات قدرت های منطقه ای مانند چین و هند تبدیل شده است که از اصل BRI در سیاست خارجی خود استفاده می کنند. پاکستان همچنین باید روابط خود با ایران را مجددا فعال کند تا از پروژه های انرژی جدید بهره مند شود.

 

اگرچه جهان به طور کامل بر کشمکش های اجباری چیره نشده است، اما با تلاش مستمر مکتب آرمان گرا و رشد رسانه ها و همچنین دولت های نمونه، تمرکز دولت ها به جای افزایش قدرت سیاسی یا فیزیکی، به سمت پیشرفت اقتصادی معطوف شده است.

ارائه خدمات بهترو فعالیت های رفاهی باعث افزایش تقاضا برای پول مالیات در هر ایالت شده است. از آنجایی که اصول نظام های سیاسی تقریباً قطعی شده است، تمرکز بر رونق اقتصادی برای تحقق وعده های سیاستمداران برای حمایت سیاسی است. این دکترین با تبدیل شدن چین به یک قدرت جهانی در حال تقویت است. جوزف بورئال، وزیر امور خارجه اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در کنفرانس دیپلمات ها در آلمان گفت که چین به  یک قدرت جهانی به جای ایالات متحده، تبدیل شده است.

او گفت که محققان، “قرن آسیا” را که با ظهور کووید-19 شروع شد، پیش بینی می کردند.

ایالات متحده در این برهه حساس در ارائه رهبری به جهان، شکست خورده است.

او گفت: «کارشناسان از مدت‌ها قبل از پایان نظم جهانی آمریکا و آینده قرن آسیایی صحبت می‌کردند که فشار بر ما (اتحادیه اروپا) برای انتخاب یک طرف در حال افزایش است.

دسترسی به فناوری نوین به کشورهای در حال توسعه این امکان را داده است که از طریق توسعه مسیرهای مقرون به صرفه و سریع برای جابجایی انرژی و کالا، برنامه‌های بلندپروازانه ارتباطات فرامنطقه‌ای را طراحی و پیگیری کنند.

قرارداد مشارکت ترانس پاسیفیک (TPP) بین استرالیا، برونئی، کانادا، شیلی، ژاپن، مالزی، مکزیک، نیوزیلند، پرو، سنگاپور، ویتنام و ایالات متحده آمریکا در سال 2016، کریدور اقتصادی چین پاکستان (CPEC) و پروژه چابهار، همگی نمونه هایی از چنین تفکری هستند.

 

بررسی روابط اسرائیل و پاکستان

 

بخش I

بیان و اهمیت مسئله

پاکستان و ایران علیرغم اختلافات فاحش در تمایلات و سیاست های بین المللی خود در گذشته در حفظ دوستی نزدیک موفق بوده اند.

کشمکش هایی بین هر دوطرف  بر سر موضوعاتی مانند تروریسم فرامرزی، جنایات فرقه ای، افغانستان، سیاست عرب و غیره وجود داشته است. با این حال، در حال حاضر منافع اقتصادی بر مسائل ایدئولوژیک یا سیاسی اولویت دارد.

پاکستان در یک منطقه ژئوپلیتیکی مهم با روسیه، چین و هند در همسایگی آن واقع شده است. امروزه، آزاد اندیشی تجاری جای خود را در میان کشورها باز کرده است.

چین ابتکار کمربند و جاده (BRI) را به عنوان بخش مهمی از سیاست خارجی خود پذیرفته است. چین در سال 2015 با پاکستان قرارداد CPEC را برای توسعه بندر گوادر در خط ساحلی مکران امضا کرد، هند هم بلافاصله واکنش نشان داد و یک سال بعد پروژه چابهار را با ایران امضا کرد.

تصور می شد که هر دو بندر به عنوان رقیب با یکدیگر چالش خواهند کرد. با این حال، نه تنها پاکستان و ایران  بلکه چین نیز چنین قصدی را انکار کردند.

درگیری هند پاکستان در کشمیر دیرینه و شناخته شده است. هند همچنین خود را به عنوان یک قدرت منطقه ای بالقوه می بیند و مشتاق است که در این قسمت نقشی داشته باشد. روابط هند با چین با درگیری و جنجال بوده است، اخیراً طی یک درگیری مرزی در دره گالوان لاداخ، ده‌ها سرباز از هر دو طرف کشته شدند (جنگ، 17 ژوئن 2020). اغلب پیش بینی می شود که حضور چین و هند در دریای عرب از طریق گوادر و چابهار می تواند بازی قدرت جدیدی را برای هر دو کشور ایجاد کند. هر دو به عنوان قدرت های اقتصادی در منطقه به سرعت در حال رشد هستند.

شرایط برای پاکستان استثنائی شده است. به دلیل درگیریهای این کشور در شرق با هند، و در غرب، با افغانستان، هیچ شانسی برای یک رابطه خصمانه با ایران ندارد و پاکستان باید روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را با ایران بهبود بخشد تا هند فرصتی برای ربودن دوستی از این کشور را نداشته باشد.

گوادر پاکستان و چابهار ایران بنادر همسایه هستند و هر دو به دریای عرب دسترسی دارند. این بنادر اهمیت ژئواستراتژیک زیادی دارند. رقابت بین این بنادر بر اساس خصومت می تواند به منافع پاکستان آسیب برساند، بنابراین پاکستان باید تمام تلاش خود را برای تقویت روابط خود با ایران انجام دهد.

 

پرسش پژوهشی

در این مقاله سعی شده است به این سوالات پاسخ داده شود اولأ از طریق پروژه های بندر گوادر و چابهار چه امکاناتی برای پاکستان ایجاد می شود؟ ثانیاً بررسی خواهد شد که چه متغیرهایی می توانند در جهت مثبت و منفی بر روابط پاکستان و ایران تأثیر بگذارند؟ و در نهایت، کدام مسیر عملی می تواند به پاکستان کمک کند تا از رابطه با ایران حداکثر بهره اقتصادی و سیاسی را به دست آورد؟ برای دستیابی به پاسخ به این سؤالات، آشنایی با پیشینه تاریخی مهم است.

 

بررسی مطبوعات

بسیاری از محققان درباره روابط سیاسی پاکستان و ایران بحث کرده اند.

آنها روابط را عمدتاً به چهار دوره با تفاوت هایی تقسیم کرده اند، یعنی دوره جنگ سرد (1947 تا 1970)، دوره گرایش اعراب بوتو (1970 تا 1979)، دوره انحراف مسیر، زمانی که پاکستان متحد ایالات متحده آمریکا در جنگ افغانستان بود (1980 تا 2002) و احیای دوره تلاش ها و موانع با تمرکز بیشتر بر فعالیت های تروریستی فرقه ای و فرامرزی (2002 تا 2014).

در این دوره‌های زمانی روابط دوجانبه پاکستان و ایران با مشکلات و پیچیدگی‌های زیادی مواجه شد، اما دولت‌ها و افکار عمومی تصمیم گرفتند به هر قیمتی دوستی خود را حفظ کنند.

جالب توجه است که روابط دوجانبه، بیشتر مستعد یک عامل خارجی بود تا از درون هر حزبی، مانند تروریسم فرقه ای تا سیاست بین المللی. پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 تغییرات عمده ای در سیاست های این کشور مشاهده شد. ایران و آمریکا پس از درگیری سفارت آمریکا در سال 1979 به روابط دیپلماتیک خود پایان دادند.

آمریکا و کشورهای غربی تحریم ها و موانعی علیه ایران وضع کردند. پاکستان در این دوره یکی ازمدعیان اصلی جنگ نیابتی آمریکا علیه روس ها در افغانستان بود. هر دو کشور تصمیم گرفتند که روابط دوجانبه خود را عادی نگه دارند و آنها را به عامل آمریکا ربط ندادند، اگرچه آمریکا پاکستان را تحت فشار قرار داد تا از بسیاری از پروژه های مشترک خود با ایران خارج شود.

 

در طول جنگ افغانستان، پاکستان و ایران بر سر حکومت طالبان و سیاست‌های ضد شیعی آن و تروریسم در منطقه سیستان و بلوچستان اختلاف داشتند.

مطالعاتی مربوط به عامل افغانستان و طالبان و تأثیرات آن بر روابط پاکستان و ایران انجام شده است، مانند «پاکستان: تأثیر محلی رقابت‌های منطقه‌ای » که به طور کامل افغانستان را به‌عنوان عاملی در روابط ایران و پاکستان پوشش می‌دهد.

ندیم و حسن تجزیه و تحلیل جامعی از آسیب های وارد شده توسط فعالان فرقه ای در دهه 1990 بر روابط پاکستان و ایران ارائه کردند.

زهرا همچنین در مورد متغیرهای خارجی که روابط ایران و پاکستان را شکل داده است گفت و گو کرد.

پس از حادثه 11 سپتامبر، شرایط سیاسی در منطقه جنوب غرب آسیا به شدت تغییر کرد. جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا، ایران و حکومت طالبان توبیخ کرد و شرایط سختی را برای پاکستان ایجاد کرد که تصمیم گرفته بود در به اصطلاح جنگ علیه تروریسم با آمریکا متحد شود.

با این وجود، پاکستان و ایران برای رویارویی با عوامل غیردولتی که در مورد تروریسم در هر دو کشور تحقیق می‌کنند، همکاری کردند. پس از سال 2010 که چین به عنوان یک قدرت اقتصادی جهانی ظاهر شد، نظم جهانی شروع به تمرکز بر سیاست بین‌الملل از طریق فعالیت‌های اقتصادی کرد.

طرح کمربند و جاده چین در سیاست خارجی خود، کشورهای در حال توسعه را نیز تحت تأثیر قرار داد. چین پروژه CPEC را به پاکستان پیشنهاد داد که به سرعت توجه هند را به خود جلب کرد.

هند به آن به عنوان عامل گسترش و مداخله چین در جنوب آسیا می نگریست.مطبوعات زیادی در مورد CPEC و جوانب مثبت و منفی آن ارائه شد.

اندکی بعد، هند واکنش نشان داد و به ایران پیشنهاد توسعه بندر چابهار برای روبرو شدن با CPEC را داد.

گرچه مطبوعات زیادی در مورد چالش‌های پاکستان مربوط به CPEC و چابهار در دسترس است، اما مطالعه کاملی که تأثیرات دخالت هند و چین در روابط ایران و پاکستان را تحلیل کند، به خصوص در مواردی که منافع اقتصادی در میان است، وجود ندارد.

در مطالعه ماه جاری سعی شده است تا تحلیلی در مورد عوامل مهم برای تقویت روابط پاکستان و ایران ارائه شود.

 

پیشینه روابط پاکستان و ایران

تأثیر اجتماعی و فرهنگی تمدن ایرانی حتی قبل از تشکیل پاکستان تأثیر عمیقی بر مسلمانان گذاشت. سنت تصوف، تمدن مغول و زبان فارسی بخشی از فرهنگ پاکستان است. ایران و فرهنگ ایرانی مورد احترام طبقات تحصیل کرده پاکستان است.

ایران، برخلاف افغانستان، از پیدایش پاکستان استقبال کرد و در 22 آگوست 1947 با اشتیاق آن را به رسمیت شناخت.

هر دو طرف احساسات برادری مذهبی شان را صمیمانه ابرازکردند. شاه ایران اولین حاکم خارجی بود که در سال 1950 از پاکستان دیدن کرد. قائد اعظم و رهبری سیاسی نخبه روابط با ایران را مهم می دانستند و متعهد شدند که آنها را دوستانه نگه دارند.

زبان فارسی در مدارس و دانشکده ها تدریس می شد. فرهنگ ایرانی تأثیرات شدیدی بر فرهنگ پاکستانی داشت وسطح بالاتر و بهتر تلقی می شد. لیاقت علی خان به عنوان نخست وزیر پاکستان نیز معاهده دوستی با ایران را امضا کرد.

روابط اقتصادی نه خیلی مهم و نه قابل چشم پوشی بود. ایران فرآورده های نفتی به پاکستان می دهد.

تجارت نفت، خشکبار و سایر محصولات از ایران به پاکستان رسید. اما این تجارت بیشتر توسط زائرانی صورت می‌گرفت که برای زیارت اماکن مقدسه یا آموزش های دینی در حوزه‌های علمیه شیعه به ایران می‌رفتند.

همکاری سیاسی اولیه بین هر دو کشور تحت ابتکار آمریکایی پیمان بغداد و سازمان پیمان مرکزی (CENTO) در دوران جنگ سرد مشاهده شد. از قضا، هم ایران و هم پاکستان هیچ تهدید مستقیمی از سوی کمونیسم نداشتند.

رئیس جمهور ژنرال ایوب خان گفت که پاکستان به CENTO پیوست زیرا ایران عضوآن بود و علاوه بر آن برای امنیت و دستاوردهای اقتصادی می توانست مفید باشد ( M.Aخان, 1967). در سال 1964 ترکیه، ایران و پاکستان شرکت همکاری منطقه‌ای برای توسعه (RCD) را با مرکزیت تهران تأسیس کردند.

هدف این سازمان توسعه اقتصادی منطقه بود که پس از تحولات سیاسی در ایران و پاکستان کم رنگ شده بود؛ اما در سال 1985 دوباره RCD با گسترش عضویت خود به افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی به سازمان همکاری اقتصادی (ECO) تبدیل شد.

در طول جنگ داخلی (1969-1971) در پاکستان شرقی، ایران همواره از پاکستان حمایت می کرد و دخالت هند در پاکستان شرقی را محکوم می کرد.

با این حال، هنگامی که بوتو کنفرانس اجلاس سران اسلامی را در سال 1973 در لاهور برگزار کرد، شاه ایران در این کنفرانس شرکت نکرد. تئوری های زیادی برای عدم حضور ایران در کنفرانس ارائه شد.

 

یک دلیل این بود که شاه قذافی لیبی را دوست نداشت، دوم این که مخالف اقدامات بوتو مانند گرایش ضد آمریکایی و عرب و کمونیستی بود.

شاه نیز او را به عنوان یک چالش در رهبری می دانست و نه به عنوان یک حامی. با این حال، زمانی که پاکستان با مشکلاتی در بلوچستان مواجه شد، ایران در سال 1973 به دولت پاکستان در مخالفت با شورشیان بلوچ کمک کرد.

در سال 1980، هم پاکستان و هم ایران شاهد تغییرات اساسی در دولت ها و ایدئولوژی خود بودند. در سال 1979 امام آیت الله خمینی با انقلاب اسلامی جایگزین شاه شد و پاکستان یک رهبر نظامی ژنرال ضیاءالحق داشت که حکومت ذوالفقار علی بوتو را سرنگون کرد.

باز هم عامل آمریکا در پشت تغییرات سیاسی در هر دو ایالت حضور داشت اما در جهت مخالف، این بار پاکستان در جنگ افغانستان کاملا با آمریکایی ها متحد شد، در حالی که ایران آمریکا را « شیطان بزرگ» اعلام کرد و مخالفت خود را با آمریکا  آشکارا اعلام کرد. گروهی از دانشجویان تندرو سفارت آمریکا را در تهران اشغال کردند و دیپلمات ها را گروگان گرفتند، به دنبال آن آمریکا تحریم هایی را علیه ایران به کار گرفت و سرمایه گذاری هایش را در آمریکا و غرب متوقف کرد.

سال بعد، در سال 1980، عراق به ایران حمله کرد، اما پاکستان به گروه ضد ایران نپیوست و در شط العرب  از ایران حمایت کرد(1980-1988).

هر دو کشور همسایگان خوبی باقی ماندند. سفارت پاکستان در واشنگتن دی سی از سال 1979، از زمانی که ایران و آمریکا روابط دیپلماتیک خود را قطع کردند، در خدمت منافع ایران است. امام آیت الله خمینی در سال 1986 به پاکستان سفر کردند و با نهایت احترام مورد استقبال قرار گرفتند.

با معارفه جهاد از طریق طالبان در افغانستان، افراط گرایان بسیاری از کشورهای عربی و آسیای مرکزی به پاکستان آمدند. آنها در حوزه های علمیه سنی/وهابیت تحصیل کردند که عمدتاً با مکتب شیعه در تضاد است. سلاح‌ها و پول‌های غیرقانونی بدترین نوع فرقه‌گرایی را در پاکستان ترویج کردند که منجر به خشونت‌های وحشتناک شیعه/سنی در دهه 1990 شد.

بسیاری  گروه‌های به اصطلاح جهادی درگیر در فرقه‌گرایی مانند سپاه صحابه و جش‌المحمد به وجود آمدند. بسیاری از ایرانیان در پاکستان هدف خشونت های فرقه ای قرار گرفتند. محدودیت‌ها برپا شد و هر دو طرف آگاهانه از انتقاد مستقیم یکدیگر خودداری کردند.

زمانی که روسیه شوروی نیروهای خود را برای کمک به رژیم کمونیستی در افغانستان فرستاد، پاکستان و ایران تصمیم به همکاری گرفتند.

با این حال، بعداً بر سر همکاری با جناح‌های افغانی که علیه حکومت کمونیستی می‌جنگیدند، اختلافاتی به وجود آمد. ایران و پاکستان از بخش‌های مختلف رهبری افغانستان حمایت کردند. هنگامی که در سال 2002 حاکمیت دولت طالبان در افغانستان پایان یافت، پاکستان نیز دست به اقدامی غافلگیرکننده زد، نمایندگان ایرانی از پاکستان بازدید کردند و یک بار دیگر روابط متشنج شروع به عادی شدن کرد.

هر دو دولت اعلام کردند که روابط متقابل خود را که به دلیل فعالیت های فرقه ای کم رنگ شده بود، دوباره از سر می گیرند. هر دو کشور پس از درس گرفتن از گذشته تصمیم گرفتند بر همکاری اقتصادی تمرکز کنند.

فرصت بسیاری برای پاکستان برای آغاز و بهبود فعالیت های اقتصادی با ایران وجود دارد که هر دو کشور می توانند از آن بهره مند شوند. پاکستان برای جمعیت رو به رشد خود به سرمایه گذاری، زیرساخت ها و اشتغال نیاز دارد. همکاری اقتصادی با ایران می تواند هم مقرون به صرفه و هم از نظر سیاسی مفید باشد.

 

ایران در مسائل داخلی و بین المللی به ویژه کشمیر از پاکستان حمایت کرده است، گرچه هند سرمایه گذار عمده در بخش انرژی و بندر و همچنین خریدار اصلی فرآورده های نفتی است.

در ادامه به برخی از پروژه‌های بزرگی اشاره می‌شود که پاکستان می‌تواند در آن‌ها همکاری ایران را به دست آورد که می‌تواند تحول مهمی برای اقتصاد این کشور باشد.

پاکستان همچنین می تواند وابستگی خود به چین را کاهش دهد.

 

خط لوله گاز ایران پاکستان هند (IPI Pipeline)

رشد جمعیت در پاکستان منجر به تقاضای دائمی برای انرژی شده و منابع موجود را تحت فشار قرار داده است.

برای حل مشکل انرژی، در سال 1994 بی نظیر بوتو، نخست وزیر پاکستان و هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور ایران، قراردادی را برای ساخت یک خط لوله گاز از ایران به پاکستان امضا کردند، بعداً ایران در سال 1999  پیشنهاد  گسترش این خط لوله را تا هند داد زیرا این خط لوله توسط یک شخص هندی طراحی شده بود.

طول این خط لوله 2775 کیلومتر بود. ایران با اعطای وام 500 میلیون دلاری برای ساخت این خط لوله موافقت کرد که قرار بود در 20 سال آینده بازپرداخت شود.

پاکستان از سوی آمریکا و عربستان سعودی تحت فشار قرار گرفت تا از این پروژه خارج شود. اما هند در سال 2008 پس از حادثه تروریستی بمبئی و توافق هسته ای با آمریکا این پروژه را ترک کرد.

در سال 2009،علیرغم فشارهای آمریکا و عربستان، پاکستان مجدداً  ادامه این پروژه را امضا کرد.

هند دوباره وارد این پروژه شده و چین و بنگلادش نیز به این پروژه صادرات انرژی علاقه مند هستند.

بخشی از خط لوله در بخش ایران تکمیل شده است در حالی که پیشرفت پروژه در پاکستان محسوس نیست.

 

شکل 1: طرح خط لوله گاز ایران پاکستان

روابط ایران پاکستان: همگرایی ها و واگرایی ها در عرصه سیاسی کنونی و ….

منبع:https://www.globalsecurity.org/military/world/pakistan/ip-gas.htm

گوادر/ همکاری چابهار

بنادردریایی در فعاليت هاي اقتصادي كنوني همواره حائز اهميت بوده اند.

تجارت بین المللی، تولید و تجارت داخلی عمدتاً به تجارت دریایی بستگی دارد، به عنوان مثال 50 درصد تولید ناخالص داخلی پاکستان از طریق بندر کراچی تأمین می شود.

بنادر نه تنها موتورهای رشد از طریق حمل و نقل و محموله هستند، بلکه منبع بزرگی از فرهنگ، اطلاعات و هنجارهایی هستند که به عنوان پایه واردات برای شکل دادن به زندگی شهری یک کشور عمل می کنند.

تصمیم پاکستان برای توسعه بندر گوادر در امتداد سواحل مکران موهبتی برای بلوچستان و پاکستان است.

پاکستان در حال توسعه بندر گوادر با همکاری چین است، همزمان ایران در 75 کیلومتری آن، بندر چابهار را با کمک هند بر اساس موافقتنامه تجارت ترجیحی سه جانبه (PTA) بین افغانستان و ایران که در 23 می 2016 امضا شد، توسعه می دهد.

هر دو بندردریایی در چهارراه مسیر انرژی قرار دارند که حدود 70 درصد نفت را از طریق کشتی حمل می کند. علاوه بر این، این بنادر می توانند صادرات منابع معدنی را از پاکستان و سیستان و بلوچستان ایران انجام دهند.

پیش‌بینی می‌شد که هر دو بندر به دلیل رقابت هند پاکستان و چین با یکدیگر رقابت کنند، اما ایران و پاکستان چنین چشم‌اندازی را رد کردند و اعلام کردند که قصد دارند از طریق این بنادر به جای رقابت با یکدیگر همکاری کنند. CPEC یک برنامه سرمایه گذاری بزرگ بین چین و پاکستان است.

پاکستان از طریق آن می تواند به مرکز تجاری بین جنوب آسیا، خاورمیانه و کشورهای آسیای مرکزی تبدیل شود. ایران در ابتدا CPEC را به عنوان تهدیدی برای تجارت خود می پنداشت و برای توسعه بندر چابهار خود با هند قراردادهایی امضا کرد.

زمانی که آمریکا در سال 2016 تحریم ها را لغو کرد، حسن روحانی رئیس جمهور ایران تمایل خود را برای همکاری بین CPEC و چابهارو همینطور برای همکاری بیان کرد.

مشارکت ایران در CPEC می تواند به پروژه خط لوله گاز نیز کمک کند.

 JPUHS، جلد. 33، شماره 2، جولای – دسامبر 2020

گوادر یک بندر دریایی عمیق است و می تواند در تمام طول سال فعالیت کند وتوانایی انتقال انواع انرژی را به و از کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد.

همچنین برای تسهیلات حمل و نقل دریایی ایده‌آل است و به خطوط ارتباطی دریایی با زیرساخت‌ها نزدیک‌تر است تا انواع انرژی‌های مایع و گاز را به طور موثری مدیریت کند.

این بندر به صورت اجاره ۴۰ ساله در اختیار شرکت هلدینگ بندر برون مرزی چین (COPHC) قرار گرفته است. از این بندر دسترسی به جنوب آسیا، چین، آسیای مرکزی و ایران راحت و سود آور است.

تجارت از آن به سهولت می تواند خاورمیانه و آفریقا را هدف قرار دهد در حالی که چابهار عمق کمتری دارد و به بندر عباس نزدیکتر است. برخلاف گوادر کاملاً اجاره ای نیست.

ایران خودش آن را کنترل می‌کند، هرچند با کمک سرمایه‌گذاری هند تأسیس شده است.

بازار خود را در افغانستان و آسیای مرکزی دارد. علاوه بر این، بندر گوادر مسیر آفریقا را برای محصولات چینی و آسیای مرکزی کوتاه کرده است.

 

همکاری تجاری پاکستان و ایران

میزان تجارت بین دو کشور به تدریج کاهش یافته است. در طول سال های  2008 تا 2010 به اوج خود رسید، زمانی که تجارت متقابل سالانه آنها از رقم جادویی 1 میلیارد دلار عبور می کرد.

حجم کل مبادلات تجاری پاکستان و ایران در سال 2018 میلادی 392.08 میلیون دلار بوده که سهم پاکستان از این میزان 22.86 میلیون دلار و سهم ایران 369.23 میلیون دلار بوده است.

پاکستان برنج، گوشت، کاغذ، مواد شیمیایی، منسوجات، میوه و سبزیجات را به ایران صادرو محصولات نفتی و پتروشیمی، سنگ آهن، پوست خام، میوه جات، آجیل، فرش و غیره را وارد می کند.

هر دو کشور به یکدیگرمقام محبوب ترین ملت (MFN) را داده اند. ایران جمعیت کمتری نسبت به پاکستان دارد اما اقتصاد، زیرساخت ها و منابع طبیعی بیشتری دارد.

این کشور پس از روسیه بزرگترین مخازن گاز طبیعی جهان را دارد و چهارمین کشور بزرگ تولیدکننده نفت در جهان است.

پاکستان واردات روزانه برق از ایران دارد.

تهران در سال 2009 حدود 60 میلیون دلار برای ساخت خطوط انتقال برق برای تامین برق پاکستان سرمایه گذاری کرده است.

در سال 2010 ایران به پاکستان پیشنهاد ساخت یک شاه راه از ایران به بلوچستان را داد. جدول زیر نشان می دهد که حجم تجارت دوجانبه بین دو کشور به مراتب کمتر از پتانسیل واقعی آنها است.

 

جدول شماره 1

موقعیت تجاری دوجانبه پاکستان با ایران تا سال 2016

واردات

(000*دلار)

صادرات

(000*دلار)

تراز تجاری

(000*دلار)

سهم در واردات مجموع(%) سهم در صادرات کل(%)
ایران 323086 35562 -287524 0.69 0.17

منبع:https://www.pbc.org.pk/research/pakistans-trade-with-its-regional- partners-india-iran-afghan/

 

جدول شماره 2

تجارت پاکستان با ایران (میلیون دلار)

سال واردات صادرات
2009 922 400
2010 962 260
2011 572 162
2012 153 153
2013 168 98
2014 164 53

منبع: دفتر آمار پاکستان در تجارت پاکستان و ایران (2016)

 

بخش دوم

اگرچه پاکستان برای بهبود وضعیت تلاش کرده است، اما همچنان برای حفظ روابط صمیمانه بین دو کشور به اصلاحاتی نیاز دارد. در طول سه دهه گذشته روابط پاکستان و ایران تحت تأثیر عوامل زیر قرار گرفته است:

فعالیت های غیرقانونی فرامرزی

قاچاق گازوئیل در گذشته به دلیل در دسترس بودن و قیمت ارزان آن در ایران، مدتی است که رایج است.

سایر کالاها مانند پتو، میوه های خشک نیز بدون هیچ گونه عوارض و مالیات حمل می شوند.

مهاجران غیرقانونی از افغانستان، پاکستان، هند و بنگلادش به اروپا نیز از طریق بلوچستان پاکستان به ایران و سپس ترکیه می روند.

تعداد زیادی از جوانان دراین جریان کشته شده اند و بسیاری از آنها توسط کردهای ساکن در مناطق مرزی ایران و ترکیه برای باج گیری ربوده شده اند.

هروئین در افغانستان تولید می شود که منبع مالی مهمی برای آنهاست. آن را از طریق استان بلوچستان پاکستان به مرز ایران قاچاق می کردند و از آنجا به اروپا و خاورمیانه می رفت.

برخی از رژیم های افغانستان از قاچاقچیان با تجارت غیرقانونی اسلحه و مواد مخدر حمایت می کردند.

 

فرقه گرایی وتروریسم

روابط ایران و پاکستان در دوران ضیاء و همچنین پس از انقلاب اسلامی ایران شاهد دخالت نهادهای غیردولتی بود.

بسیاری از جهادی های خارجی با پیشینه عرب به پاکستان آمدند تا در افغانستان بجنگند.

عربستان سعودی همچنین از نظر مالی به مدارس دینی طالبان کمک کرد. این وضعیت باعث ایجاد یک گروه ضد شیعه در پاکستان شد. بسیاری از فعالیت های تروریستی شیعیان و همچنین مسلمانان سنی را به دلایل فرقه ای در طول دهه 1990 هدف قرار دادند و شهروندان بی گناه را به قتل رساندند.

پنج دانشجوی کارآموزایرانی در سال 1997 در کراچی کشته شدند. ایران اغلب از اقدام نکردن علیه گروه های شورشی ضدایرانی در بلوچستان پاکستان ناراضی بود.

با این حال مقامات پاکستانی برای هدف قرار دادن تروریست ها و گروه های فرقه ای سخت فعالیت کردند. هنگامی که مقامات ایرانی در مورد سازمان ها گزارش دادند، بسیاری ازآن ها ممنوع الکار شدند.

در ماه می 2014  سران دولت ایران و پاکستان با یکدیگر دیدار و توافقنامه‌هایی را امضا کردند.

دستور کار این جلسات عمدتاً مربوط به برخورد با فعالان فرقه ای، قاچاق غیرقانونی مواد مخدر و سلاح بود.

یک توافق دوجانبه برای مقابله با تروریسم با ایجاد یک کمیسیون عالی مرزی برای جلوگیری از پولشویی و حمایت مالی از گروه های تروریستی منعقد شد.

این کمیسیون همچنین با تبادل گزارش در مورد پولشویی موافقت کرد.

در سال 2003، یک گروه تروریستی “جندالله” توسط عبدالله مالک ریگی، یکی از شاگردان سابق مدرسه طالبان، برای حمایت از سنی های جدایی طلب در سیستان و بلوچستان ایران راه اندازی شد.

گروه او در فعالیت هایی علیه پلیس مرزی ایران و داخل سیستان و بلوچستان ایران فعالیت می کرد.

جندالله بسیاری از پلیس های ایرانی را در مناطق مرزی و همچنین داخل پاکستان کشت.

ایران حتی درداخل مرز پاکستان او را تعقیب کرد تا بتوان دستگیرش کند. بعدها در سال 2010 او به دار آویخته شد. برادر کوچکترش ابوالروف ریگی در دسامبر 2010 توسط نیروهای امنیتی پاکستان دستگیر و به مقامات ایرانی تحویل داده شد.

اما این تلاش‌های مقامات امنیتی پاکستان کافی نبود و در فوریه 2014 گروه تروریستی دیگری به نام جیش‌العدل پنج مرزبان ایرانی را از سیستان و بلوچستان ربود.

ایران اعلام کرد که 120 پست مرزی جدید برای حفاظت از مرز پاکستان و ایران ایجاد خواهد کرد. مقامات امنیتی پاکستان و ایران با ایجاد یک خط تلفن میان سپاه مرزی پاکستان و نیروهای امنیتی مرزی ایران برای کنترل شبه نظامیان فرامرزی موافقت کردند.

دخالت هند در بندر چابهار به آژانس مخفی هند RAW کمک کرد تا جاسوسان و تروریست ها را برای کار علیه منافع و ادغام پاکستان بفرستد. RAW به تروریست ها و جدایی طلبان در بلوچستان برای حمله به نیروهای پاکستانی و غیرنظامیان کمک کرد.

در مارس 2016، یک افسر سرشناس کلبهوشان جادو توسط مقامات پاکستانی در مشکیل نزدیک مرز ایران دستگیر شد.

او اعتراف کرد که اردوگاه های تروریستی را برای تشویق جدایی طلبان بلوچ و ایجاد سایر فعالیت های جاسوسی علیه یکپارچگی پاکستان ایجاد کرده است.

او همچنین شواهدی مبنی بر خرابکاری پروژه گوادر ارائه کرد. ادامه فعالیت های تروریستی در بلوچستان نشانه ای بر حضور جاسوسان هندی و شبکه هایشان در آنجاست.

 

درگیری ایران و آمریکا

موضوع دیگربرای تعامل آرام ایران و پاکستان عامل آمریکاست، هرچند پاکستان و ایران هر دو سعی کردند آن را یک اجبار بدانند و واکنش منفی نشان ندادند.

همانطور که قبلا ذکر شد، ایران و آمریکا در اوایل دوران جنگ سرد یعنی از سال 1950 تا پایان دهه 1970 نزدیکترین متحدان بودند، اما پس از آن به دشمنان سرسخت تبدیل شدند.

نقش آمریکا در دشمنی ایران و عربستان آشکار است.

پس از انقلاب ایران، اتحاد عربستان و آمریکا علیه ایران آسان بود. حضور آمریکا در خاورمیانه آشکارا از سوی ایران مورد انزجا قرارگرفته و محکوم شده است.

آمریکا ایران را تحریم کرده است و هنوز بسیاری از سرمایه‌های ایران در بانک‌های آمریکایی و غربی مسدود است.

 

برنامه هسته ای ایران

ایران برنامه هسته ای خود را در سال 1950 با کمک آمریکا آغاز کرد. فرانسه، هلند و آلمان نیز در این روند  کمک کردند.

این همکاری آمریکا و کشورهای اروپایی پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 (1357شمسی ) به پایان رسید. با این حال، ایران هرچند به کندی به کار بر روی برنامه غنی سازی اورانیوم ادامه داد.

در سال 1970 ایران NPT را تصویب کرد، طبق آن آژانس بین المللی انرژی اتمی می توانست به برنامه هسته ای دسترسی داشته باشد. در سال 2007 آژانس شروع به نظارت و گزارش منظم درباره تحولات هسته ای ایران کرد. آژانس های آمریکایی در سال 2015 پاکستان را متهم به کمک به ایران در برنامه هسته ای خود کردند.

مذاکرات p5 +1 برای ایران آرامش بخش بود زیرا پس از این مذاکرات کشورهای غربی بخشی از تحریم های خود را از ایران حذف کردند.

دولت اوباما و پنج کشور دیگر توافق کردند بدون توجه به انتقاد اسرائیل و عربستان سعودی با ایران معامله کنند. با این قرارداد ایران توانست 150 میلیارد دلار خود را که در سال 1979 مسدود شده بود، بدست آورد.

 

عامل هندی

در گذشته روابط هند با ایران به دلیل رفتار ناعادلانه هند با پاکستان محدود شده بود. ایران کنترل هند بر کشمیر را ناعادلانه اعلام کرده بود و در جنگ‌های 1965 و 1971 از پاکستان حمایت کرد.

با این حال، زمانی که CPEC امضا شد، ایران آن را به عنوان یک رقابت در نظر گرفت و هند از فرصت استفاده کرد و به ایران نزدیک شد.

هند با پیشنهاد توسعه بندر چابهار به ایران برای افزایش نفوذ خود در منطقه جنوب آسیا به CPEC واکنش نشان داد.

این امربیانگررقابت استراتژیک بین چین و هند است. همچنین جاه طلبی های ژئواستراتژیک هند را به تصویر می کشد. بدیهی است که هند می خواست در منطقه با چین رقابت کند. هند می خواست از طریق چابهار بمبئی را با مسیر 950 کیلومتری خود به مرز میلاک افغانستان متصل کند.

گفته می شود ایران و هند می خواستند وابستگی خود به کانال سوئز را برای صادرات خود به اروپا کاهش دهند.

بندر چابهار امکان دسترسی هند به افغانستان را بدون ورود به پاکستان فراهم می کند.

هند پس از خروج از پروژه خط لوله IPI در سال 2009، یک خط لوله گاز زیر دریا از بندر چابهار به سواحل گجرات طرح ریزی کرد.

هند در سال 2016 با افغانستان و ایران توافقنامه ای را برای صادرات تجاری به افغانستان از طریق ایران امضا کرده است.

در ماه می 2016، نخست وزیر مودی از ایران بازدید کرد و پروژه توسعه دو بندر چابهار در چهار سال را امضا کرد.

این بدان معناست که هند فرصتی برای ارتباط با منطقه آسیای مرکزی هم مرزبا افغانستان، خواهد داشت.

هند 85 میلیون دلار سرمایه گذاری کرد و هزینه های سالانه 23 میلیون دلاری را باید متحمل می شد، در ازای آن،  در مرحله اول برنامه، بندر را به مدت ده سال اجاره می کرد.

هند به ایران برای توسعه بندر چابهار برای تجارت با افغانستان کمک کرده است.

این یک شبکه حمل و نقل چندگانه مدرن در شهر چابهار ایران است که فقط  حدود هفتاد و دو کیلومتر با بندر گوادر پاکستان و پروژه CPEC فاصله دارد. هدف کاهش نفوذ چین و افزایش موقعیت هند در منطقه بود.

هند در اکتبر 2017 گندم را از طریق بندر چابهار به افغانستان منتقل کرد. حسن روحانی بندر را در 17 دسامبر 2017 افتتاح کرد. این بندر در سال 2018 تکمیل شد.

هند در حال ایجاد منطقه آزاد تجاری در اطراف این بندر است. یک خط راه آهن چابهار به زاهدان در نزدیکی مرز افغانستان درمرحله طراحی است. حسن روحانی رئیس جمهور ایران در سال 2018 به هند سفر کرد و قرارداد اجاره هجده ماهه با هند امضا کرد. بر اساس این قرارداد ایران به هند اجازه می دهد تا هجده ماه از بندر شهید بهشتی بهره برداری کند. شرکت هندی با نام (IPGPL) از سال 1990 در بنادر چابهارایران فعالیت می کند. در چابهار دو بندرفعالیت می کنند. شهید کلانتری و شهید بهشتی.

تجارت ناشی از این دو مجتمع سالانه به 8 میلیون دلار افزایش یافته است و پیش بینی می شود در آینده تا 20 میلیون دلاربرسد.

ایران قراردادهای زیادی برای توسعه مناطق آزاد تجاری (FTZ) و مناطق صنعتی امضا کرده است.

برای جذب سرمایه‌گذاری بیشتر، قرارداد تشویق و حمایت از سرمایه‌گذاری خارجی (FIPPA) برای حمایت از سرمایه‌گذاری خارجی بر اساس قوانین و مقررات WTO تنظیم شده است.

 

افغانستان

رابطه پاکستان با افغانستان در یک یادداشت دوستانه آغاز نشد.

افغانستان در بدو تولد پاکستان را به رسمیت نشناخت و خواستار تعیین مجدد خط دیورند شد.

افغانستان اغلب در NWFP پاکستان مداخله میکرد و ادعای مالکیت برخی از مناطق پاکستان را داشت.

در سال 1979 ایران نیز مخالف تهاجم شوروی به افغانستان بود، زمانی که پاکستان حامی طالبان سنی بود، ایران و هند از اتحاد شمال حمایت کردند.

در سال 1996 دولت طالبان تأسیس شد و ایران از دولت‌های افغانستان و پاکستان فاصله گرفت، زیرا اکثر گروه‌های طالبان ضد شیعه بودند و در خشونت‌های فرقه‌ای علیه مسلمانان شیعه شرکت داشتند.

افغانستان در طول جنگ علیه رژیم طرفدار کمونیست به مرکز بسیاری از سازمان های تروریستی مانند القاعده، جنبش اسلامی ازبکستان، ارتش آزادیبخش بلوچ پاکستان، جندالله، مبارزان آزادی چچن و غیره تبدیل شد.

جامعه هزاره در KPK و بلوچستان شیعیان اصالتا مغول بودند و توسط تروریست ها هدف قرار گرفتند و کشته شدند.

ایران در کسب و کار و تجارت به آنها کمک مالی می کرد. تجارت افغانستان محصور در خشکی از قبل از استقلال از طریق بندر کراچی انجام می شود.

مقامات افغانستان اغلب اظهار می دارند که نمی خواهند برای تجارت ترانزیتی فقط به کراچی وابسته باشند و می خواهند اهمیت پاکستان را در سیاست خارجی خود کاهش دهند.

هند که در حال حاضر شریک تجاری بزرگتری برای افغانستان است، می خواست در پروژه های بازسازی افغانستان مشارکت کند. بندر چابهار فرصتی دیگر برای آن فراهم کرده است.

 

نقش چین

چین بزرگترین صادرکننده به ایران و وارد کننده نفت ازایران است.

نکته مثبت در دیدگاه ایران، بی طرفی چین در قبال آمریکاست.

پس از لغو تحریم‌های غرب، چین در سال 2016، زمانی که شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور ، در ماه ژانویه از ایران بازدید کرد، قراردادی 500 میلیارد دلاری را تحت هفده پیمان با ایران امضا کرد.

شرکت ملی نفت چین با ساخت سهم پاکستان از خط لوله گاز IPI از گوادر تا نواب شاهوندر CPEC موافقت کرد.

افشای اخیر مفاد قرارداد پیشنهادی چین و ایران به ارزش صدها میلیارد دلار نیز موج‌هایی در منطقه ایجاد کرده است.

نقش و نفوذ چین در منطقه در حال افزایش است که ممکن است منجر به کاهش نفوذ آمریکا شود. سهم اقتصادی و سیاسی چین در ایران و پاکستان در حال افزایش است که قطعاً به نزدیک شدن هر دوی آنها به یکدیگر کمک خواهد کرد.

 

خاورمیانه و عراق

ایران و عراق هر دو دارای جمعیت مسلمان شیعه هستند اما در عراق دولت صدام حسین سنی بود.

در سال 1980 عراق با حمایت عربستان سعودی و ایالات متحده به ایران حمله کرد و ایران خواستار سرنگونی صدام حسین شد. این جنگ تا سال 1988 ادامه یافت و هزاران نفر از هر دو طرف کشته شدند.

بعدها هر دو طرف مجبور شدند علیه داعش بجنگند.

هنگامی که در سال 2015 پارلمان پاکستان تصمیم گرفت که در بحران یمن بی طرف بماند و نیروهای خود را به عراق اعزام نکند، این تصمیم مورد استقبال ایران قرار گرفت.

با این حال، پاکستان موضعی بی طرف اتخاذ کرد و همچنین حمله پهپادی به ریاض توسط حوثی های یمن را محکوم کرد.

 

عربستان سعودی

از زمان انقلاب اسلامی ایران جنگ سردی بین ایران و عربستان سعودی وجود داشته است.

آنها رهبران منطقه ای دو فرقه اصلی اسلام یعنی عربستان سعودی برای مسلمانان سنی و ایران برای مسلمانان شیعه هستند. تفاوت آنها هم ایدئولوژیکی وهم اقتصادی است.

ایران مخالف حکومت خاندان سعودی بود و رژیم فقیه اسلامی را به ویژه در شهرهای مقدس مکه و مدینه تبلیغ  می کند. اغلب درگیری ها در ایام حج، تنش ها را بین دو کشور تشدید کرده است.

هر دو کشور صادرکنندگان بزرگ نفت هستند و با یکدیگر رقابت می کنند.

درگیری‌های دیگر شامل جنگ عراق و ایران است، زمانی که عربستان سعودی در طول جنگ با ایران از عراق حمایت کرد، روابط آنها بدتر شد. در حال حاضر هر دو کشور از نیروهای شورشی متخاصم در سوریه حمایت می کنند.

وضعیت یمن، بحرین، مصر نیز می تواند ماهیت روابط متقابل آنها را توضیح دهد. عربستان سعودی از گروه های سنی و ایران از گروه های شیعه حمایت و به آنها کمک کرد.

پاکستان سیاست بی طرفی را در قبال درگیری بین این دو اتخاذ کرد.

با این حال، هنگامی که در سال 1979 پاکستان شروع به کمک به آمریکایی ها در جنگ افغانستان کرد، جهادی ها، به همراه پول برای مدارس طالبان از منطقه عربستان شروع کردند و حمایت قوی طرفدار عربستان در پاکستان ایجاد شد.

خشونت های فرقه ای در پاکستان طی دهه 1990 توسط گروه های افراطی سنی و شیعه رخ داد. علمای دینی، مساجد، بارگاه ها، ماموران سیاسی ایرانی در پاکستان و غیرنظامیان دیگر توسط تندروهای مذهبی کشته شدند.

اما دولت های پاکستان و ایران علیه این گروه ها باهم همکاری وعمل کردند.

ظهور گروه تروریستی داعش در خاورمیانه نیز باعث تشدید تنش بین دو کشور شده است.

این گروه در ابتدا شیعیان را مورد هدف قرار داد و بعداً شروع به تهدید دولت سعودی نیز کرد. ایران در کنار آمریکا با داعش جنگید و پهپادهای زیادی را برای انهدام مخفیگاه‌های تروریست‌ها در خاک عراق فرستاد. ایران و عربستان سعودی نیز بر سر بحران اخیر سوریه و یمن درگیری دارند.

پاکستان نمی تواند هیچ یک از این دوستان و متحدان را از دست بدهد.

ایران یک همسایه قابل احترام مهم است در حالی که عربستان سعودی دوست محک زده شده ای است و به قلب اکثریت پاکستانی ها نزدیک است.

تعداد زیادی از پاکستانی ها در عربستان سعودی مشغول کار هستند. تجارت 3.5 میلیارد دلاری بین پاکستان و عربستان سعودی وجود دارد که تراز به نفع عربستان سعودی است.

با این حال، ارز هنگفتی نیز از کارگران پاکستانی در آنجا عاید می شود.

عربستان سعودی مرتباً با وام ها و کمک های سخاوتمندانه به دولت های پاکستان کمک کرده است. عربستان سعودی از پاکستان کمک نظامی می خواهد.

شاهزاده سلمان در سفر خود به پاکستان در سال 2019 اعلام کرد که 20 میلیارد دلار در پاکستان سرمایه گذاری می کند.

 

بخش سوم

این بخش از مقاله کل سناریو را تحلیل می‌کند و راه‌حل‌ها و توصیه‌هایی را برای سیاست‌گذاران در پاکستان ارائه می‌کند تا به آنها کمک کند روابط خود را با ایران پیش ببرند تا در این دوره نئولیبرالی که پیشرفت‌های اقتصادی منجر به منافع سیاسی می‌شود، یک موقعیت برد-برد به دست آورند.

پاکستان و ایران باید روابط دوجانبه خود را تقویت کرده و آنها را از عوامل خارجی جدا کنند تا فرصت های اقتصادی بهتری برای مردم خود به دست آورند.

به نفع پاکستان و ایران است که در CPEC و چابهار با پیروی از روند بین المللی همکاری مرزی فراملی باهم همکاری کنند. انکار قدرت و توانایی چین و هند در منطقه، بالعکس خواهد بود.

بهترین سیاست این است که با دقت با آنها به سمت منافع متقابل حرکت کنیم، زیرا هیچ کشوری نمی تواند توسعه اقتصادی خود را کاهش دهد.

 

توصیه ها

بهترین گزینه برای پاکستان بهبود و تقویت روابط دوجانبه با ایران با در نظر گرفتن شرایط سیاسی-اقتصادی بین المللی و منطقه ای و تمامی عوامل ذکر شده در بالا است.

در ادامه پیشنهاداتی وجود دارد که در صورت عمل به آنها می تواند به تقویت روابط سالم پاکستان با ایران کمک کند.

پاکستان نمی تواند بی طرف بماند یا ایران را دوست نداشته باشد، در حالی که هنوز مرزهای غربی ناامن با افغانستان دارد و بر سر مسئله کشمیر با هند درگیراست.

علی‌رغم تحریم‌های آمریکا، ایران همچنان یک اقتصاد باثبات با تولید ناخالص داخلی، درآمد سرانه، و منابع طبیعی با قابلیت‌های زیادی برای ارائه به پاکستان به ویژه منابع انرژی، مسیرهای تجاری و حمایت سیاسی در مجامع بین‌المللی است.

پاکستان برای پروژه های عمرانی با کمبود بودجه مواجه است. چه رسمی و چه غیر رسمی می تواند منافع زیادی ازایران به دست آورد.

پاکستان برای بهره مندی کامل از این همسایه نیازمند برنامه ریزی موثر است، در غیر این صورت در این عصر دستاوردها و اولویت های اقتصادی، هند می تواند از ایران بهره مند شود.

پاکستان و ایران در 73 سال گذشته روابط دوستانه خود را حفظ کرده اند، اما حجم تجارت وکسب و کارمتقابل آنها ناچیز است. توسعه اقتصادی نیز به چیزی بیش از ابتکارات دولتی نیاز دارد.

یکی از کلیدهای موفقیت، مشارکت “بخش خصوصی” از طریق ارائه سهولت انجام تجارت،با دستورالعمل‌ها، وام‌ها و محرک های منصفانه و واضح برای تجارت با ایران است.

تسهیلاتی مانند بانکداری، زیرساخت‌ها و امنیت می‌توانند بسیار بیشتر از مداخله مستقیم خود دولت کمک کنند.

مرز ایران و پاکستان با توسعه مناطق مرزی می تواند به تفرجگاه و مناطق بازدید گردشگران تبدیل شود. مراکز خرید و محل های بازی را می توان توسط کارآفرینان خصوصی توسعه داد.

پیشنهاد ایران برای ساخت بزرگراه تا بلوچستان نیزحائزاهمیت است.

ایران با اعمال تعرفه 100 درصدی بر پوشاک و لوازم جانبی پاکستان، سیاست واردات سختگیرانه ای را برای این کشور در نظر گرفته است. پاکستان تنها به دلیل قاچاق غیرقانونی نفت سالانه حدود 60 میلیارد روپیه ضرر می کند.

هر دو کشور در سال 2004، معاهده موافقتنامه تجارت ترجیحی (PTA) را امضا کردند و عوارض بر 647 کالا را کاهش دادند. این در حالی است که پاکستان تنها در 12 قلم از تسهیلات PTA بهره مند است در حالی که ایران در حال حاضر روی 22 مورد از آن استفاده می کند.

در سال 2018 هر دو تصمیم گرفتند این PTA را به FTA ادغام کنند. فقدان تسهیلات بانکی یکی از دلایل عمده تجارت در مقیاس کوچک است.

پاکستان باید با ایران برای کاهش تعرفه بر صادرات خود برای یک دوره معین مذاکره کند تا بتواند به تعادلی در تجارت متقابل دست یابد. علاوه بر این، تعرفه های پایین نیز می تواند مانع از قاچاق شود.

بنادر گوادر و چابهار می توانند به عنوان مکمل یکدیگر با هم همکاری کنند و شرکای بیشتر در CPEC نیز به معنای انحصار کمتر چین است.

توسعه تجارت همچنین باعث ایجاد شغل و درآمد برای پاکستان خواهد شد. مقامات ایران و پاکستان اقرارکرده اند که حجم تجارت دوجانبه آنها با پتانسیل واقعی روابط تجاری و اقتصادی شان به ویژه در کشاورزی، محصولات غذایی و دارویی مطابقت ندارد.

سازمان‌های منطقه‌ای مانند ECO و OIC تنها با رهبری بلند همت و توانا می‌توانند به خوبی کار کنند.

کارآفرینان خصوصی باید در این سازمان مشارکت کنند تا بازارهای جدید در غرب و شمال را شناسایی کنند. پاکستان منابع لازم برای اجرای طرح های عظیم برای زیرساخت هایی مانند کریدور راه آهن کانتینری اسلام آباد-تهران-استانبول (ITI) به طول 6500 کیلومتر برای اتصال اروپا و کشورهای آسیای مرکزی را ندارد. این کشور باید رویکردی عمل‌گرایانه داشته باشد و از کشورهای صاحب نظر برای اجرای هر چه سریع‌تر این برنامه‌ها با هدف بهبود اقتصاد خود همکاری کند.

یکی دیگر از کارهای اصلی، ایمن سازی و ایجاد کنترل خوب بر روی مرزها است.

مرز بین المللی هر دو کشور حدود 959 کیلومتر است.

این مرز از کوه ملک صالح افغانستان شروع شده و مستقیم به سمت جنوب شرقی می رود. در مسیر آن نهرها و رودخانه های فصلی و در جنوب آن دریاچه زیبای هامون مشکیل وجود دارد.

سپس رودخانه نهنگ است که از کوه ها عبورمی کند و به خلیج گوادر و خلیج عمان ختم می شود. پاکستان می تواند با ساختن استراحتگاه ها و باغ ها، مسیرهای پیاده روی و مناطق شکار در اطراف این دریاچه ها و رودخانه های زیبا درآمد و مالیات ایجاد کند.

شرکت های اقامتی و ساختمانی نیز می توانند به صورت خصوصی در آنجا فعالیت کنند.

پاکستان باید با همکاری با ایران برای ایجاد نیروی امنیتی مرزی متقابل که از هر نوع فعالیت غیرقانونی از قاچاق گرفته تا تروریسم فرامرزی پیش گیری می کند، کنترل خود را در مناطق مرزی به دست آورد و به سرعت اجرا کند. پاکستان و ایران پیش از این، اقدام به این طرح کرده بودند.

اما نیاز به توجه و همکاری بیشتری دارد.

ساخت پست های بازرسی گمرکی نه تنها می تواند جرایم مرزی را کاهش دهد، بلکه آیا می تواند به ضرر درآمدهای مالیاتی ناشی از قاچاق پایان دهد؟

پاکستان با کنترل قاچاق مرزی می تواند سالانه میلیون ها دلار صرفه جویی کند.

تجارت و معاشرت دوجانبه را می توان با کاهش قاچاق و تجارت غیرمعتبربه شدت بهبود بخشید.

مورد بعدی که باید بهبود یابد، سرکوب شدید خشونت فرقه ای است.

فعالیت‌های فرقه‌ای تأثیر بدی بر همه حوزه‌های زندگی در پاکستان گذاشته است و بدیهی است که تجارت به دلیل ناامنی، باج‌گیری، آدم‌ربایی، و جرائم مربوط به باج خواهی، قربانی بزرگی بوده است.

پاکستان قبلاً کارهایی برای پاکسازی فرقه گرایی کرده است.

 

در سال 1382 یک گروه تروریستی به نام جندالله که توسط عبدالله مالک ریگی تشکیل شده بود در داخل سیستان و بلوچستان علیه پلیس مرزی ایران فعالیت داشت.

پاکستان در از بین بردن این گروه به ایران کمک کرد.

اما کنترل کامل فعالیت های فرقه ای و تروریستی هنوز حاصل نشده است. مقامات امنیتی پاکستان و ایران با ایجاد یک خط تلفن میان سپاه مرزی پاکستان و نیروهای امنیتی مرزی ایران برای کنترل شبه نظامیان فرامرزی موافقت کردند.

یکی دیگر از گزینه های مهم برگزاری گفتمان بین رهبران فرقه های مسلمان شیعه و سنی و تشویق آنها برای رسیدن به یک دستورالعمل کاربردی است که ممکن است یک همزیستی متقابل مقاوم  وعاری از فرقه ها را فراهم کند.

یک سیاست خارجی متعادل وارتباط با ایران و عربستان سعودی می‌تواند شکایات و سوء ظن هر دو را کاهش دهد. یک سیاست شفاف، عمل گرایانه و عادلانه پاکستان در مورد خاورمیانه بهترین سیاست برای پاکستان خواهد بود.

تنفر و فعالیت‌های فرقه‌ای باید به طور مؤثر رصد شود و دستورالعملی از سوی دولت با کمک علمای هر دو مکتب اسلامی یعنی شیعه و سنی تدوین شود و همه از آن پیروی کنند. حوزه های علمیه باید به گونه ای ساخته شود که از کینه توزی نسبت به سایر فرقه ها پرهیز شود.

باید سمینارهایی در مؤسسات آموزشی برگزار شود و طرح درسی مدارس برای ارتقای وفاق دینی تنظیم گردد. پاکستان قبلاً نقش میانجی بین دو قدرت مسلمان را ایفا کرده است؛ همین رویه را می توان ادامه داد.

پاکستان نمی تواند ایران یا هر کشور عربی دیگر را مجبور به نداشتن رابطه با هند کند.

هند دارای بخش تجاری خصوصی قدرتمند برای ارائه مشاغل پرسود به این کشورها است. دردوران اقتصاد بازار آزاد، تنها سطوح آموزش و مهارت های پیشرفته می تواند به طور موثری رقابت داشته باشد.

با این حال، پاکستان نمی تواند اجازه دهد هند از خاک ایران برای عملیات خصمانه علیه منافع این کشور(پاکستان) استفاده کند

نوشته های مرتبط:

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *